برگردان
شین میم شین
پ
اشتیرنر
ماکس اشتیرنر
(۱۸۰۶ ـ ۱۸۵۶)
فیلسوف و روزنامه نگار آلمانی
نماینده آنارشیسم در آلمان
۱
· ماکس اشتیرنر با اسم متعار کاسپار اشمیت، مقلد آنارشیسم در آلمان بوده است.
۲
· اشتیرنر از مکتب هگلیانیست های جوان بر خانسته بود و در اوایل سال های چهل قرن نوزدهم ـ همانند انگلس جوان ـ از اعضای محفل «آزادان» برلین بوده است.
۳
· سوبژکتیویسم و ایندیویدوئالیسم افراطی که اشتیرنر در اثر خود تحت عنوان «یگانه و مالکیتش» (۱۸۴۵) ـ به لحاظ تاریخی ـ فلسفی ـ آخرین ثمره منطقی مکتب هگلیانیستی جوان و نتیجه انحلال و زوال نهائی آن بوده است.
۴
· اشتیرنر با فلسفه خویش، جهان، انسان، مبارزه طبقاتی و مبارزه رقابت آمیز در جامعه بورژوائی را از دیدگاه «پائینی ها»، بر طبق آرزوها و تصورات اگوئیستی خرده بورژوازی و روشنفکران آلمانی منعکس و تفسیر می کند.
۵
· اشتیرنر جهان را ـ به طرزی کاملا غیر تاریخی، دور از هر نوع واقعیت، به طور سوبژکتیویستی افراطی ـ به مثابه «ملک» خویش تلقی می کند و خود را، یعنی «من» خود را به مثابه تنها واقعیتی قلمداد می کند که هیچ واقعیتی، هیچ قدرت دولتی ئی و هیچ اوتوریته ای بالاتر از او وجود ندارد.
۶
· «من»، یعنی «اگوئیست» باید بر ضد هر چیزی که به «آزادی» اش خلل وارد می سازد، به مقابله برخیزد و یا وارد کارزار شود و نابودش سازد.
۷
· اشتیرنر با تبدیل ایندیویدوئالیسم و اگوئیسم خود به اصل الاصول فلسفه خودآگاهی و عمل خویش، از ته دل خرده بورژوازی سخن می گوید.
۸
· اشتیرنر بدین طریق، خرده بورژوازی به انزوا رانده شده به لحاظ اقتصادی و سیاسی هیچکاره را «یگانه» بی همتا جا می زند.
۹
· آنسان که هر خرده بورژوائی ـ دست کم در عالم خیال خویش ـ خود را «مالک» جهان و یا «متملک» جهان تصور می کند و همزمان خود را «روح جهانی» فراگیر می پندارد.
۱۰
· اشتیرنر در ایندیویدوئالیسم مبالغه آمیز خود، تمامت سنت هومانیستی روشنگری و فلسفه و ادبیات کلاسیک آلمان را نفی می کند و کلیه ایده ها و تکالیف اخلاقی در قبال انسان های دیگر، دولت، جامعه و نظام های اجتماعی را «مهملات» جا می زند، سد راه شکوفائی شخصیت آزاد انسانی تلقی می کند و رد می کند.
۱۱
· برای اشتیرنر، عالی ترین قانون عمل، «من» هر کس است.
۱۲
· قانون اساسی آنارشیسم ایندیویدوئالیستی و اوتوریته ستیز اشتیرنر عبارت است از «چیزی فراتر از من به نظر من وجود ندارد!»
۱۳
· منظور اشتیرنر این است که جای دولت و جامعه «با اهداف رفاه عمومی مجازی شان» را باید «انجمنی از اگوئیست ها» بگیرد.
۱۴
· آنتی تز ساده ساز اشتیرنر به شرح زیر است:
· «تو تمامت قدرت خود را و دار و ندار خود را با خود به انجمن می آوری و کسی می شوی!
· تو اما با نیروی کارت در جامعه فقط مورد استفاده قرار می گیری!»
۱۵
· مارکس و انگلس در اثر خود تحت عنوان «ایدئولوژی آلمانی» ایده های اشتیرنر را مورد انتقاد کمرشکن قرار داده و خصلت غیرعلمی آنها را به تفصیل نشان داده اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر