۱۳۹۸ آذر ۲۸, پنجشنبه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۱۲۴)

 
 
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
 
فصل هفتم
اعلام فلسفی استقلال انسان
توسط ایمانوئل کانت

فصل هفتم
بخش اول
قسمت ۶


۱
·     در روند شناخت مورد نظر کانت، پیداکردن پیشفرم آموزه هگل راجع به مفهوم، دشوار نیست.

۲
·     هگل به همین دلیل، این بخش از فلسفه نظری کانت را هسته (نقطه مرکزی) آن می داند:

۳
·     «مفهوم، که کانت در قضاوت های سنته تیکی  اپریوری (ماورای تجربی) مطرح کرده است، مفهوم متفاوت ها، که ضمنا تفکیک ناپذیر است، مفهوم که تفاوت چیز یکسانی است، تفاوت فی نفسه تفکیک ناپذیری است، به بخش بزرگ  و فناناپذیر فلسفه او تعلق دارد.»
·     (هگل، «منطق»، جلد ۱، ص ۲۰۴)

۴
·     هگل در «درس هایی راجع به تاریخ فلسفه» و در «مجموعه آثار»، جلد ۱۹، ص ۵۵۷) می نویسد:

۵
·     تعین های تفکر در قاموس کانت، تقریبا از نوعی اند که تعین های عامیت اند، یعنی وحدت به طور کلی اند.

۶
·     وحدت یعنی وصل کردن تعین های متفاوت.
·     به همین دلیل، کانت تفکر را ترکیب می نامد، وصل کردن و مرتبط کردن می نامد.

۷
·     تفکر اما در خویشتن خویش، در تعینات خویش، حاوی این وصل ها ست.

۸
·     تفکر، وحدت بخشی به متفاوت ها است.

۹
·     تفکر متحد سازی متفاوت ها است.

۱۰
·     تفاوت ها، موادی است که با تجربه عرضه شده است و برای برآمدن از عهده وصل این مواد، باید در تعین های سوبژکتیو، استعداد (ساز و برگ) لازم وجود داشته باشد.
·     به همان سان که در علت و معلول، در علیت و غیره وجود دارد.

۱۱
·     این فی نفسه وصلی است.

۱۲
·     کانت اکنون مسئله فلسفه را به شرح زیر طرح می کند:
·     «قضاوت های سنته تیکی اپریوری، چگونه امکان پذیر می گردند؟»

۱۳
·     قضاوت یعنی وصل تعین های فکری از قبیل سوبژکت و مسند.
·     ترکیب یعنی وصل کردن.

۱۴
·     قضاوت های سنته تیکی (ترکیبی)، چیزی جز پیوند اضداد با خودشان و یا با مفهوم، نیستند.
·     یعنی چیزی جز رابطه تعین های متفاوت نیستند.
·     چیزی جز وصل هایی  که با تجربه کسب نمی شوند، نیستند.
·     این جنبه و جانب بزرگ فلسفه کانت است.

۱۵
·     کانت نشان می دهد که تفکر فی نفسه، مشخص است، که تفکر حاوی قضاوت های سنته تیکی اپریوری است.»

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر