۱۳۹۸ دی ۴, چهارشنبه

تأملی در تحلیلی (۱۲)


احمد غلامی
روزنامه‌نگار و نویسنده
سردبیر روزنامه شرق
او روزنامه‌نگاری را در سال ۱۳۶۰ با روزنامه اطلاعات آغاز کرد.
ویکی‌پدیا

جبههٔ فرو غلطیده‌گان
ن. برین

تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
 
۱
طبقه متوسط
حایلی میان حکومت و طبقات فرودست
است
و
بخش بسیاری از این طبقه می‌توانند مطالبات طبقات فرودست
را
به شیوهای (؟) مدنی
راهبردی کند.
معنی تحت اللفظی:
طبقه متوسط
دیواری میان حکومت و طبقات فرودست
است
و
اکثریت طبقه متوسط
می تواند
مطالبات طبقات فرودست
را
به
طرز مدنی
نمایندگی کند.
 
احمد غلامی در این جمله
تحلیل نسبتا رئالیستی از طبقه متوسط کذایی طویله جماران
عرضه می دارد.
اما
به
همین تحلیل نسبتا رئالیستی
بسان شمشمیری
زهر ایده ئولوژیکی
می نوشاند
تا
خواننده
را
مسموم سازد
و
خرفت و خر
کند.

۲
طبقه متوسط
حایلی میان حکومت و طبقات فرودست
است
و
بخش بسیاری از این طبقه می‌توانند مطالبات طبقات فرودست
را
به شیوهای (؟) مدنی
راهبردی کند.
 
احمد غلامی
توده
(طبقات فرودست)
را
نه
رو در روی طبقه حاکمه
بلکه
رو در روی حکومت (دولت طبقه حاکمه)
قرار می دهد.

احمد غلامی
یا
بیشعور
است
و
از
دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه
بی خبر
است
و
یا
سودای خر کردن خواننده
را
در
سر
دارد.
 
حکومت و هیئت حاکمه و دولت
عناصر متعلق به روبنای ایده ئولوژیکی اند
و
نه
قطب دیالک تیکی ضد توده.
 

قطب دیالک تیکی ضد توده
طبقه حاکمه
است
و
حکومت
سگ زنجیری طبقه حاکمه
است.
 
دولت
چماق طبقه حاکمه
است.

طبقه حاکمه
را
با
چشم عادی
یعنی
با
چشم غیر مجهز به دوربین مارکسیستی - لنینیستی
نمی توان دید.

طبقه حاکمه
همه کاره واقعی
و
هیچکاره ظاهری
است.

از
جنس اجنه است:
همه جا
هست
و
هیچ جا
نیست.

۳

طبقه متوسط
حایلی میان حکومت و طبقات فرودست
است
و
بخش بسیاری از این طبقه می‌توانند مطالبات طبقات فرودست
را
به شیوهای (؟) مدنی
راهبردی کند.
 
طبقه متوسط کذایی
نه
حایلی میان طبقه حاکمه و توده،
بلکه
آونگ و پاندولی
است
که
میان طبقه حاکمه و توده
در
نوسان
است.

اگر
کفه ترازوی تناسب قوا
به
نفع توده
باشد،
طبقه متوسط
در
طرفة العینی
رنگ سرخ تر از خون
به
خود
می گیرد
و
توده ای
می شود.

اگر
تناسب قوا
به
نفع طبقه حاکمه
باشد،
رنگ سیاه به خود می گیرد
و
ضد توده ای
می شود.

طبقه متوسط
با
مشاهده نعمت و عشرت و لذت طبقه حاکمه
آب
از
دهانش
شر شر
راه می افتد
و
با
مشاهده ذلت و نکبت و ریاضت توده
به
وحشت
می افتد
و
بر
توده
نفرت می ورزد.
 
طبقه متوسط
پایگاه اجتماعی طبقه حاکمه
را
تشکیل می دهد.
 
به
همین دلیل
طبقه حاکمه
آن
را
مرتب
بازتولید می کند
تا
در
جامعه
تکیه گاهی
داشته باشد.
 
ولی
طبقه متوسط در منگنه رقابت کاپیتالیستی،
ضمنا
خرد
می شود
و
چه بسا
پرولتریزه می شود.
 
طبقه متوسط
به
همین دلیل
خصلت دوگانه دارد:
مترقی و مرتجع همزمان
است.
 
۴
طبقه متوسط
حایلی میان حکومت و طبقات فرودست
است
و
بخش بسیاری از این طبقه می‌توانند مطالبات طبقات فرودست
را
به شیوهای (؟) مدنی
راهبردی کند.
 
ما
از
بیوگرافی احمد غلامی خبر نداریم.
ولی
از
او
چه پنهان
که
همین طبقه متوسط
یکی از مهمترین حامیان باندهای تروریستی - ضد انقلابی
مثلا
فدائیان فئودالی و مجاهدین جولیانی و لیملام و دیمدام مولیانی
بوده
است.
 
یعنی
دلبستگی چندانی
به
شیوه های مدنی کذایی
ندارد.
 
البته
احمد غلامی
قصد خر کردن طبقه متوسط
را
نیز
دارد.
 
همین طبقه متوسط کذایی
بدترین دشمن انقلاب بورژوایی شکوهمند سفید
بوده است.
 
۵
خاصه
اینکه
به
لحاظ اقتصادی و وضعیت معیشتی
فاصله چندانی بین طبقات متوسط و فرودست
وجود ندارد
و
فاصله میان آنان بیش از هر چیز در شیوه دستیابی به مطالبات
است.
 
این
تحلیل احمد غلامی از توده و طبقه متوسط
از سر تا پا غلط
است.
 
اولا
میان توده و طبقه متوسط
همان فاصله وجود دارد
که
میان جنوب شهر و شمال شهر
وجود دارد.
 
ثانیا
توده
مسالمتجوتر از طبقه متوسط و طبقه حاکمه
است.
 
توده
به
بیکسی و بی پناهی و ناتوانی و پراکندگی خود
واقف
است.
 
به
همین دلیل
توده
فقط
زمانی که کارد بر استخوان می رسد،
برمی خیزد.
 
در
حالیکه
طبقه متوسط
و
به
ویژه
طبقه حاکمه
در
مبارزه طبقاتی مدام
است.
 
 
دلیل مسالمت جویی جنبش سبز
نه
در
طبقه متوسط،
بلکه
در
ماهیت طبقاتی رهبری جنبش سبز
بوده است.
 
جنبش سبز
جناحی
از
طبقه حاکمه
بوده است
و
تعمیق جنبش و کسب رادیکالیته
به
نفعش
نبوده است.
 
از
احمد غلامی
چه پنهان
که
میان فرم مبارزه و محتوای مبارزه
رابطه دیالک تیکی
وجود دارد.
 
نقش تعیین کننده در دیالک تیک فرم و محتوا
همیشه
از
آن محتوا
ست.
 
از
این رو،
مسالمت جو و پاسیفیست قلمداد کردن طبقه متوسط
خرافه ای
بیش نیست.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر