درنگی
از
میم حجری
حق پرست
کسب هژمونی طبقه کارگر از نان شب هم واجب تر است.
هیچ راه دیگری نیز بشریت را به سر منزل مقصود نمی رساند.
اما، نکته نه این ضرورت غیر قابل انکار که تناسب نیروهاست
که باید لبه ترازوی آن به نفع کارگران و زحمتکشان متمایل شود
و
این امر مبارزه ای شگرف را توام با روشنگری سیستماتیک طلب می کند.
روشنگری چیست؟
روشنگری
مثل هر چیز دیگر از ذرات تا کاینات، ساختار دیالک تیکی دارد.
دیالک تیک روشنگری
در ماتریالیسم تاریخی و در تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی
به شکل دیالک تیک انتقاد از خود و انتقاد از همنوع (انتقاد جامعتی) بسط و تعمیم می یابد.
مراجعه کنید
به
انتقاد و انتقاد از خود
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9265
پایان
انواع گونان انتقاد از سرمایه داری
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9412
پایان
دیالک تیک انتقاد از خود و انتقاد از همنوع (انتقاد جامعتی)
را
فقط می تواند در هماندیشی با همنوع حاضر و غایب جامه عمل پوشاند.
مثال مشخص:
سوسیال مدیا
(فیسبوک و تویتر و غیره)
هماندیشی همگانی و تمام ارضی را امکان پذیر می سازند.
اگر اتحاد شوروی و دول سوسیالیستی به ویژه جمهوری آلمان دموکراتیک وجود می داشتند،
بیشک سایت های اینترنتی دموکراتیکی عرضه می شد و هماندیشی تمام ارضی رونق و وسعت می گرفت.
سوسیال مدیای امپریالیستی
هماندیشی علمی و انقلابی را مغایر با استانداردهای خود جا می زنند
و
روشنگری علمی و انقلابی را محدود و ممنوع و حتی محال می سازند.
تویتر یک میلیون اندیشه ما را حذف کرده و برای همیشه ممنوع القلم و حتی ممنوع الورود کرده است.
فیسبوک دهها بار دهها هزار مطلب ما را حذف کرده و خودمان را طرد.
انتقاد از خود با انتقاد از همنوع
از هر لحاظ و نظر، دست در دست می رود.
هر هماندیشی
هم هماندیش را به تفکر اکتیو وا می دارد، هم حریف معین را و هم خوانندگان را.
هر هماندیشی با متفکران حزبی و سیاسی و فکری وفلسفی و فرهنگی و هنری زنده و مرده
ضمنا حاوی انتقاد از خودی علمی و انقلابی است.
مثال:
تجزیه و تحلیل آثار و اشعار طبری و غیره
(هماندیشی با او)
فقط حاوی انتقاد جامعتی و انتقاد از همنوع نیست.
این ضمنا محتوایی مبتنی بر انتقاد از خود و حزب و همرزم خود را دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر