۱۳۹۳ اسفند ۹, شنبه

خردستیزی (ایراسیونالیسم) مدرن و دفاع از خرد (3)

جغد به مثابه سمبل خرد
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین
 3
در سایه خرد
همه انسان ها برابر محسوب می شوند
 و می توانند بطور برابرحقوق قضاوت کنند!
  
·        خرد به چه معنی است؟

·        برای پاسخ به این پرسش به دو حادثه تاریخی در اروپا اشاره می کنیم :

حادثه اول
   
·        500 تا 600 سال پیش، اروپائی ها به کشف جهان نو نایل آمدند.
·        این حادثه موجب پیدایش اندیشه تفاوت فرهنگ ها و نسبیت آنها شد.

1
·        چنین بود که در اسپانیا و پرتقال سنتی بنام حقوق خلق ها پا به عرصه وجود نهاد و برای اولین بار فرهنگ های بیگانه به عنوان فرهنگ های کاملا برابر حقوق برسمیت شناخته شدند و بیگانگان یعنی انسان هائی که فرهنگ های دیگری داشتند، بدون کوچکترین محدودیتی به عنوان موجوداتی متعلق به نوع بشر تلقی شدند.

2
·        با کشف فرهنگ های دیگر (همان طور که توماس فون اکوین در مقابله فکری با اعراب لازم می دید) ضرورت یک تفکر فلسفی مطرح گردید:
·        اگر فرهنگ ها متنوعند، اگر قرار بر این است که مسیحیت در مقابله با اسلام و جریانات فکری دیگری از این قبیل، پیروز شود، پس باید به ابزار مشترکی برای تفاهم، تأمل و مشاوره، یعنی خرد متوسل شد:

الف
·        خرد نه ماده است و نه خیال.

ب
·        خرد طرز نگرش معینی است که انسان ببرکت آن می تواند اعلام کند که همه انسان ها برابرند و می توانند بطور برابرحقوق قضاوت کنند.

3
·        درک تاریخی نسبیت فرهنگ ها (بلحاظ تئوریک) ضرورت اندیشه خرد را نشان می دهد.

4
·        فلسفه خرد در عصر جدید نیز چیزی نیست که بطور اتفاقی ناگهان از آسمان نازل شده و بطور دلبخواهی مطرح شده باشد.

5
·        فلسفه خرد پیوند تنگاتنگی با آگاهی به نسبیت فرهنگ ها دارد، آگاهی ئی که اروپائی ها با توجه به فرهنگ های متفاوت موجود در سراسر زمین بدست آورده اند!

حادثه دوم
 توماس هوبس (1588 ـ 1679)
ریاضی دان، دولت ـ تئوریسن و فیلسوف انگلیسی در
عصر جدید آغازین
کتاب معروف او «هیولا» نام دارد.

·        حادثه دوم که برای توسعه و رشد اندیشه ی خرد، از اهمیت بزرگی برخوردار بود، عبارت بود از عدم موفقیت مسیحیت در حفظ یکپارچگی خود.

1
·        زیر فشار رفرماسیون، اروپائی ها مجبور شدند، خرد را که به عنوان ثروت معنوی مشترک خود کشف کرده بودند، به اندیشه پایه ای همزیستی انسان ها مبدل سازند.

2
·        تجارب حاصل از جنگ های مذهبی داخلی در اروپا و درس گرفتن از تخریبی که جنگ های سی ساله برای قرن ها بویژه در اروپای مرکزی بدنبال آورده بودند، سبب شد که کسانی مانند توماس هوبس، صریحا دست بدامن خرد شوند و آن را بمثابه ابزار مطمئن سازنده ـ چه در زمینه روابط اخلاقی ـ عملی و چه در مورد روابط دولتی ـ بکار گیرند.

3
·        چون خرد تنها وسیله ای بود که ببرکت آن، امکان پذیر می شد که انسان ها بتوانند ـ بدون احساس خطر ـ با دیگران سر یک میز بنشینند.

4
·        بدین سان، شکست یکپارچگی مسیحیت این بار اندیشه خرد را به عنوان زیربنای همزیستی بارآور انسان ها در دولت ایجاب کرد.
·        (ه. م. باوم گارتن، «اروپا به مثابه موضوع فلسفه و وظیفه فلسفه»، ص 101)

خلاصه کلام

1
·        در یونان و روم باستان، خرد بعنوان خرد اندیشنده پا به عرصه وجود می گذارد.

2
·        در قرون وسطای متعالی، این خرد اندیشنده به ابزار تفاهم استحاله می یابد.

3
·        خرد در آغاز عصر جدید، خود را به دورنمای نحوه برخورد معین ارتقا می دهد که بنا بر آن، همه انسان ها برابرند و می توانند بطور برابرحقوق قضاوت کنند.

4
·        اکنون خرد می تواند به عنوان یک معیار اخلاقی ـ عملی و دولتی مورد استفاده عام قرار گیرد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر