۱۴۰۰ آذر ۱۸, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) انقلاب (روولوسیون) (۲)

French Revolution

پروفسور دکتر پطر ایشهورن

برگردان

شین میم شین

 

انقلاب علمی ـ فنی

 

۱

·    مفهوم «انقلاب» در رابطه با روندهای توسعه علمی ـ فنی دوران کنونی، به مثابه مفهوم «انقلاب علمی ـ فنی» معنی خاصی کسب می کند.

 

۲

·    انقلاب علمی ـ فنی نیروی محرکه روندهای تحول جامعتی بزرگی است که مشخصه دوران معاصر است.

 

۳

·    انقلاب علمی ـ فنی را باید در پیوند تنگاتنگ با این روندها ـ به ویژه ـ با روند انقلاب سوسیالیستی دید.

 

۴

·    «هر پیش بینی اجتماعی در زمینه توسعه بین المللی در دهه های بعد، نشان می دهد، که کلیه شرایط لازم برای تغییر ماهوی سریع تناسب قوا به سود سوسیالیسم و نیروهای ضد امپریالیستی فراهم خواهد آمد، اگر بتوانیم انقلاب سوسیالیستی و انقلاب علمی ـ فنی را به روند واحدی بدل کنیم.»

·    (والتر اولبریشت)

 

۵

·    توجه اصلی پرشور فلسفه و علوم اجتماعی معطوف به انقلاب اجتماعی، به ویژه انقلاب سوسیالیستی است.

 

۶

·    زیرا انقلاب اجتماعی تغییرات کیفی بنیادی در روند توسعه اجتماعی ـ به ویژه در تاریخ عصر جدید و جدیدتر ـ پدید می آورد.

 

۷

·    به قول مارکس، «انقلاب ها لکوموتیو تاریخ اند.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۷، ص ۸۵)

 

۸

·    تغییرات اجتماعی تعیین کننده که توسعه تاریخی نوین را در عصر جدید و در شرایط کنونی و آتی تعیین کرده اند، تعیین می کنند و تعیین خواهند کرد، در هیئت انقلاب صورت گرفته اند و در دوران کنونی نیز در هیئت انقلاب صورت می گیرند و صورت خواهند گرفت.

 

۹

·    نظام جامعتی سرمایه داری که امروزه در اقصا نقاط جهان حاکم است، در فاصله قرن ۱۶ ـ ۱۹، طی سلسله ای از انقلابات تأسیس یافته است.

 

۱۰

·    انقلاب سوسیالیستی اکتبر که دوران گذار در مقیاس جهانی از سرمایه داری به سوسیالیسم را به راه انداخت، بنیادی ترین انقلاب اجتماعی تمامت تاریخ تاکنونی بوده است.

 

۱۱

·    تحت تأثیر آن، انقلابات سوسیالیستی در اروپا و آسیا و انقلابات رهائی بخش ملی و ضد استعماری ـ ضد امپریالیستی (ملی ـ دموکراتیک. مترجم) چهره جهان را از بنیاد دگرگون کرده اند.

 

۱۲

·    کلیه حوادث مهم جهانی در حال حاضر، تنها به مثابه بیانگر مبارزه نیروهای طبقاتی و فرماسیون های اجتماعی متضاد به درستی قابل فهم اند.

·    مبارزه ای که در آن، روندهای انقلابی ـ جهانی دوران کنونی پیش می تازند.

 

۱۳

·    ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی ـ در وهله اول ـ فلسفه تحول انقلابی ـ سوسیالیستی جهان است.

 

۱۴

·    این هدف تعیین کننده جهان بینی، تئوری فلسفی و متد مارکسیسم ـ لنینیسم را تعیین می کند.

 

۱۵

·    فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی از این نقطه نظر نیز تداوم پیگیر تفکر فلسفی و تئوریکی ـ اجتماعی قرن های ماقبل است.

 

۱۶

·    زیرا کلیه فلسفه های بزرگ عصر جدید ـ به ویژه فلسفه روشنگری فرانسه و فلسفه کلاسیک آلمان ـ به طور اوبژکتیو به مثابه فلسفه انقلابی، به مثابه راهگشای ایدئولوژیکی انقلاب بورژوائی عمل کرده اند.

 

۱۷

·    به قول انگلس، «همانطور که در فرانسه در قرن هجدهم، به همانسان نیز در آلمان در قرن نوزدهم، انقلاب فلسفی فروپاشی سیاسی را به راه انداخت.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۱، ص ۲۶۵)

 

۱۸

·    تفاوت عظیم فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی با فلسفه های پیشین نیز درست در همین جا ست.

 

۱۹

·    قبل از مارکس، کسی به معنی انقلاب اجتماعی، به مثابه یک پدیده توسعه تاریخی واقف نبوده است.

 

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر