۱۳۹۳ بهمن ۲۱, سه‌شنبه

جهان بینی محمد زهری در آئینه آن و این (۴)


جمعبندی و ویرایش از
 ربابه نون

شاعر شب نامه
سیاوش  رضازاده 
(رشت،  ۲۲  بهمن ماه  سال ۱۳۹۲ خورشیدی)

۳
 محمود مشرف آزاد تهرانی
 ( م . آزاد )
یکی از شاعران هم دوره ای دکتر محمّد زهری  است 
که طی گفت و گویی سبک کار او را چنین  بررسی  کرده است:

«محمد زهری،  از نسل شاعران پس از نیما ست.
زمان نیما  را درک کرده است و به شیوه ی او گراییده است.
از لحاظ سبک شاعری شیوه ای میان سینماگران و شاعران گروه سُخن دارد.
او ،  شاعری است که می کوشد تا با حفظ لحن و حال کلاسیک، نوآوری کند.
اشعار  او در آغاز،  اوزانی ساده داشته اند.
سپس بدون تغییر در شیوه ی کارش،  تکنیک و فُرم ماهرانه و شفاف تری یافته اند.
بیان او بیانی توصفیی،  موجز و کوتاه است.»


۴
 سیاوش  رضازاده

 محمد زهری به ادبیات کهن فارسی،  به ویژه سبک خراسانی،  گرایش دارد و تاثیر این گرایش را در شعر او ،  می توان دید:

 از دکتر محمّد زهری  آثار زیر  منتشر گردیده است:
 ۱. 
جزیره  در  سال 1334 خورشیدی.
 
۲. 
گلایه  در سال 1345 خورشیدی.
 
۳. 
شبنامه  در سال 1347 خورشیدی.
 
۴. 
و تتمه در سال 1348 خورشیدی.
 
۵. 
برگزیده ی اشعار  در سال 1348 خورشیدی.
 
۶. 
مشت در جیب  در سال 1353 خورشیدی.
 
۷. 
و در زمینه ی کتاب شناسی 13 مجلد کتاب به چاپ رسانده است .

دکتر محمّد زهری  در میان دفترهای شعر خود دفتری دارد تحت عنوان «شب نامه»، 
که به طور عمده ترانه های کوتاه و دل نشینی  را در خود جای داده است .

اشعار این دفتر به طور عمده با عبارت «شبی از شب ها» شروع می شود.
در این ترانه ها نیز احساسات و عواطف شاعر با اندیشه های سیاسی و اجتماعی او درهم آمیخته است.
برخی از این ترانه ها،  فقط زیبا و دل نشین اند و برخی دیگر،  علاوه بر زیبایی،  
ضمنا حاوی و حامل مضمون اجتماعی و انقلابی اند.

در کتاب او تحت عنوان «شب نامه»،  شعرها کوتاهند.
چرا که طنین درنگ های کوتاه گام احساس اند،  
در سفری و گذری از کوره راه شبانه ی حیات.
بستگی درونی این سرودها،  گاه بشدّت با ترانه های بومی ولایت شاعر
و گاه با زمزمه های عرفانی شاعران گذشته،  احساس می شود .
هر ترانه ی «شب نامه»  روزنه ای است به سوی کوچه، 
برای نشان دادن عبور جلوه های زندگی.
عبوری که زیرکانه معنی دار شده
 و در بطن آن،  نبض توطئه ی مقدسی می زند.

 شهرت این کتاب کوچک  تا آن جا بالا گرفت که  
دکتر  محمّد زهری  را 
بطوز کلّی «شاعر شب نامه»  نامیدند و به این وسیله  برای او ویژگی خاصی قائل شدند 
که مختص به خود او بود.


امّا، یکی از مشهورترین اشعار دکتر محمّد زهری، 
شعر به یادماندنی  موسوم به «به فردا» ست. 

در این شعر، که آن را در خلال سال های 1331 خورشیدی به بعد سروده است،
 او از جوانان می خواهد تا  یاد و نام انسان های پیشگام  و جان برکفی را گرامی دارند  
که علیرغم دشواری ها و سختی ها ی طاقت فرسا 
بر سر آرمان های مقدس خود پای فشرده و تا پای جان رفته اند.
این توصیه،  در واقع دعوتی است از نسل جدید تا با یادآوری آن رادمردی ها 
و شجاعت ها،  هویت فرهنگی و ملّی خود را بازیافته و توانایی برخورد
 با مشکلات مبتلابه خود را داشته باشد.


 
دکتر محمّد زهری  
از سال ۱۳۶۲ خورشیدی به بعد، اثر دیگری پدید نیاورد.
در همان سال،  بنا به قاعده ضرورت،  
به مهاجرت ناخواسته به کشور فرانسه تن داد و پس از چندی، 
 به میهن بازگشت و بالاخره در روز ۱۷ اسفند ماه سال ۱۳۷۳خورشیدی  
در سن ۶۸ سالگی، 
این شاعر انساندوست و آزاد اندیش ملّی ایران،  
چون شمع  به خاموشی گرایید .

محکومم

به  گناهی که نکردم، محکومم
نه سموری را آزردم
نه گُلی را چیدم
لیک محکومم
که دراین  دایره ی اُنس  نمانم دیگر.


دکتر محمّد  زهری
ـ  شاعر فرهیخته مرد  مهر ورز   و "  صلحدوست ـ
 را  که بر اثر سکته قلبی از راه باز مانده بود،
 در گورستان  بهشت سکینه  در  چند کیلومتری کرج،  
به دل خاک سپردند .

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر