پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
ث
نیوتون
اسحاق نیوتون
(۱۶۴۲ ـ ۱۷۲۷)
فیزیکدان، ریاضی دان، ستاره شناس، کیمیاگر، فیلسوف و کارمند دولتی
سرگردان میان تئولوژی طبیعی، علوم طبیعی و فلسفه
۱
· به همان سان هم برای نیوتون که متد آنالیتیکی و متد سنته تیکی را بدون واسطه ای با متد استنتاجی و یا استقرائی پیوند می دهد، جدا از یکدیگر می مانند.
· مراجعه کنید به استنتاج، استقراء در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۲
· در آنالیز به کمک مشاهده و آزمایش، از معلول ها، علت ها نتیجه گرفته می شوند و از مرکب ها، ساده ها.
۳
· سنتز از توضیح پدیده ها به کمک اصول عام تشکیل می یابد.
۴
· متد سنته تیکی به اثبات معارف جدیدی می پردازد که متد آنالیتیکی به همراه آورده است.
۵
· آنالیز از نظر زمانی قبل از سنتز وجود داشته است.
ج
کانت
۱
· جدا کردن و در مقابل هم قرار دادن متافیزیکی آنالیز و سنتز با کانت هم به جای خود می ماند و به صورت در مقابل هم قرار دادن منطق عام و منطق ترانسندنتال در می آید که یکی با کردوکار آنالیتیکی فهم مطابقت دارد و دیگری با کردوکار سنتیه تیکی فهم:
الف
· «از طریق آنالیز، تصورات مختلف در قالب یک مفهوم ریخته می شوند (که حوزه عمل منطق عام است.)
ب
· اما منطق ترانسندنتال نه ریختن تصورات در قالب مفهوم، بلکه ریختن سنتز (ترکیب) صرف تصورات در قالب مفهوم را می آموزد.»
· (کانت، «نقد خرد محض»، ص ۱۰۴)
۲
· به نظر کانت آنالیز نمی تواند دانش جدیدی را پدید آورد.
۳
· برای اینکه آنالیز فقط به تجزیه آنچه که هست، بسنده می کند.
· ولی هر دانشی تنها به مثابه سنتز امکان پذیر می گردد.
۴
· کانت ضمنا دلیل سنتز را نه در خود اوبژکت، بلکه در سوبژکت شناسنده می داند.
۵
· از این رو، سنتز نیز اگرچه تنها فرم دانش است، ولی به معنی حقیقت عینی، به معنی دانش نسبت به «چیزهای در خود» نیست.
ح
هگل
۱
· پیوند دیالک تیکی میان آنالیز و سنتز برای اولین بار توسط هگل مطرح می شود.
۲
· هگل آنالیز و سنتز را در وحدت تضادمند شان، به مثابه دو متد برای کشف حقیقت می داند.
۳
· به نظر هگل، امپیریسم (مکتب اصالت تجربه) با تلخیص (تقلیل) شیئ (موضوع) واحد به تعین های مجزا از هم، آنالیز را مطلق می کند.
۴
· متد آنالیتیکی متدی (اسلوبی) است که «مشخص موجود را تجزیه می کند.
· تفاوت های آن را منفرد می سازد و به آنها فرم عامیت انتزاعی (مجرد) اعطا می کند.
· و یا مشخص را به مثابه اصل حفظ می کند و با صرفنظر (انتزاع) از خواص غیرماهوی ظاهری، به عمده کردن عام مشخصی، نوعیتی و یا قوه و قانونی مبادرت می ورزد.»
· (هگل، «دایرة المعارف»، پاراگراف ۲۲۷)
۵
· به نظر هگل، سنتز را نباید به مثابه جمع ساده نتایج حاصل از آنالیز تلقی کرد.
۶
· سنتز باید با حرکت از عام به سوی شناخت منفرد در ضرورت و عامیتش نایل آید.
۷
· سنتز به مثابه وحدت تز و آنتی تز و به مثابه نفی دیالک تیکی تز و آنتی تز، به معنی مرحله عالی تر دانستن (دانش) خواهد بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر