۱۳۹۸ دی ۱, یکشنبه

سیری در شعری از هوشنگ ابتهاج (سایه) تحت عنوان «چند این شب و خاموشی؟» (۱)



امیر هوشنگ ابتهاج 
(سایه) 
 (۱۳۰۶)

آثار:
نخستین نغمه‌ها،
 ۱۳۲۵
سراب، 
۱۳۳۰
سیاه مشق، 
فروردین ۱۳۳۲
شبگیر،
 مرداد ۱۳۳۲
زمین،
 دی ۱۳۳۴
چند برگ از یلدا،
 آبان ۱۳۴۴
یادنامه،
 مهر 
 ۱۳۴۸ 
(ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننس و روبن)
 
تا صبح شب یلدا، 
مهر ۱۳۶۰
یادگار خون سرو،
 بهمن ۱۳۶۰
حافظ به سعی سایه 
(دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
تاسیان 
مهر ۱۳۸۵
 (اشعار ابتهاج در قالب نو)
 
تحلیلی
 از
شین میم شین


چند این شب و خاموشی؟ 
وقت است که برخیزم
وین آتش خندان را با صبح برانگیزم
 
گر 
سوختنم
 باید 
افروختنم 
باید
ای عشق بزن در من کز شعله نپرهیزم

صد دشت شقایق، چشم در خون دلم دارد
تا خود به کجا آخر با خاک در آمیزم

چون کوه نشستم من با تاب و تب پنهان
صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم

برخیزم و بگشایم بند از دل پر آتش
وین سیل گدازان را از سینه فرو ریزم

چون گریه گلو گیرد
 از
 ابر 
فرو بارم
چون خشم رخ افزوزد
 در 
صاعقه
 آویزم

ای سایه،
سحر خیزان 
دلواپس خورشیدند
زندان شب یلدا بگشایم و بگریزم

پایان
ادامه دارد.
 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر