پروفسور دکتر پطر ایشهورن
برگردان
شین میم شین
۴۵
· فقط انقلاب سوسیالیستی است که قادر به تشکیل مناسبات تولیدی منطبق با سطح توسعه نیروهای مولده مدرن و منطبق با منافع توده های خلق است.
۴۶
· فقط انقلاب سوسیالیستی است که قادر به حل تضادهای سیاسی و اقتصادی بیشماری است که با حاکمیت طبقاتی بورژوازی انحصاری در رابطه اند.
۴۷
· فقط در انقلاب سوسیالیستی است که زحمتکشان می توانند خود را از زیر بار ایدئولوژی بورژوائی آزاد سازند و زمام تشکیل، اداره و تحول جامعه خویش را بر طبق منافع خویش به دست گیرند.
۴۸
· تدارک انقلاب ها در پله های اوولوسیونی (تکامل تدریجی) صورت می گیرد.
· مراجعه کنید به اوولوسیون
۴۹
· به قول لنین، «در انقلاب ها تضادهای بیشماری حل می شوند که در دوره های به اصطلاح توسعه صلح آمیز به تدریج تلنبار شده اند»
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۳، ص ۲۴)
۴۰
· این حقیقت امر که حل اینگونه تضادها در هیئت (فرم) انقلابات اجتماعی صورت می گیرد، به این دلیل است که همه تضادها و همه مسائل توسعه حیات اجتماعی که در تضادها نهان اند، تحت شرایط جامعه طبقاتی آنتاگونیستی ـ در عین حال و به طور اجتناب ناپذیر ـ به مثابه منافع خصمانه و لذا به مثابه تعارضات ستیزمند نیروهای طبقاتی نمودار می گردند.
۵۰
· تغییرات اجتماعی ئی که ضرورت پیدا می کنند، تحت این شرایط با مقاومت سرسختانه نیروهای طبقات تا آن زمان حاکم مواجه می شوند.
۵۱
· طبقات ممتاز در طول تاریخ ـ در طول تاریخ همه کشورها بدون استثناء ـ هرگز حاضر نشده اند که از مواضع ممتاز خود دست بردارند و خود را به نیروهای انقلابی و مترقی تسلیم سازند.
۵۲
· آنها همیشه کلیه وسایل حکومتی، به انضمام دستگاه دولتی و ایدئولوژی ارتجاعی خود را برای حفظ و تحکیم مواضع خویش به خدمت گرفته اند و مورد استفاده قرار داده اند.
۵۳
· تحولات اجتماعی ضرور تحت چنین شرایطی تنها و تنها از طریق مبارزه طبقاتی سرسختانه و انقلابات اجتماعی امکان پذیرند.
۵۴
· به قول مارکس، «تنها در نظامی از چیزها که از طبقات و تضاد طبقاتی اثری نباشد، اوولوسیون های اجتماعی به روولوسیون های سیاسی بدل خواهند شد»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۴، ص ۱۸۲)
۵۵
· توسعه کاپیتالیسم و سیستم امپریالیستی ـ بالضروره ـ نیروهای طبقاتی ئی را پدید می آورد که به دلیل جایگاه اجتماعی خویش بالاخره مجبور می شوند که سیستم کاپیتالیستی را سرنگون سازند و سوسیالیسم را بنا کنند.
۵۶
· این نیروها ـ قبل از همه ـ از طبقه کارگر و اقشار تحت استثمار و ستم که متحدین طبقه کارگر هستند، به انضمام طیف پهناوری از روشنفکران تشکیل می یابند.
۵۷
· ضرورت (جبر) انقلاب سوسیالیستی ـ قبل از همه ـ به این دلیل است که برای توده های کارگر و خلق ها به طور کلی، غیر از انقلاب سوسیالیستی راه دیگری وجود ندارد، تا بتوانند از منافع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود دفاع کنند و هیچ قدرتی در جهان وجود ندارد که برای ابد قادر به جلوگیری از انتخاب این راه باشد.
۵۸
· از این رو، پیش شرط لازم برای انقلاب پیروزمند این است که تشدید تضادهای اجتماعی به پیدایش وضع انقلابی، به پیدایش وضع بحران های سیاسی طبقه حاکمه ارتجاعی منجر شود و با تشدید اعتراض و نارضایتی عمومی توده های خلق همبستر شود که خود را در فعالیت سیاسی روزافزون نمودار می سازد.
۵۹
· به قول لنین، «تنها زمانی که «اقشار پائینی»، سیستم کهنه را نخواهند و «اقشار بالائی»، حکومت کردن به شیوه سابق را نتوانند، انقلاب می تواند پیروز شود.
۶۰
· این حقیقت را می توان به عبارت دیگر چنین بازگو کرد:
· انقلاب بدون یک بحران تمام ـ ملی که در آن واحد هم طبقات استثمار شونده و هم طبقات استثمارگر را در بر گیرد، امکان ناپذیر است»
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۱، ص ۷۱)
۶۱
· وقتی که چنین شرایطی فراهم آید، فاکتور سوبژکتیو، نقش عظیمی کسب می کند و تصمیمگیری در باره وقوع انقلاب و سرنوشت آن را به عهده می گیرد:
· منظور از فاکتور سوبژکتیو عبارت است از آگاهی، سازمانیابی و شور و شوق انقلابی طبقه انقلابی و متحدین آن.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر