۱۳۹۳ اسفند ۲, شنبه

هماندیشی با سیاوش کسرائی (۱)

سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین) 

ویرایش و تحلیلی از
میم حا نجار
 
میرزا علی معجز
«یوخدور علاج»
سویله دی:
«درد جهالته»
 
گفت:
«بیماری نادانانی، بیماری لاعلاجی است.»

فرازهایی از نامه ای از
 سیاوش کسرایی
سرچشمه:
سایت اخبار رزو

 
باور نداشتم سقوط اخلاقی، به طور رسمی نیز اوجی تا حد هیئت سیاسی یافته باشد و جایی در منشئات آن باز کند.

۱

جزوه ی منتشره از طرف شما
دشنام داده است،
 انگ و تهمت زده است
و به طور پنهان و آشکار
کسانی را تهدید کرده است
و حتی برای دشنام ها و تهمت های بعدی 
مقدمه چینی به عمل آورده، جا باز کرده است
و به این ترتیب مسائلی به مسائل درونحزبی افزوده است.

۲

شما  به حیثیت مخالفان خود در درون حزب می تازید
و قبیح تر از همه، اینکه
با تهدید به انتشار پاره ای «اتهامات سیاسی- ناموسی»، دیگران را می ترسانید، که چه بشود؟

۳

ترسوها بگریزند یا خاموش بشوند یا شما آنان را تعلیق و اخراج کنید و آسوده بشوید و تمام؟

۴

واقعا که نه مسائل حزبی که «توضیح المسائل حزبی» چاپ کرده اید.
جای خمینی خالی٫
۵

هرکس از هرکجا و هروقت که به شما «نه» بگوید،
 از ابتدای تولدش عامل ارتجاع و از ایادی امپریالیسم و جاسوس و خائن و خبرچین جمهوری اسلامی بوده است.

۶

 و طرفه آنکه اسناد مبنی بر اعمال خرابکارانه و ضد حزبی او هم مانند سایرین، همین اواخر و بسیار دیر به دست شما رسیده است.

۷

 و لذا این افشاگری ه،ا عاجلانه ترین وظیفه ی حزبی هیئت سیاسی است و نه مثلا انتشار جزوه ای درباره ی بیوگرافی و شخصیت آن ها که در سلول های مرگ به سر می برند تا جهانیان را به پشتیبانی شان فرا بخوانید.

۸

 از این پس هر عضو حزب می تواند دست به انتشار نامه ها و گزارش هایی که درباره این و آن دارد و یا شنیده است بزند و آنچه را که هیئت سیاسی قبحش را به طور رسمی از میان برده است، به یک شیوه ی معمول و متداول مبارزه تبدیل کند.

۹

 آیا کسانی که در برابر کوچک ترین فشارِ اعتراضی توده های حزبی و یا به بهانه ی آن به سادگی این گونه دهان باز می کنند و ممکن است «ناچار شوند» که آرشیو «اتهامات سیاسی- ناموسی» رفقای شان را به اصطلاح لو بدهند، چگونه در فرداهای محتمل در درون شکنجه گاه ها - که درد «ناچاری» را به راستی در اوج خود لمس خواهند کرد - لب بر اسرار حزبی فرو می بندند!؟

۱۰

با توجه به مجموعه ی وقایع اخیر و حزب بی در و دروازه ای که فراهم آورده اید، مطمئن باشید که جزوه ی شما ماه ها زودتر از آن که به دست امثال من برسد،به دست دشمنان و مخالفان حزب رسیده است.

ادامه دارد.

۵ نظر:

  1. آیا حزب بیدرودرواره ست یاکسانی در آخرکار بایک تلنگر کهباعث دلخوریشان میشود ماهیت واقعی خودرا بیکباره بروز میدهند وظرفیتشانراکه لبریز از تظاهر بوده سر ریز کرده وخیال خود واطرافیانرا راحت کرده ودستش رو شده

    پاسخحذف
  2. چه سعادتی ناهید عزیز.
    دل مان برای تان تنگ شده بود.
    اینشتین می گفت:
    دو چیز لایتناهی اند:
    کاینات و خریت آدم ها
    بعد گفت:
    البته راجع به لایتناهی بودن کاینات هنوز مطمئن نیستم
    عمر ناهید دراز باد و زندگی اش بر وفق مراد.
    ممنون که واقعا شاد مان کردید.

    پاسخحذف
  3. با سلام
    آدمین محترم اگه امکان داره تحلیل کامل شعر آرش کمان گیر و مهره سرخ رو بزارین
    ممنون

    پاسخحذف
  4. پاسخ‌ها
    1. حزب توده باید دوباره از نوع تشکیل شود . وگرنه ایران می میرد‌ . بر اساس آن خرد و آگاهی و علم و بینشی که ما از ارانی ها و طبری ها و جوانشیر ها سراغ داریم. حزب نوین توده ایران رسماً باید اشتباه خطیر و فاجعه بار در برابر جمهوری اسلامی اعتراف کند، تا خود را در مسیر تصحیج مواضع و نظرات قرار داده و با منافع مردم ایران بازگردد. و اتحاد توده و حزب تشکیل شود.

      حذف