۱۳۹۹ مهر ۲۲, سه‌شنبه

درنگی درمقاله ای از فرخ نعمت پور راجع به جنگ (۳)

English - فرخ نعمت پور
 
جنگی کە دیگر ملی نیست
 
فرخ نعمت پور
 (۱۳۴۴ در بانه)
 نویسنده، روزنامه نگار و مترجم کرد اهل ایران
 
درنگی 
از
یدالله سلطانپور
 
 
۱
جنگی کە دیگر ملی نیست
 
در لحظە کنونی هم همین پدیدە ادامە دارد. 
بە جنگ افغانستان نگاهی بیافکنیم،
 بە جنگ لیبی و یا بە جنگ سوریە و حال جنگ میان آذربایجان و ارمنستان.
 
 
تمام هم و غم حریف
اثبات محلی و ملی نبودن جنگ در طول تاریخ بشری است.
 
حریف
معنی مفاهیمی را که به خدمت می گیرد، نمی داند.
 
منظور حریف از «ملی»
نه
ملی،
بلکه خودی است 
و
منظورش از فراملی
نه
بین المللی،
بلکه غیر خودی است.

بیگانگی با مفاهیم از هر نوع
بدبختی بزرگ روشنفکران کشور ما ست.

به همین دلیل هماندیشی محال گشته است.

۲

آذربایجان سفیر خود را از یونان برای اعتراض بە فرستادن نیروهای کمکی ارمنی بە ارمنستان
 از این کشور فراخواند، 
 
حریف برای اثبات فرا محلی و فرا ملی بودن جنگ آذربایجان با ارمنستان،
دلیل قوی می آورد:
یونان برای حمایت از ارمنستان،
نه
قوا و تسلیحات نظامی،
بلکه نیروهای کمکی ارمنی
فرستاده است.
 
فرخ نعمت پور
به
لحاظ جهان بینی و بشاعت و معرفت مفهومی
کمترین فرقی با اجامر جماران و عردوغان ندارد.
 
در قاموس حریف 
جای طبقات اجتماعی
را
ادیان
گرفته اند.

اگر عردوغانیستی بیندیشیم،
جنگ آذربایجان با ارمنستان
نه
جنگ دو ملت
بر سر قره باغ
بلکه جنگ مسلمانان با ارامنه است
و
قره باغ
بهانه است.
 
مسئله مورد مجادله 
نه
مسئله ای محلی و ملی، بلکه مسئله ای مذهبی و فراملی است.

دلیل بیشتر اگر کسی خواست، تئوریسین اکثریت عرضه می دارد:

۳
  ارمنستان هم معتقد است کە ترکیە بعنوان یک کشور
 مستقیما در جنگ حضور دارد 
و حتی بخشهائی از نیروهای تحت حمایت خود از سوریە را 
بە قرەباغ هم اعزام کردەاست.
 
پس 
جنگها همیشە خصلت فرا ملی و فرا محلی داشتەاند.
 
دلایل، 
قوی باید 
و
 من، 
تقی.
 
چون ترکیه از آذربایجان حمایت می کند و فوندامنتالیست های سوری را به آذربایجان می فرستد،
 پس جنگ فی مابین، هم فرامحلی است و هم فراملی.
 
حالا فراملی را می توان بنا بر تفاسیر مفهومی حریف، قبول کرد.
ولی فرامحلی بودن این جنگ
یعنی خارج از خطه قره باغ و ارمنستان و آذربایجان بودنش
را
به
ضرب شلاق هم نمی توان قبول کرد.
 
این بدان معنی است که حریف به حرف دهن خود حتی اعتنایی ندارد.
 
۴
این خصلت بویژە در زمانە کنونی بارزتر از همیشە است. 
هر جنگی در هر کجائی اتفاق می افتد
 بلافاصلە تعداد زیادی از نیروهای ریز و درشت منطقەای و جهانی
 در آن دخالت می کنند
 و وضعیت بلافاصلە چنان بە کلافە سردرگمی تبدیل می شود 
کە برگرداندن وضعیت بە شرایط قبل تقریبا غیرممکن می شود.
 
این وضعیت 
اولا
در خاورمیانه است و نه در هر کجای جهان.
 
ثانیا
پس از تخریب سیستم سوسیالیستی است.
 
یعنی
محتوای این تسخیر و یا تخریب برای تسخیر
اشغال مناطق تحت نفوذ شوروی مرحوم و مغفور است.
 
ثالثا
این به معنی فرامحلی و فراملی بودن جنگ نیست.
این به معنی تخریب ملت ها، تجزیه کشورها، تخریب نیروهای مولده و کشتار سکنه این کشورها و یا دربدرسازی چندین میلیونی آنان است.
 
اکنون
ضرورت تمرین و فراگیری طرز تفکر مارکسیستی 
آشکار می گردد.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر