خرد ـ انسان ـ تاریخ (۱۱۵)

 

 

پروفسور دکتر مانفرد بور

برگردان

شین میم شین

فصل هفتم

اعلام فلسفی استقلال انسان

توسط ایمانوئل کانت

 

فصل هفتم

بخش اول

فلسفه تئوریکی:

تأکید بر نقش اکتیو سوبژکت در روند شناخت

 

 

فصل هفتم

بخش اول

قسمت دوم

ادامه

۱۸

·     کلیه قضاوت های آنالیتیکی، قضاوت های اپریوریکی اند.

۱۹

·     برای رسیدن به این قضاوت ها، به هیچوجه من الوجوه، نباید به تجربه توسل جست.

۲۰

·     قضاوت های آنالیتیکی، فقط و فقط بر اکت فهم مبتنی اند.

۲۱

·     فقط قضاوت های آنالیتیکی اند که شناخت ما را وسعت نمی بخشند.

۲۲

·     تنها از قضاوت های سنته تیکی است که می توان انتظار توسیع (وسعت یابی) شناخت را داشت.

۲۳

·     این قضاوت ها اما خصلت معتبرالعام و ضرور ندارند.

۲۴

·     شناخت اصیل راستین را به همین دلیل، فقط می توان از قضاوت هایی انتظار داشت که که معتبرالعام و ضرورند  و همزمان، شناخت ما را وسعت می بخشند:

·     یعنی قضاوت های سنته تیکی اپریوری اند.

۲۵

·     کانت فکر می کند که در قضاوت های سنته تیکی اپریوری، شناخت واقعا ایدئالی را پیدا کرده است.

۲۶

·     کانت این ایدئال را در رأس بررسی های معرفتی ـ نظری (بررسی های مبتنی بر تئوری شناخت) فلسفه تئوریکی خود قرار می دهد.

۲۷

·     کانت تمامی توجه اصلی خود را معطوف مسئله زیر می دارد:

·     مسئله امکان قضاوت های سنته تیکی اپریوری.

·     یعنی این مئله که چگونه و تا چه حدی  شناخت اشیاء واقعی ـ عینی توسط فهم محض، امکان پذیر است؟

۲۸

·     ضمنا مسئله امکان قضاوت های سنته تیکی اپریوری، یکسان با مسئله دلیل سنتز (ترکیب) است.

·     برای اینکه «در قضاوت های سنته تیکی، من باید علاوه بر مفاهیم سوبژکت، چیز دیگری به نام ایکس هم باید داشته باشم.

·     چیزی که فهم بدان تکیه دهد تا مسندی که در هیچ مفهومی وجود ندارد، متعلق بدان شناخته شود.»

·     (کانت، الف ۸)

۲۹

·     کانت به طرز برنامه ای اضافه می کند:

·     «با عامیت چشمگیر به کشف دلیل امکان قضاوت های سنته تیکی اپریوری نایل آمدن، شرایطی را دیدن که هر نوعی از همان را امکان پذیر می سازند و کل این شناخت را (که نوع خود را تشکیل می دهد) در سیستمی از منابع آغازین، بخش ها، دامنه و مرزها تعیین کردن.»

·     (کانت، الف ۱۰)

ادامه دارد.