۱۳۹۳ بهمن ۲۴, جمعه

خرد (عقل) (2)


پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین

·        برای اینکه فلسفه کلاسیک بورژوائی با مفهوم خرد است که می افتد و برمی خیزد.

 توماس هوبس (1588 ـ 1679)
ریاضی دان، تئوریسن دولتی و فیلسوف انگلیسی در
عصر جدید آغازین
کتاب معروف او «هیولا» نام دارد.

·        حتی هوبس می نویسد:

1
·        «حکمت حقیقی اکنون، بمعنی شناخت حقیقت در همه چیزها ست.

2
·        حکمت حقیقی از یادآوری چیزها سرچشمه می گیرد.
·        از یادآوری چیزهائی که با عناوین معین و ثابت به خاطر می آیند.

3
·        حکمت حقیقی کار روح سلحشور و غلیان ناگهانی نیست.
·        حکمت حقیقی کار خرد راستین است، کار فلسفه است.»


·        و دیدرو می گوید:

1
·        «خرد برای فلسفه، همان معنی را دارد که رحمت الهی برای مؤمنان.

2
·        رحمت الهی مؤمنان را به اعمال خیر سوق می دهد و خرد فلاسفه را.»

·        فلسفه کلاسیک بورژوائی هویت خود را در خرد می جوید.

1
·        برای فلسفه کلاسیک بورژوائی خرد و فلسفه یکی است.

2
·        اما جالب این است، که فلسفه کلاسیک بورژوائی بندرت تعریف روشن و جامعی از مفهوم خرد ارائه می دهد، اگرچه در تمام اقدامات خود، خرد را پیش شرط قرار می دهد.

3
·        در کلیه سیستم های فلسفه کلاسیک بورژوائی ـ بدون استثناء ـ از خرد سخن می رود، ولی بزحمت می توان در آنها تعریف انتقادی واقعی از مفهوم خرد پیدا کرد.

4
·        حتی در آثار کانت، به تعریف جامعی در باره آن بر خورد نمی کنیم.

5
·        ما نباید فریب تلاش واره های متنوع فلسفه کلاسیک بورژوائی در تعریف خرد را بخوریم.

6
·        این تعاریف تنها تفکر انتقادی و گاهی عمل انتقادی ـ بطور کلی ـ را در مد نظر دارند، که در زر ورق خرد پیچیده و تحویل مردم داده می شود.

7
·        و لذا می توان از «ایمان عقلی» فلسفه کلاسیک بورژوائی سخن گفت.

8
·        این امر اما به هیچ وجه تصادفی نیست.
·        چون منظور فلسفه کلاسیک بورژوائی از خرد، از حد تفکر انتقادی صرف و عمل مربوطه فراتر می رود.

9
·        منظور فلسفه کلاسیک بورژوائی از خرد، قبل از همه، از حد منطق و تئوری شناخت فراتر می رود.

10
·        خرد در تفکر بورژوائی عصر جدید به مسئله اساسی دوران مربوط می شود:
·        به مسئله گذار از جامعه فئودالی به جامعه بورژوائی.

11
·        فلسفه کلاسیک بورژوائی، برای خرد فرمول زیر را عرضه می کند :
·        سلطه معقول انسان بر طبیعت و جامعه، البته بکمک خرد.

12
·        از این رو، مفهوم خرد در تفکر کلاسیک بورژوائی حاوی جنبه انتقادی ـ اجتماعی مطلوب بوده است.

13
·        این امر برای درک تاریخ توسعه فلسفه کلاسیک بورژوائی ضرورت بی چون و چرا دارد.

14
·        این اما بدان معنی نیست، که در محافل مترقی فلسفه کلاسیک بورژوائی جدال های فکری بلحاظ معرفتی ـ نظری در باره مفهوم خرد نبوده است.

15
·        این جدال ها گاهی خصلت معرفتی ـ نظری صرف به خود می گرفتند، مثلا جدال دکارت، لایب نیتس و جان لاک بر سر «ایده های مادرزاد». 

16
·        اما در این جدال ها نیز مسئله اصلی تاریخی ـ اجتماعی آن زمان مطرح بوده، یعنی موضعگیری نظریه پردازان بورژوازی مترقی نسبت بدان.

17
·        این جدال ها به دلایل فلسفی (بلحاظ تاریخ ایده ها) و تاریخی ـ علمی بود، که فرم معرفتی ـ نظری به خود می گرفتند.

18
·        این امر در اوایل تفکر بورژوائی خودنمائی می کند.

19
·        ورود تفکر کلاسیک بورژوائی زیر بیرق بی چون و چرای خرد به میدان، نمایندگان تفکر کهنه را شوکه می کند.

20
·        چون تفکرکلاسیک بورژوائی، آنچه را که تا آن زمان مبتنی بر خرد و در واقع مبتنی بر اوتوریته ـ بطور کلی ـ محسوب می شد، با حربه خرد مورد حمله انتقادی قرار می دهد.

21
·        علاوه بر این، تفکر بورژوائی با انتقاد از اوتوریته، بنا بر وضع و حال موجود، قدرت حاکم را مورد حمله قرار می دهد، قدرت حاکم، که قانونیت خود را مدیون همین اوتوریته بوده است.

22
·        اما در عین حال نباید فراموش کرد که این تفکر جدید چیزی را پیش شرط قرار می دهد، که در واقع (اگر مته به خشخاش بگذاریم) می بایستی اول اثبات شود:
·        خرد!
·        خرد بی تردید کلمه ای آشنا بوده است.
·        ولی مفهوم خرد در تفکر بورژوازی آغازین (مفهوم بورژوائی خرد) محتوائی کسب می کند، که با محتوای مفهوم سنتی خرد تفاوت بنیادی دارد.

23
·        از این رو، خرد در تفکر جدید بورژوائی، برای کلیه افراد وابسته به ایدئولوژی کهنه، پدیده ای بیگانه، غریب و ناآشنا جلوه می کند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر