تحلیلی
از
شین میم شین
آرش کمانگیر
(شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۳۷)
۵
«صبح می آمد»،
پیر مرد ـ آرام ـ کرد آغاز
«پیش روی لشکر دشمن، سپاه دوست، دشت نه، دریایی از سرباز»
· سیاوش پس از تصویر جو پسیکولوژیکی حاکم، از قول پیر مرد به نقل حماسه ادامه می دهد:
· او از نزدیکی سپاه سحر خبر می دهد و از جبهه نبرد خلق با خصم.
· از رویاروئی دو لشکر.
· ضمنا سپاه دوست را به دریائی از سرباز تشبیه می کند که یادآور سپاه لایتناهی توده است.
۶
آسمان الماس اخترهای خود را داده بود از دست
بی نفس می شد سیاهی دردهان صبح
باد پر می ریخت روی دشت باز دامن البرز
معنی تحت اللفظی:
در آسمان از ستاره ها دیگر اثری نبود.
ظلمت در دهان شب
می مرد.
باد
بسان پرنده ای
روی دشت دامن البرز
پر می ریخت.
یعنی باد می وزید و برف سبکسار می بارید.
· در این بند شعر سیاوش، به زوال ناگزیر شب و تضعیف سیاهی در جنگ با روز و روشنائی اشاره می رود.
· سیاوش سیاهی و شب را موجودیت و تجسم می بخشد.
· شب به هیولایی تشبیه می شود که ظلمت در دهان او در حال دو بوده است و از نفس افتاده است.
· سیاوش ضمنا میان شب و ظلمت رابطه دیالک تیکی فرم و محتوا (ظرف و مظروف) برقرار می سازد:
· ظلمت محتوای شب را تشکیل می دهد.
· تبار سیاوش به سعدی می رسد:
· سعدی هم حکیمشاعری دیالک تیکی اندیش است.
· سیاوش به طور کلی، محیط زیست حاکم را به مثابه فرم و قالب، تصور و تصویر می کند، تا محتوای حوادث را در پیوند دیالک تیکی با آن توصیف کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر