۱۳۹۸ دی ۹, دوشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۱۵)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
زبان فارسی اصلا به فارس تعلق ندارد
داکتر ملایری

داکتر حیدری ملایری, زبان شناس ايرانی می گويد:
زبان فارسی اصلا به فارس تعلق ندارد.
اصلا ملتی به نام فارس وجود ندارد.
اين زبان (فارسی) از خراسان بزرگ می آيد.

۱
زنده باد داکتر ملا یری

۲
ملایر اصلا وجود ندارد.

ملا یری وجود دارد.

۳
ملا
یک واژه عربی است.

۴
مل = شراب
لا = نه. نمی خورم

۵
ملا به خری اطلاق می شود که شراب نمی خورد

۶
یر
یک واژه ترکی است
و
به
معنی راه رفتن و زمین است.

۷
ملا یری
حاوی دو معنی است:

الف
ملا یری = ملا راه بیفت.

ب
ملا یری = جای ملا = زمین ملا

۸
زبان فارسی
واقعا هم وجود دارد.

۹
زبان پارسی وجود دارد

۱۰
پارس
زبان سگان
 است
که
خران نفهمند

۱۱
زبان پارسی
یعنی
زبان مبتنی بر پارس

۱۲
زبان پارسی
زبان سگان توده است.
 
دادستان کل کشور گفت:
آمار دقیقی از کشته شدگان وقایع آبانماه نداریم.

جالبه بدانید که در ۱۴۰۰ سال پیش تکنولوژی اسلام آنقدر پیشرفت بوده 
که 
آمار تک تک کشته های کربلا 
را 
همه آخوندها 
می دونن 
و 
کلام به کلام از مکالماتشان خبردارند،
مکالمات اسب امام حسین،
  عفیر الاغ پیغمبر،
  گوسفند ابراهیم،
و 
همچنین
 از
 آب نخوردن عباس در شط فرات و...
و کشته شدگان جنگ صفین و خندق و بدر و اینکه کجای بدنشان زخمی شده و کدامشان کونش پاره شده و...
اینها همه را مقامات جمهوری اسلامی نکته به نکته مو به مو میدانند
 ولی 
کشته شدگان آبانماه امسال 
را
 نمی دانند!
.........
از گوز ذوالجناح دو هزار اسب کشته شد
ای کاش ریده بود به روحانیون ما
 
نه.
اخوی

۱
آخوندها
تعداد شهدای کربلا
را
اصلا
نمی دانند.

۲
حتی خود تو نمی دانی.

۳
صائب نوحه سرای تبریز
می سراید:
امروز سنگ چگونه خون نگرید
وقتی بشنود که سر ۷۲ تن از تن شان بریده شده است.

۴
شهدای کربلا
اما
حدود ۱۴۲ تن بوده اند.
مات
اسامی همه را منتشر کرده ایم.

۵
۷۲ تن از اشراف بنده دار بوده اند

۶
یعنی مثل خود امام حسین
جزو طبقه حاکمه بوده اند
جزو اربابان بنده دار (خداوندان بنده و غلام و کنیز و غیره) بوده اند.

۷
مثل میرحسین و شیرکروب و ضعیفه زهرا بوده اند

۸
یعنی
در
حصر
بوده اند
و می خواستند
از
حصر
بروند
به
قصر

۹
بقیه ۷۰ نفر
غلامان امام حسین و اربابان دیگر بوده اند
که
آزادشان کرده اند
تا
خون کثیف شان ریخته شود و پاک شوند.

۱۰
الهی بمیریم برای آزادی اثنی عشری

۱۱
آزاد می شویم تا لت و پار شویم

شهید بلخی
شرح
ابوالحسن شهید بن حسین جهودانکی بلخی، معروف به شهید بلخی شاعر و متکلم و حکیم سده چهارم هجری است. او بنا به گفته ابن ندیم فیلسوفی بوده که علاوه بر تألیفاتی که داشت به مناظره با سایر فلاسفه ازجمله زکریای رازی نیز دست می‌یازید. او استاد علوم اوایل بود. در خط نیز استاد بود و اشعار عربی هم داشت. ویکی‌پدیا
تاریخ تولد: بلخ، افغانستان
تاریخ مرگ: م. ۹۳۵

اگر غم را چو آتش دود بودی
جهان تاریک ماندی جاودانه
 
در این گیتی سراسر گر بگردی
خردمندی نیابی شادمانه
 
۱
عجب خرافه ای

۲
قضیه
درست
برعکس تصور و توهم شهید بلخ است.

۳
خردگرایی و خردمندی
امکان شناخت چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم ها را فراهم می آورد.

۴
و شناخت
نوعی رهایش مادی و فکری و روحی و روانی است.

۵
امتحانش اسانتر از خوردن اب خنک است:
اگر بدانی که فرزند نافی دیالک تیکی مادر و پدر است
(دیالک تیک پیوست و گسست)
وقتی محتاج کسی بودی و فرزندت محلت نگذاشت
دیگر
غم نمی خوری

۶
چون
به
رابطه مولد و مولود
واقفی

۷
خریت
برعکس خردگرایی و خردمندی
باعث اندوه بیهوده می شود.

۸
خر
شروع به نفرین فرزند می کند.
فرزند را عاق میکند
و
غیره

۹
خردمند
به بی اعتنایی او
می خندد
چون
می داند که خودش هم با مادر و پدرش
همین رابطه را داشته است

نعمت زاده

یکے گفت:
چه دنیای بدے
حتے شاخه های گل هم خار دارند

دیگری گفت:
چه دنیای خوبے
حتی شاخه های پر خار هم گل دارند

عظمت در تفکر است، نه در چیزی که می بینیم

۱
سخنان «یکی» و «دیگری»
فقط به لحاظ ظاهر
متفاوتند.

۲
ماهیتا
یکی اند.

۳
در هر دو سخن
دیالک تیک گل و خار
(سعدی)
تبیین می یابد.
هر دو درستند و فرقی با هم ندارند.

۴
عظمت و یا ذلت
نه
در
تفکر
بلکه در خود واقعیتی عینی است.

۵
اینکه
یکی محتاج لقمه نانی است و دیگری حاتم طایی است
هر دو پدیده های واقعی اند
و
ربطی به تفکر ندارند.

۶
تفکر چیست؟

۷
تفکر = عکس برداری از واقعیت عینی = عکس برداری از فقر و ثروت

۸
ما با دو نوع تفکر سر و کار داریم:

الف
تفکر

ب
تفکرنما = تفکری که تفکر نیست.

۹
مثال:

فرق دو کامنت زیر
به لحاظ کیفی
چیست؟

الف
احتمالا چنین چیزی در دوران اشتراکی بدوی (مادرسالاری) صحت داشته، خبر دیر رسیده.

ب
اگر تاریخ را بخوانیم در هر جنگی پای یک زن در میان بوده.
ویکتوریا ،
کلئوپاترا ،
ژوزفین.

الف
 
۱
نویسنده کامنت اول
فردی اندیشنده و متفکر و رشگ انگیز است.

۲
سخنش از ان خود او ست

۳
او مولد فکر است
و
سخنش مولود اوست.

۴
یعنی
اندیشه را تولید می کند

۵
اندیشه را از واقعیت عینی و تاریخی استخراج می کند.

۶
این فرم تفکر را
زنده اندیشی
(هوشنگ ابتهاج)
می نامیم.

۷
تفکر یعنی همین:
انجام کار فکری

۸
یعنی
به کار انداختن مغز به مثابه ارگان تفکر که کار عرقریزی است

۹
تفکر چه بسا خسته کننده تر از حمالی و عملگی است.

ب
 
۱
نویسنده کامنت دوم
توان تفکر ندارد.

۲
جفنگی را از حریف زن ستیزی
ازبر کرده و تکرار کرده است.

۳
مثل ضبط صوت است.

۴
این
یعنی
مرده اندیشی

۵
مرده اندیشی
ربطی به تفکر ندارد.

۶
اصلا تفکر نیست.
 
 
ممنون

ا
فرم نگارش
از ما نیست.

۲
ما فقط به لحاظ استه تیک
فرم موجود
را
توسعه داده ایم.

۳
حدس بزنید از کیست.

۴
این طرز نگارش
تمرکز حواس بر مفاهیم و تسهیل تفهیم افکار
را
امکان پذیر می سازد
و
ضمنا
کسالت شکن است.

۵
مثال:

بنابرین،
دلیل اصلی تفاوت میان دموکراسی و اولیگارشی
را
باید
در
مسئله فقر و ثروت
جستجو کرد.
از این رو،
هرجا
که
انسان ها، در سایه ثروت خویش حکومت می کنند
ـ بی اعتناء به اینکه تعداد حکومتگران اندک و یا بیشتر است ـ
ما
با
اولیگارشی
سر و کار داریم
و
هر جا
که
تهیدستان زمام امور را بدست دارند،
ما
با
دموکراسی
سر و کار داریم.»
 
ممنون.

۱
جبهه ملی و نهضت کثافت آزادی و غیره
مخالف انقلاب بورژوایی سفید بوده اند
و
سران شان
پس از پیروزی عنگلاب اسلامی
پست گرفتند.

۲
یعنی در اوپوزیسیون ارتجاعی بر ضد انقلاب سفید بوده اند.

۳
عین روحانیت و اشرافیت فئودال و فدائیان اسلام و خلق و مجاهدین جولیانی و لیملام و دیمدام و حزب توده

۳
حریف سطل ننه ات طلب حالا خطای خسرو را برجسته می کند تا خریت خود طبقه حاکمه مدرن بورژوایی را در سرکوب ارتجاع فئودالی و روشنگری علمی و انقلابی سرپوش نهد.

۴
انقلاب سفید به روشنگری علمی و مارکسیستی نیاز داشت.

۵
دربار خر و خردستیز
کتاب خواندن
را
جرم می پنداشت
چه رسد به روشنگری

۶
با آنتی کمونیسم که نمی توان اشرافیت فئودال و روحانی را مغلوب ساخت.
 
فاضل نظری

نمی‌آید به چشمم هیچکس غیر از تو
این
یعنی
به
لطف عشق
تمرین می کنم
یکتاپرستی را

۱
این
مونوته ئیسم
(یکتاپرستی)
فقط
در مورد عشق به خویشتن خویش
یعنی
در مورد اگوئیسم (خودپرستی)
اعتبار دارد.

۲
هر موجود زنده
عاشق سینه چاک خویشتن خویش است.

۳
یعنی
یکتاپرست است.

۴
یعنی
انسان
خدای انسان
است.

۵
در
مورد
عشق به چیز دیگر و یا شخص دیگر
قضیه فرق می کند.

۶
مثال:
اگر کسی ۵ تا بچه داشته باشد
به حکم غریزه
عاشق همه آنها
می شود.

۷
عشق به اشیاء و اشخاص نیز
به همین سان
به
مولتی ته ئیسم
(چند خداپرستی)
منجر می شود:
خمینی هم خداپرست می ماند و هم زمین پرست
مستغلات پرست
قدرت پرست
ثروت پرست

۸
به قول توله کوسه رفسنجان
خمینی فقط در شمال شهر تهران
۱۰۰۰۰ مترمربع زمین داشته است.
 
شمس لنگرودی

شب
سخن نمی‌گوید
حکم می‌کند

۱
نه
مش شمس

۲
شب خاموش است

۳
می دانی دلیلش چیست؟

۴
شب به مزخرفات شعرای طویله جماران
گوش می دهد
و
از ته دل
آه می کشد.

هایدگر
ترجمه حسین فرجی

در اندیشه بازگشت جاودانی همان که بود ، نیچه درست به همان چیزی می‌اندیشد که شلینگ در باره آن سخن می‌گوید و آن این که همه کوشش فلسفه در این است که برای منشاء هستی یعنی اراده ، عالیترین بیان را بیابد .
همواره یک مورد باقی می‌ماند تا هر اندیشمند همیشه به آن بیا ندیشد .
کوشش نیچه در مورد اندیشیدن به هستی هستندگان ، برای ما انسان های این زمان به طور قاطع روشن کرد که اندیشیدن یعنی ارتباط با هستی ، امر مشکلی است .
ارسطواین مشکل را چنین بیان کرده است : ( فصل اول ، کتاب دوم ، متافیزیک) درست همانگونه که چشمان خفاش در برابر نور درخشان روز تاب مقاومت و دید ندارد ، دیدگاه روانی انسان نیز در رویاروئی با آشکارترین چیزها ( یعنی حضور همه چیزهای حاضر) مشابه است .
هستی هستندگان ، آشکارترین چیز‌هاست ، با این همه به طور عادی آن را نمی‌توانیم ببینیم و اگر دیدار دست دهد ، با زحمت صورت می‌گیرد .
 
ما این مزخرفات هایدگر فاشیست را تحلیل می کنیم:

الف
در اندیشه بازگشت جاودانی همان که بود ، نیچه درست به همان چیزی می‌اندیشد که شلینگ در باره آن سخن می‌گوید و آن این که همه کوشش فلسفه در این است که برای منشاء هستی یعنی اراده ، عالیترین بیان را بیابد .

۱
این جمله
به لحاظ جمله بندی حتی غلط است.

۲
«در اندیشه بازگشت جاودانی همان که بود»
بی معنی است.

۳
ضمنا
کدام ابلهی گفته که « منشاء هستی یعنی اراده»

۴
هستی قبل از هر چیز
هستی مادی است
که
بی اعتنا به اراده کسی
و
حتی بی اعتنا به بود و نبود این و آن
وجود دارد.

۵
هدف فلسفه نه «یافتن عالی ترین بیان برای اراده»
بلکه
کشف و توضیح عام ترین قوانین هستی طبیعی ، جامعه ای و فکری است.

ب
همواره یک مورد باقی می‌ماند تا هر اندیشمند همیشه به آن بیا ندیشد .

۱
عجب جفنگی.

۲
لاشخور حرف دهن خود را حتی نمی فهمد.

پ
کوشش نیچه در مورد اندیشیدن به هستی هستندگان ، برای ما انسان های این زمان به طور قاطع روشن کرد که اندیشیدن یعنی ارتباط با هستی ، امر مشکلی است .

۱
اندیشیدن
اولا
نه
ارتباط با هستی
بلکه
کار مغز بر روی سیگنال های رسیده از جهان خارج در روند کار و در اثر کار
است.

۲
در روند کار
سیلی از سیگنال ها
توسط ارگان های حسی
به مغز ارسال می شود
بدین طریق واقعیت عینی در ایینه ضمیر ادمی منعکس می شود
بدین طریق مفاهیم و احکام
( واژه ها و جمله ها یعنی اندیشه ها)
تشکیل می یابند.

ت
ارسطواین مشکل را چنین بیان کرده است : ( فصل اول ، کتاب دوم ، متافیزیک) درست همانگونه که چشمان خفاش در برابر نور درخشان روز تاب مقاومت و دید ندارد ، دیدگاه روانی انسان نیز در رویاروئی با آشکارترین چیزها ( یعنی حضور همه چیزهای حاضر) مشابه است .

۱
عجب مزخرفاتی

۲
دیدگاه روانی انسان
چه خرافه ای است؟

۳
انسان مجهز به عالی ترین ارگان های حسی است که در طول توسعه میلیون ها ساله تشکیل شده اند و واقعیت عینی را به درستی منعکس می کنند.

۴
کدام شیاد گفته که انسان نسبت به آشکارترین چیزها کور است؟

ث
هستی هستندگان ، آشکارترین چیز‌هاست ، با این همه به طور عادی آن را نمی‌توانیم ببینیم و اگر دیدار دست دهد ، با زحمت صورت می‌گیرد .

۱
عجب خرافه ای

۲
هستی هستندگان
به چه دلیل قابل رؤیت نیست؟

۳
هر خری
حتی
وجود موجودات زنده را حس می کند چه رسد به آدمی

۴
نیچه و هایدگر و غیره
خردستیزند

۵
دشمنان عقل اندیشنده اند.

۶
این زباله ها باید نقد شوند
و
نه
نقل
 
آیدین

اکثر مرندی ها
مشکل عجیبی
در آدرس دادن دارند

مثلا دیروز یک خانم غریبه ای که از ما آدرس می خواستم (می خواست.) تقریبا من و سه نفر از دوستانم از دادن آدرس دقیق عاجز بودیم

۱
اکثر مرندی ها
مشکلی هم در درست نویسی دو جمله
دارند:

۲
یک خانم غریبه ای
غلط است:

۳
ویرایش:
خانم غریبه ای
و
یا
یک خانم غریبه

۴
ضمنا
تنها تکامل و توسعه ای
که
طویله جماران
در این ۴۰ سال
کرده است
در
زمینه تولید مثل
بوده است.

۵
نتیجه اش هم همینه.

۶
مرند که دهکوره ای بوده
حالا شده متروپول
و
آدرس دادن به غریبه
شده شق القمر
 
شهاب
جلوه
 از آن رو
به
چشم من دارد

که
از حریر شب و شعله
پیرهن دارد.

۱
همین سطل ننه ات طلب ها
که
قاتلین همین خسرو خوبان و خوبان بیشمار دیگرند
سؤال پشت سر سؤال راجع به ترور حریفی توسط خسرو و فرمایشات کیانوری در زیر شکنجه راجع به ترور او
طر حی کنند.

۲
بی شعوری و بی شرمی
همیشه
دست در دست می روند
و
عربده می کشند.

۳
همین سطل ننه ات طلب ها
که
حتی فشنگی به سوی جلاد جماران
شلیک نکردن
و
از سرنگون سازی هواپیمای حامل این زباله
خودداری ورزیدند
همان هایی اند که پس از پیروزی عنگلاب اسلامی
موجی ازترور از طریق  بمبگذاری
 در کوچه و بازار به راه انداختند

۴
حالا
خطا و خریت خسرو را زیر ذره بین بگذارید و هورا کشید و دل خود را بدان خوش دارید
که
دیوار توده کوتاه است
و
بالا رفتن از ان آسان
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر