۱۴۰۰ مهر ۲, جمعه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۶۲۱)

Hannie Schaft Memorial

هانی شافت

آنتی فاشیست شهید هلند  

میم حجری


 

۸۶۴۹  

سنگ سخنگو

 
پاپ ژان پل دوم (پاپ اسبق) رهبر کاتولیک های جهان در سال ۱۹۹۸ به کوبا سفر کرد. 

در ملاقات با کاسترو، به کاسترو گفت:
آیا شما به کلیسا ایمان دارید؟

 
فیدل جواب داد :
آیا شما خود به خداوند ایمان دارید؟ 

 
پاپ ازاین سؤال جا خورد و چند لحظه سکوت کرد و گفت:
مردم عادی به خداوند ایمان دارند، چطور ممکن است من در مقام جانشین عیسی مسیح به خدا ایمان نداشته باشم؟

فیدل گفت:
خیالم راحت شد 

زیرا به خاطر سکوت شما در برابر تجاوزات نظامی امریکا در گوشه کنار جهان و کشتار انسانها و نشان ندادن واکنش شما در برابر جنایات و عدم حمایت از مظلومین

 تصور می کردم که شما بی خدا هستید !
پاپ از سخنان کاسترو بر آشفته شد و این عبارات را توهین به خود و پیروان کلیسای کاتولیک تلقی کرد، خواست جلسه ملاقات را ناتمام ترک کند
اما کاسترو او را به تحمل و نشستن دعوت کرد و خطاب به او گفت:
اگر شما خود را نماینده عیسی مسیح در زمین می دانید و معتقد هستید که میلیونها نفر پیرو در جهان دارید و بسیاری از رهبران جهان و از جمله رئیس حمهور امریکا و مقامات این کشوربه شما ایمان دارند و جایگاه شما را تقدیس می کنند، از آنها بخواهید هزینه های جنگی را کنار گذاشته و در مبارزه با فقر و نجات انسانها بهکار گیرند!
پاپ جواب داد :
"کلیسا در سیاست دخالت نمی کند"
ودر اینجا کاسترو تیر خلاص را شلیک کرد و خطاب به پاپ گفت:
" اگر کلیسای کاتولیک با میلیون ها نفر پیرو در سیاست دخالت نمی کند و کاری به سرنوشت مردم و بلایی که امپریالیسم غرب و سرمایه سالاران بر فقرا و کشورهای جهان سوم می آورند، ندارد پس چنین کلیسایی یک نقش تشریفاتی و تخیلی دارد

و چیزی شبیه تشریفات جشن سال نو و یا هالووین و روز شکرگزاری و امثال آن است و چنین کلیسایی چکار به ایمان من دارد؟!
البته من به چنین کلیسایی ایمان ندارم 

 زیرا اهل تشریفات و مراسم تشریفاتی نیستم ! "
پس از این ملاقات پاپ ژان پل دوم در باز گشت به رُم خطاب به خبرنگاران گفت:
اگر چه کاسترو به کلیسا ایمان ندارد، اما به تصور من از انسانهای مورد توجه خداوند است!
منبع : 

ویژه نامه روزنامه گرانما

۸۶۵۰  

سنگ سخنگو

درنگی در مفهوم تولید

سگ سخن جو


 
بدون تولید مثل نباتی و جانوری و انسانی و حتی فکری و هنری
هستی طبیعی و جامعتی و فکری
مختل می شود.
تولید اساس هستی طبیعی و جامعتی و فکری است


۸۶۵۱  

سنگ سخنگو

در هر موجودی هر رابطه جنسی به منظور تولید مثل است، ولی در انسان نه.
شهروز


سگ سخن جو


نه.

جفتگیری در عالم نباتات و جانوران و انسان
حاوی فونکسیون های مختلف است.
یکی از این فونکسیون ها تولید مثل است.
میمون ها
برای حل تضادهای فی مابین 

از 

تغذیه و تنظیف (شپش جویی) و جفتگیری و لیس و غیره 

بهره برمی گیرند.

این جنبه ها
شاید در بین نباتات و جانوران دیگر هم رایج باشد که انسان ها از نیای نباتی و جانوری خود به میراث برده اند.
یکی از دلایل کثرت اولاد در اعضای طبقات تهیدست
استفاده پسیکولولوژیکی و رواندرمانی و تضادزدایی از جفتگیری و غیره است
افراط در تغذیه و سکس و غیره
پدیده ای طبقاتی ـ انگلی است و به نیت دادن معنا و محتوا به زندگی بی معنا و بی محتوا
صورت می گیرد.

۸۶۵۲  

سنگ سخنگو

منظور معارفی پور چیز دیگری است.
 فرمول بندی اش معیوب است.
اصولا بالقوه و یا امکان (ونه شیئ بالقوه ) ربطی به شناخت ندارد.
بالقوه در دیالک تیک بالقوه و بالفعل (امکان وو اقعیت)
 مطرح می شود.
چیز درخود کانت اما در رابطه با شناخت است.

۸۶۵۳  

سنگ سخنگو

مفهوم شیئ فی النفس در ادبیات فارسی به چیز درخود ترجمه شده است.
 مثلا پرولتاریای درخود و برای خود.

۸۶۵۴  

سنگ سخنگو

مقصدی به نام خوشبختی وجود ندارد.
از مسیر لذت نبری، زندگیتو باختی.
رحمت


سگ سخن جو


وجود ندارد و یا معنی ندارد؟
برای اینکه
اگر مقصدی نباشد
راهی (مسیری به سوی مقصدی) هم وجود نخواهد داشت تا کسی از ان لذت ببرد و یا نبرد.
خوشبختی به قول طبری
ساختنی است:
«خوشبختی را با سه سلاح اعجازگر کار و پیکار و همبستگی می سازند.»
به نظر ما
خوشبختی در خروج از منجلاب جهل و ورود به جنت عقل است

۸۶۵۵  

سنگ سخنگو

خلایق به عوض پرداختن به نظر به صاحبنظر گیر می دهند.
 یا تخریبش می کنند و یا تجلیلش می کنند.
کاش حداقل یک نفر دیگر هم مثل معارفی پور پیدا شود.
ما جسته ایم نبود.

۸۶۵۶  

سنگ سخنگو

بسی گفتند:
«دل از عشق برگیر
که نیرنگ است و افسون است و جادو ست.»

ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که او زهر است
اما نوشدارو ست
فریدون مشیری


سگ سخن جو


منظور شاعر از «او» کیست و چیست؟
معشوق است و یا عشق؟
اگر معشوق باشد، چه ربطی به عشق و قضاوت «بسی» راجع به عشق دارد؟
و اگر عشق باشد، عشق که نمی تواند معشوق باشد.
کسی اصولا عاشق عشق نمی شود.
عشق
مثل چسب است
و
آدمیان را به این و آن می چسباند.

من از او پرسیدم
مغز خر

 سیری چند؟


۸۶۵۷  

سنگ سخنگو

این عکس
بیانگر انعکاس ماده در ماده است.
انعککاس خاصیت ماده است
(لنین)

 
سگ سخن جو

 

همین امروز

فیس بوک به خاطر این کامنت

ما را یک ماه ممنوع القلم کرد.


صد رحمت به جماران و طالبان


۸۶۵۸  

سنگ سخنگو

قصه من و تو!


از پی‌ غصه من
قصه‌ درد‌آور تو
پر پرواز شکست
کوچه به بن‌بست رسید
هیچ از هیچ نجنبید
دلا!


شاید از مشت گره‌گشته مان
خواب از چشم ستمگر بپرد


قفس از ناله و آواز قناری بکفد
درب دوزخ شکند
زندگی ناز شود
نغمهِ دل باز شود


باز همرنگ طلوعِ خورشید
هر طرف تخم عدالت ریزد
پر پرواز آزاد
فکرها بس سرشار
شهر با آدمی:
آزاد
آباد.


م. آژن

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر