۱۴۰۰ آذر ۱۶, سه‌شنبه

زندگی مارکس و انگلس (۸۱)

  

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین
 

فصل ششم

تولد جهان بینی نوین

ادامه

 

۱۲

 «دولت بورژوایی»

از

دید مارکس و انگلس

««چیزی جز فرمی از سازمان  برای تضمین مالکیت خصوصی و منافع طبقاتی بورژوازی

هم

نسبت به خارج

و

هم

نسبت به داخل

(هم

در

مقابل دشمنان خارجی

و

هم

دشمنان داخلی.

مترجم)

نیست.»

(مارکس و انگلس، «ایده ئولوژی آلمانی»، ‌«کلیات»، جلد ۱، ص ۲۷۴)

 

نقش ایده ئولوژی

از

دید مارکس و انگلس

به

شرح زیر

 است:

«افکار طبقه حاکمه

در

هر دوران تاریخی

افکار حاکم

اند.

این بدان معنی است

که

قدرت مادی حاکم در هر جامعه،

همزمان

قدرت فکری حاکم در همان جامعه

است.»

(مارکس و انگلس، «ایده ئولوژی آلمانی»، ‌«کلیات»، جلد ۱، ص ۲۳۸)

 

چه تعریف موجز معتبری

از

فونکسیون دولت کاپیتالیستی

و

  ایده ئولوژی بورژوایی.

هم

دیروز

و

هم

امروز.

 

مارکس و انگلس

  نتیجه نهایی حاصل از تجزیه و تحلیل تاریخ بشری

به

ویژه تجزیه و تحلیل جامعه کاپیتالیستی

را

به

مثابه وظیفه طبقه کارگر

و

قبل از همه کمونیست ها

«روولوسیونیزاسیون جهان موجود،

مورد حمله عملی و تغییر قرار دادن  هر چه سر راه خود می یابند»،

می دانند.

(مارکس و انگلس، «ایده ئولوژی آلمانی»، ‌«کلیات»، جلد ۱، ص ۲۱۵)

 

مارکس و انگلس

در

چالش با تصورات اوتوپیکی راجع به نظام کمونیستی جهانی می نویسند:

«کمونیسم

به

نظر ما

وضعیتی نیست که باید پدید آورده شود.

کمونیسم

ایدئآل و آرمانی نیست

که

واقعیت عینی، خود را با آن دمساز سازد.  

کمونیسم

جنبش واقعی ئی

(نه جنبش آرزویی و خیالی و دلبخواهی ئی. مترجم)

است

که

به

نفی وضعیت فعلی

منجر شود.»

(نفی دیالک تیکی وضعیت موجود. 

مترجم)

(مارکس و انگلس، «ایده ئولوژی آلمانی»، ‌«کلیات»، جلد ۱، ص ۲۲۶)

 

برای این کار

اما

نخست

می بایستی

شرایط لازم فراهم آید

آنهم

توسط خود کمونیست ها:

«هم

برای تشکیل توده ای این شعور کمونیستی

و

هم

برای انجام و اجرا و پیشبرد امر کمونیسم،

تحول توده ای انسان ها

الزامی است

که

فقط

در جنبشی عملی،

یعنی

در

انقلاب

می تواند صورت گیرد.

 

بنابرین

ضرورت و الزام انقلاب

فقط

این نیست

که

طبقه حاکمه

را

نمی توان جز از طریق انقلاب سرنگون ساخت،

بلکه

ضمنا

این است

که

طبقه سرنگونساز

فقط

در

انقلاب

است

که

می تواند

خود

را

از

 کل کثافت کهنه

پاک سازد

و

لیاقت تأسیس جامعه جدیدی

را

کسب کند.»

(مارکس و انگلس، «ایده ئولوژی آلمانی»، ‌«کلیات»، جلد ۱، ص ۲۳۱)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر