برگردان
۹
· میان توسعه نیروهای مولده و تعلیم و تربیت و میان توسعه مناسبات تولیدی و تعلیم و تربیت پیوند متقابل ناگسستنی وجود دارد.
(منظور از پیوند متقابل، این است که هم توسعه نیروهای مولده بر تعلیم و تربیت مؤثر می افتد و هم تعلیم و تربیت بر توسعه نیروهای مولده.
ضمنا هم توسعه مناسبات تولیدی بر تعلیم و تربیت مؤثر می افتد و هم تعلیم و تربیت بر توسعه مناسبات تولیدی.
مترجم)
۱۰
· توسعه قانونمند مناسبات تولیدی، شرایط لازم برای تعلیم و تربیت درخور را پدید می آورد، توسعه تعلیم و تربیت را طلب می کند (الزامی می سازد) و پیشبرد می بخشد و آماج ها، محتواها، وظایف و متدهای تعلیم و تربیت را تعیین می کند.
۱۱
· تعلیم و تربیت، شرایط مهم لازم برای ارتقای راندمان کار، برای بر آمدن از عهده انجام وظایف ناشی از پیشرفت علمی و فنی و برای تشکیل روابط جامعتی به طور کلی فراهم می آورد.
۱۲
· شرایط تعلیم و تربیت به ویژه در روند توسعه جامعتی تشکیل می یابند:
الف
· تأسیسات کودکستانی و دبستانی
ب
· مدارس
پ
· مدارس فنی و مدارس عالی
ت
· دانشگاه ها، که در جمهوری آلمان دموکراتیک در امور آموزشی ـ پرورشی سوسیالیستی جمعبندی می شوند.
· مراجعه کنید به امور آموزشی ـ پرورشی سوسیالیستی
۱۳
· تعلیم و تربیت عمدتا در این نهادها صورت می گیرد.
۱۴
· علاوه بر این نهادها، تعلیم و تربیت در عرصه ها و تأسیسات جامعتی مختلف از قبیل خانواده، کارخانه، سازمان های جامعتی، سازمان های توده ای و غیره صورت می گیرد.
۱۵
· مشخصه تعلیم و تربیت در جامعه سوسیالیستی این است که شخصیت ها با بلوغ رشد یابنده، خودشان آگاهانه به تکمیل و استکمال (کمال بخشی، کمال یابی) دانش و کنش (توان عملی) خود و خصایص و شیوه های رفتار خود همت می گمارند.
· (خودتعلیمی ـ تربتی)
(در جامعه سوسیالیستی به عوض افراد، از شخصیت ها سخن می رود که به طرز سیستماتیک تربیت می شوند.
تفاوت و تضاد جامعه سوسیایلستی با جوامع طبقاتی در شخصیت پروری جامعه سوسیالیستی و شخصیت ستیزی جوامع طبقاتی است.
مترجم)
۱۶
· تعلیم و تربیت در جوامع طبقاتی خصلت طبقاتی دارند و در خدمت منافع طبقات حاکمه قرار دارند.
۱۷
· در نتیجه در جوامع مبتنی بر استثمار، کودکان اعضای طبقات حاکمه در مقایسه با کودکان توده زحمتکش، از تعلیم و تربیت متفاوت برخوردار می گردند:
الف
· کودکان طبقات حاکمه برای تقبل قدرت سیاسی تعلیم می بینند و تربیت می شوند.
· (آموزش و پروشی نخبگان)
(برای کودکان اعضای طبقات حاکمه مدارس و دانشگاه های خاصی وجود دارد که مدارس و دانشگاه های نخبگان نامیده می شوند.
در کشورهای در حال توسعه مثلا ایران، بخش اعظم دانشجویان را اعضا و وابستگان طبقات حاکمه تشکیل می دهند.
مترجم)
ب
· کودکان توده زحمت اما به اندازه ای تعلیم می بینند، به اندازه ای از نعمت دانش و کنش برخوردار می گردند، که برای برامدن از عهده انجام وظایف تولیدی حتما لازم دارند و تربیت آنها چنان صورت می گیرد که شیوه های رفتاری ئی را بیاموزند که آنها را به نیروهای کار مطیع و سر به زیر و نوکرصفت تبدیل کنند.
(به حیوانات کاری بی خبر از منافع طبقاتی خویش و بی اعتنا به منافع خویش تبدیل کند.
مترجم)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر