۱۳۹۸ آذر ۲۹, جمعه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۰۶)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
ویرایش:
صائب تبریزی
دارد همه چیز
هر که تو را داشته باشد.

۱
معنی تحت اللفظی:
اگر کسی تو را تصاحب کند
از همه چیز بی نیاز می گردد.

۲
این ادعای صائی نوحه سرا
به چه معنی است؟

۳
صائب
اگر
البته
راست بگوید،
همه زیبایی های مادی و روحی را
در
مخاطب خود
خلاصه می کند.

۴
مخاطب او
قادر به ارضای همه حوایج مادی و روحی و روانی او ست.

۵
تسخیر حریف
همان
و
رسیدن به استغنای مطلق همان

۶
این ادعای صائب
اما
دیالک تیکی زا تحقیر و تجلیل است:

الف
صائب
حریف را
به مقام چنین موجود پرفکت خداگونه ای ارتقا می بخشد
(تجلیل افراطی)

ب
صائب
اما
قابل تصاحب و تسخیر قلمداد کردن حریف
او
را
به درجه اشیاء
تنزل می دهد.
چون
فقط چیزها را می توان تصاحب و تسخیر کرد و نه آدم ها را
و
به ویژه
آدم های کامل و پرفکت خداگونه را

چون
چنین کاری
محال است.

۷
این اندیشه صائب
ضمنا
تکرار دیگرگونه
اندیشه معروف دیگری است:
آنچه
خوبان
همه
دارند
تو
تنها
داری

۸
کریم
به درستی گفته است:
الشعراء کذاب

شعرا حرفی جز دروغ
برای گفتن ندارند.
یعنی دشمنان حقیقت عینی اند.
یعنی
مزور و ریاکار و عوامفریب و مکارند.

خاک پاک ایران
اعلیحضرتا؟

۱
خاک عیران
اصلا و ابدا
پاک نیست.

۲
آخوندهای چرکین کثافت کپک زده
به
وجب وجب این خاک
ریده اند
و
تعفن عنگلاب اسلامی
فضای طویله
را
فراگرفته است

۳
به همین دلیل
توله ها و کره های خود
را
به
فرنگستان
فرستاده اند
تا
«نفسی تازه کنند.»
(جعفر کوش آبادی)

 مشد حسین منزوی
 
تو مثل آنچه که ناگفتنی است،
زیبایی.

۱
محتوای این اندیشه منزوی
به انحای مختلف تبیین می یابد.

۲
سؤال این است
که
پشت سر این اندیشه چه رازی خرناسه می کشد؟

۳
در توجه سرسری
به
این اندیشه
به نظر می رسد که
شاعر
با
جمال و جلال و کمال خارق العاده ای روبرو شده است

۴
جمال و جلال و کمالی که قابل توصیف حتی نیست.

۵
یعنی
شاعر برای توصیف حتی سطحی او
کلمه نمی یابد.

۶
یعنی شاعر دچار فقر مفهومی مطلق شده است.

۷
راز این بن بست مفهومی و تبیینی چیست؟
 
هنر چیست؟
 
مش ممد
منظومه حیدر بابا
در زمانی پدیدار گشته که نیاز خواست عمومی مردم آذربایجان بوده است
و
به
نوعی
تداوم راه پیشه وری
که
بیشترین هدفش احیای زبان ترکی آذربایجان بوده است.

۱
مش ممد
خیال می کند
که
حیدربابا
را
شهریار
آگاهانه و مصلحت طلبانه
سروده است.

۲
یعنی
برای دفاع از زبان آذری
سروده است.

۳
بدتر
حتی.

شهریار
به
گمان مش ممد
ادامه دهنده راه پیشه وری
بوده است.

۴
بینوا
پیشه وری
چه پیروانی پیدا کرده است
که
توان رفتن به مستراح خانه خود
را
حتی
ندارند
چه رسد به پیروی از سلحشوران پرولتاریا

۵
هنر چیست؟
مش ممد

۶
هنر
ابتدایی ترین فرم شناخت بشری است.

۷
هنر ابندایی ترین و بدوی ترین (پریمیتیو ترین) فرم شناخت بشری
بوده و است و خواهد بود.

۸
احتمالا
نیاکان ما
قبل از تفکر و تکلم
یعنی
قبل از تشکیل و فراگیری مفاهیم (واژه ها)
به
طرز هنری
با
هم
مبادله فکری
کرده اند.

۹
هنوز هم در دیواره های غارهای عهد عتیق
نقاشی های نیاکان هنرمند ما
باقی اند.
مثلا
تصاویر جانوران از هر نوع

۱۰
آثار هنری
مثلا
حیدربابا
آگاهانه و تصمیمگیرانه و مصلحت اندیشانه
تولید نمی شوند.

۱۱
تولید آثار هنری
به
هنرمندان
تحمیل می شود.
شهریار
اگر
حیدربابا
را
نمی سرود
جنون می گرفت.

۱۲
شهریار
شاعر
است
هنرمند
است
و
نه
سیاستمدار و عالم و فقیه و فیلسوف

۱۳
شهریار
آنچه استاد ازل گفت
«بگو»
گفته است.

۱۴
استاد ازل
روح و روان دستخوش آشوب شاعر
است

۱۵
آثار هنری
آگاهانه و حساب شده
تولید نمی شوند.

۱۶
شعری
که
آگاهانه و حساب شده
سروده شده باشد
اصلا
شعر نیست.
شعار
است.
و
شعار ربطی به هنر و شناخت هنری ندارد.
 

رسد آدمی به جایی
که
رود به گربه نازی

صفحه مش فرخ نگهدار

امروز سالگرد مرگ «آ شیخ حسینعلی منتظری است.
ده سال از مرگش گذشت.
بودن در زمان انسانهائی که استثنا بودند خود مایه مباهات است.
و خود یک استثناء.
وجود و رفتار او خود وقوع یک افسانه بود در واقعیت.
ممکن شدن بود در دنیای نا ممکنات.
.....
یادش گرامی!
و رفتارش پر رهرو باد

۱
آدم باید سرش تا خرخره زیر برف باشد
و
از ریشه خر باشد
تا
این لاطائلات سرشته به شعر و شور و شعار را
راجع به گربه نره
عرعر کند.

۲
در کلیه تصمیمگیری ها در جریان قتل های زنجیره ای
و
حتی
در تصمیمگیری راجع به اعدام تک تک سران و سرداران حزب توده
گربه نره
حی و حاضر
و
صاحب نظر بوده است
و
مؤثر.

۳
مثلا
ملکه محمدی
و
به احتمال قوی
محمد علی عمویی و غیره
برخلاف بقیه
به دستور گربه نره
اعدام نشده اند.

۴
در شوهای تله ویزیونی از سران و سرداران حزب توده
عکس گربه نره
کنار عکس لاشخور جماران
نصب بر دیوار و برای هر کور مادر زادی قابل دیدار است.

۵
فقط کافی است
به
توضیحات رسمی راجع به بیوگرافی قربانیان شکنجه و توبه گیری و اعدام
نظر اندازید.

۶
سرکوب خردستیزانه و خونین دگراندیشان انقلابی
به
تخم گربه نره
هم
نبوده است.

۷
نگرانی گربه نره
از
قبول افتادن و یا قبول نیفتادن نمازش بوده است

۸
واکنش عنقلابی و عوامفریبانه گربه نره
پس از عروسی خون
بوده است
یعنی
حنای پس از عروسی خون بوده است

۹
گربه نره قابل مقایسه با گربه چف است.

۱۰
گربه نر
بسان گربه چف
از سر تا پا خر و خردستیز و خرافه گرا و خرافه پرداز بوده است.

۱۱
گربه نره از فرط خریت
خیال می کرده که
اهل کتاب
مثلا ارامنه و یهودیان
نجس مادر زادند
و حاضر به دست دادن به انها نمی شده است.

۱۲
آدم باید
خیلی خراب شده باشد
که
به
تمجید از گربه بپردازد
چه گربه چف و چه گربه نره

۱۳
به کجای این طویله
می توان اویخت پالان را؟
 
از جمع نوشته هاى درهم
جعفر 
زمستان ١٣٩٢

هرچه به دل هست ز پاک و پلید
در سخن آید اثر آن پدید
نظامی گنجوی

تحقير و فحاشى و توهين و زبانِ كثيف و ناپاك ، نشان از درونِ كثيف و ناسالمِ فاعل ( تحقير شده و توهين شده و ... ) دارد !
فحّاش و تحقير كننده ، خودش تحقير شده است و با تحقيرِ ديگرى بِه توليد و باز توليدِ تقيرِ درونش مشغول است و بر عكس زبان پاكيزه و تميز به سلامت و باز توليد سلامتى اش مى پردازد !
فرد و جامعه سالم به زبانِ سالم و تميزنيازمند مى باشند !
 
الف
هرچه به دل هست ز پاک و پلید
در سخن آید اثر آن پدید

۱
این سخن گنجوی به چه معنی است؟

۲
در این بیت شعر او
دیالک تیک مادی و روحی به شکل دیالک تیک سخن و اندیشه بسط می یابد.

۳
اندیشه
یعنی آنچه که در ذهن و ضمیر ما ست
فرم سخن به خود می گیرد
یعنی مادیت کسب می کند و بر زبان جاری می شود و یا روی کاغذ می نشیند و تحریر می یابد.

ب
تحقير و فحاشى و توهين و زبانِ كثيف و ناپاك ، نشان از درونِ كثيف و ناسالمِ فاعل (تحقير شده و توهين شده و ... ) دارد !

۱
نه.
تحقیر و تف و توهین و تخریب
و تحسین و تجلیل و تکریم و غیره
فرم های متنوع هماندیشی اند.

۲
یعنی عناصر فرمال اند
بی آنکه فرمالیته باشند.

۳
تعیین کننده در دیالک تیک فرم و محتوا اما محتوا ست.

۴
طرز پسیکولوژیستی توضیح فرم هماندیشی
بهتر از هیچ است و حاوی حتی ذراتی از حقیقت عینی است
ولی
ارزش علمی ندارد.

۵
پسیکولوژیسم از مکاتب مد روز طبقه حاکمه امپریالیستی است.

۶
مثال
ولتر
در
هماندیشی
لحن تند و تیزی دارد.
حتی به زنان می تازد و تحقیر میکند.

۷
بی انکه در عمرش به اندازه نوید و یا کوش آبادی
تحقیر شده باشد و توهین شنیده باشد.

۸
حریف بی شرمانه ادعا میکند که سید علی هر دو هفته به آسمان هفتم می رود و با امام زمان جلسه دارد.

۹
چه برخوردی می توان به این عرعر داشت؟

۱۰
عرعر اطلاق کردن به عرعر
فرمی از راسیونالیسم و رئالیسم است
و
با مفاهیم پسیکولوژیستی نمی توان توضیحش داد.

۱۱
اتفاقا این فرم روشنگری
می تواند مؤثر افتد و حریف را منقلب سازد و به واکنش وادارد
در نتیجه
شناخت او میسر شود.

۱۲
هماندیشی فرمی از مبارزه طبقاتی است

۱۳
هماندیشی
پیشفرم مبارزه سیاسی است.

۱۴
در مبارزه که حلوا قسمت نمی کنند.

۱۵
اشکال کار دوستان و دشمنان روشنگری
اما
کجا ست؟

۱۶
اشکال کار
در هماندیشی فرمالیستی است:
در
متدسازی از فرم معینی
بدون توجه به محتوا ست.

۱۷
مثال:
برخورد یکسان
چه مؤدبانه و چه پرخاش آمیز
به
هر هماندیش است.

۱۸
یعنی
بی اعتنایی به حقیقت عینی است.

۱۹
بهانه و دلیل واره حضرات
پراگماتیستی است:
اگر محترمانه به امام جمعه موقت برخورد شود
او
ترک عوامفریبی می کند
و
آدم و انقلابی می شود

۲۰
عوامفریبی
 اما
 دلیل طبقاتی دارد
 و 
نه 
دلیل معرفتی و اخلاقی و پسیکولوژیکی
 
هی مش ممد.

۱
روشنگری
یعنی
کشف و افشای حقیقت عینی

۲
روشنگری
ربطی به سم پاشی ندارد.

۳
تو باید تعاریف مفاهیم را بیاموزی
یعنی دایرة المعارف روشنگری را بخوانی

۴
روشنگری نیشتر است تا خلایق خر نشوند و دنباله رو لاشخور نشوند.

۵
راستش را بخواهید
آذربایجان شده طویله.

۶
البته طبقه حاکمه کل سیاره زمین را به طویله تبدیل کرده است.

۶
تا گوشت می شنود عرعر است و نه اندیشه.

۷
البته سم چیز بدی نیست.

۸
شاعر می فرماید:
خداوندا
دلی دریا به من ده
در ان صبری نهنگ آسا به من ده

حریفان را
بس آمد
گریه ای چند
کمی سمی عصب فرسا به من ده
 
گروهبان گارسیا

او با شوق دریافت که عشق به فرزندان
به خاطر اینکه آنها فرزندان ما هستند شکل نمی گیرد،
بلکه به خاطر رابطه رفیقانه ای ایجاد میشود
که در پروسه بزرگ کردن آنها شکل می گیرد
گارسیا مارکز

۱
این گارسیا مارکز غیر از ذره ای مغز اندیشنده در کله
کم و کسری ندارد.

۲
گارسیا
عاجز ازدرک تفاوت عشق با دوستی و بدتر از آن تفاوت دوستی و عشق با رفاقت است.

۳
اولا عشق ننه و بابا به فرزند
خاص آدمیان نیست
هر
پرنده ای
جوجه اش
را
هر
حیوانی
توله اش
را
هر
خری
کره اش
را
می پرستد.
 
تورگینف 
قصه کوتاه زیبایی
 در این رابطه دارد.

۴
یعنی
عشق مولد به مولود
امری طبیعی
غریزی
ژنه تیکی
جبری
است
و
ربطی به تربیت و روند تربیت کذایی ندارد.

۵
ما با دیالک تیک مولد و مولود در کل هستی سر و کار داریم.

۶
این عشق هم در دیالک تیک عشق و نفرت وجود دارد.

۷
فرزند هر کس و جوجه و توله و کره هر پرنده و حیوان و خر
نافی ننه و بابای بدبخت خویش است

۸
کریم هم می داند
انما اولادکم .... فتنه
عدو لکم

توله های تان اسباب آزمایش شما هستند
دشمنان تان هتسند.

۹
فرزندان از اعماق دل
متنفر از ننه و بابای خویش اند
رابطه فرزند به ننه و بابا
رابطه ای مبتنی بر نفرت و شرم و تحقیر است.
 
فرزندان چه بسا
از
بابت ننه و بابای خود شرم می کنند و مرتب غر می زنند و تحقیر می کنند.
 
فرزندی که ننه و بابای خود را واقعا دوست بدارد 
یا 
ناتنی
 است
 و 
یا
 اداپتیو
 است

۱۰
ننه و بابا هم به نوبه خود متنفر از ننه و بابای خویش بوده اند.

۱۱
گروهبان گارسیا نمی داند که عشق خیابان یکطرفه است.

۱۲
تفاوت دوستی با عشق هم همینجا ست:
دوستی رابطه است
دو طرفه است
بسته به منافع دو طرف (طرفین) تشکیل و تخریب می شود.
این را جانشین خلف مارکس گفته است:
بهتر است که عشق به دوستی استحاله یابد تا دوام آورد.

۱۳
رفاقت
 حکم کیمیا
 دارد
یعنی حتی در کره مریخ یافت نمی شود.

۱۴
ضمنا
ننه و بابا
مربی فرزندان 
نیستند
نسل کهنه 
مربی نسل نو 
نیست

۱۴
حالا
بگویید
مربی اعضای جامعه از پیر و برنا کیست؟
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر