۱۴۰۳ شهریور ۱۸, یکشنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۴۲۲)

 


میم حجری

 

زبان در جهان ای خردمند چیست
جز ابزار ابراز اندیشه ای؟

 
در دیالک تیک زبان و اندیشه
تعیین کننده اندیشه است.
خرافه را به هر زبانی ابلاغ کنی
خرافه خواهد بود.
خرد را نیز به ر زبانی بیان کنی،
خرد.
ضمنا
ابزار را می توان توسعه داد و تکامل بخشید.
علاوه بر این هیچ زبانی در جهان
بی غل و غش و خالص نیست.
بخش اعظم واژه های مثلا همان آلمانی
لاتینی، یونانی، انگلیسی، فرانسوی و غیره اند
واژه های زبان فارسی
هم
عمدتا عربی و ترکی و روسی و فرنگی و غیره اند


زیبا کرباسی
نامه های خصوصی بهادر درانی و آهو حسانی
چراغ ارچه باشد هم از جنس نور
جز او را به او دید نتوان ز دور
نظامی
از همهٔ دیوارها
نه آن که سرای بشقاب بود
نه آن که آغوش قاب
نه آن که سینه اش قفس کتاب شد
نه آن که شکمبه اش اجاق کباب و
نه گرم از فرش های دست باف
نه آن که رنگین تر از دم خروس بود
زیر چتل حضرت عباس
نه حتی آن که
جنجال خطوط روز شمار زندانی ست
یا آن که
تکیه گاه آخ و اوف عاشقان است
از همهٔ دیوارها
تنها دیواری
که نقش خونین گلوله به سینه دارد آهو


نصرت رحمانی:
نیما برای شعرهایش زحمت می کشید، فروغ می گفت شعر پنجره ایست که هر وقت به طرفش می روم باز می شود، شاملو گفته شعر هیچ وقت مشغولیت ذهنی من نبوده، اون باید مثل یک میوه در من برسد اون خودش می افتد.....
یک احساس مرموز و معمولا اندوه در من سنگین می شود، سنگین و سنگین تر تا آنجا که چیزی بزرگتر از منطق و استدلالم می شود. من واسطه تولد یافتن این چیز هستم با جهان، درست مثل یک زن آبستن، گاهی روی کاه، گاهی روی پر قو و در هر حال با تیزی ناخن، دندان یا یک قطعه سنگ بند نافش را پاره می کند، من هم آن را قطع می کنم، در واقع این نوزاد محصول سزارین نبوده، اگر چه بعضی وقتها فکر می کنم نوزاد ناقص الخلقه به دنیا آمده، ولی معمولا ماجرای این درد با یک تولد طبیعی پایان گرفته، یا شاید شروع شده.
آیئنه دار رابطه، گفتگو با نصرت رحمانی


مسعود امید تنها شخصیت با سواد در کشور ما ست. البته نظراتش باید تحلیل مارکسیستی شوند

  این نمونه های شاهکار
هم نشاندهنده توسعه و تکامل پرندگان و دیگر جانوران و نباتات در همزیستی با بشر اند
هم
اثبات کننده منشاء جمادی ـ  نباتی - جانوری بشر اند
و
هم
نشاندهنده نامزدان اتی نوین گذار به بشر اند.
از جمادی مردم و نامی (نبات) شدم
و ز نما (نبات) مردم به حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم
 امشب بیاد مخمل زلف نجیب تو
شب را چو‌ گربه‌ای که بخوابد به دامنم
من ناز می‌کنم
چون ‌مشتری درخشان، چون زهره آشنا
امشب دگر‌ به نام صدا ‌می‌زنم ‌تو را
نام تو را به هرکه رسد می‌دهم‌ نشان ،
آنجا نگاه کن
نام تو را به شادی آواز می‌کنم
امشب به سوی قدس اهورایی
پرواز ‌می‌کنم
#مهدی_اخوان_ثالث




معنی تحت اللفظی:
کسی از حقیقتگو خوشش نمی آید.
(حقیقت تلخ است)
هر کس معایب و نقایص کسی را به او می گوید،
حقایق پنهان را به او نمایان می سازد.
آره و نه.
مشد ابوالقاسم.
بستگی دارد که عیبگو و عیب جو چه کسی باشد.
ضمنا کشف حقیقت کار هر کس نیست.
حقیقت
همان اب حیات است که در ظلمات است وبسان کیمیا کمیاب است و نایاب است.
پیش شرط کشف حقیقت چیست؟
 
 
طبیعت و فوت و فن استتار استراتژیکی نباتات و جانوران برای حفظ حیات.
چون نیگ بنگری
همه تزویر می کنند.
 
آنان که داد دایگی و مادری زدند
خوردند خون ما و بریدند شیر ما

 
درنگی در خاصیت (خودویژگی) استثنایی گربه ها:
گربه با بقیه جانوران و نباتات  اهلی از مرغ و خروس و اردک و بوقلمون تا سگ و  خر و اسب و استر و گاو و گوسفندو گل ها و درختان و غیره  تفاوت دارد.
گربه
احتمالا قبل از سگ اهلی شده است و همدم هزاران ساله بشر است.
گربه اما خودمختاری (استقلال، سووه ره نیته) خود را حفظ کرده است و از آن مثل مردمک چشمش حراست می کند.
گربه اهلی اما در عین حال با گربه وحشی فرق دارد و اهلی شدن به نفعش تمام شده است.
ای بسا گربه های اهلی که پزشک خصوصی دارند و حتی وارث میلیون ها دلار اعلی و مل و مستغلاتند
 
 گربه ها جهان و جهان بینی خاص خود را دارند. اگر فرصت داشتید قصه هایی را که در اطریش راجع به گربه ها برای کودکان منتشر شده، ترجمه کنید تا گربه شناسی خلایق رشد کند. ما صدها قصه برای کودکان ترجمه و منتشر کرده ایم که اجنه می خوانند و کیف جن می کنند

معنی تحت اللفظی:
کسی از حقیقتگو خوشش نمی آید.
(حقیقت تلخ است)
هر کس معایب و نقایص کسی را به او می گوید،
حقایق پنهان را به او نمایان می سازد.
آره و نه.
مشد ابوالقاسم.
بستگی دارد که عیبگو و عیب جو چه کسی باشد.
ضمنا کشف حقیقت کار هر کس نیست.
حقیقت
همان اب حیات است که در ظلمات است وبسان کیمیا کمیاب است و نایاب است.
پیش شرط کشف حقیقت چیست؟


کاوه پتکش را برای تریاک فروخت
آرش نگران ریزش موست
چه‌گوارا در میلان مانکن شد
مسیح لباسهای زنانه میپوشد
ول میگردد در گود ترانسها در تهران
نجات دهنده
دختریست تاج بر سر
بسته به تخت در تیمارستان
او شعرهایش را میان قرصهایش
در قوطی رنگی اولانچاپین(Olanzapin) مخفی میکند
او هر روز چند بار میمیرد و باز زنده میشود
پارسال وسط شهر خودسوزی کرد
دیروز مردکی صورتش اسید پاشید
گاه گاه هم مرخصی میرود از زندان
او عکسهای رنگین دارد و شالهای بیشمار
ناتمام
(م.ی)



قرن ۲۱ قرن مخملیات است. قرن بی رنگی رنگ ها ست. قرن جنگ های چه بسا خونین زرگری است. قرن سلطه لاشخورها ست

من با یک جوان دوست بودم که نامسلمان بود به خدا هیچ اعتقاد نداشت برعکسِ من اما بی‌قرارِ شاپرک‌ها بود هر روز دست و رویش را در "درستی" می‌شست رقص‌ِ برگ‌های صنوبر را نشانِ من می‌داد و می‌گریست اجازه می‌داد باران خیسش کند و باد موهایش را به بازی بگیرد پرنده‌ای اگر می‌خواند، پاسخش را با "جانم" می‌داد گاه پای از جسم خود به در می‌بُرد و ساعتی بعد به جسمِ خویش برمی‌گشت دوستِ کافرِ من به سردردِ خود نیز زُل می‌زد ادای نوزادان را درمی‌آورد و از آسمان شیر می‌مکید نقاشی می‌کرد اسبی را؛ به یالش که دست می‌کشید؛ شیهه می‌زد دوستِ کافرِ من برای دیدنِ خورشید به آفتاب می‌نگریست به قانون علاقه داشت زحمتِ کسی را بی‌پاسخ نمی‌نهاد از دکمه‌های لباسش نیز تشکر می‌کرد و برای پارگیِ کفش‌هایش اشک می‌ریخت دوستِ کافرِ من صداقتِ یک دزد را نیز می‌ستود روزی که مُرد، کفِ دستش را برای یک جفت قناریِ وحشی، آشیان کرده بود محمد_نوری‌زاد


این شعر سایه و اشعارو سرود هایی که در آن دوره توهم همگانی
سروده و خوانده شده اند،
باید تحلیل مارکسیستی شوند.

سعدی جان
خودپرستی فضیلتی از جنس کیمیا ست.
عشق
 کسب و کار نادانان است.
خردگرایان
دنبال دوست می گردند و نه دبنال عاشق و معشوق.
دوست را اما باید میان خیل دشمن جست
بدبختی اکنون این است که دشمن حتی یافت نمی شود
تا از میان خیلش دوستی پیدا شود


ما با بیش از ۲۰ هزار زن بحث کرده ایم و منتشر کرده ایم. قسم به قبر قمر بنی امیت که زنی انقلابی ندیده ایم. منظور شما از انقلاب و جنبش انقلابی چیست؟
مگر شعار زن زندگی آزادی شعاری انقلابی است؟

تبدیل اعضای جامعه و جهان به جنده اوبژکتیو(عینی) است و نه سوبژکتیو (میلی، این و انی). خود بورزوازی هم جنده می شود


با مفاهیم مبهم نمی توان هماندیشی کرد. با مفاهیم کلی و بی در و پیکر  فقط میتوان عوامفریبی کرد

شکنجه تابوت حاج داود رحمانی اختراع خودش نبود. این برگرفته از ایده هایی است. که سازمان سیا بعد از جنگ. جهانی دوم گسترش داد. انسان را از محتوای قبلی اش خالی کنند و بر روی آن انسان جدیدی بسازند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر