۱۳۹۸ آذر ۱۰, یکشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۵۰۸)


پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
 
  شین میم شین  
 


سازمان
(ارگانیزاسیون) 

۱
·    بنا بر انتزاع سیستمتئوریکی، به نظام عناصر هر سیستم، بسته به تحقق آماج فونکسیونال آن سیستم، سازمان اطلاق می شود.

۲
·    در سطح انتزاع سیبرنتیکی می توان مفهوم سازمان را با مفهوم ساختار یکسان تلقی کرد و بالاعم با میزان و نحوه و نوع مناسبات هر سیستم برای نیل به فونکسیون آماجی (و میزان درخور مناسبات منطق) تبیین داشت.

۳
·    در استفاده از اصطلاح سازمان می توان میان معانی سه گانه زیر تفاوت قایل شد: 

الف

۱
·    سازمان به مثابه نوع معینی از نظام عناصر و یا زیرسیستم ها.
·    یعنی به مثابه مشخصه مهم سیستم مادی و یا فکری 

مثال:

الف
·     سازمان روند کار
ب
·    سازمان کارخانه کشاورزی
پ
·    سازمان کارخانه صنعتی
ت
·    سازمان برنامه ورزشی
·    و غیره

۲
·    این معنی اصطلاح «سازمان» را با مفهوم «سازمان یافتگی»، می توان دقیقتر تبیین داشت. 

۳
·    ضمنا در پیوند با آن، قاعدتا گشتاور (ممان) کمی موسوم به «درجه سازمان یافتگی» می تواند تبیین یابد.   

۴
·    مشخصه سازمان یافتگی هر سیستم، زمانی وجود دارد که عناصر آن سیستم به صورت آماری ساده و تصادفی روی هم تلنبار نشده باشند.
·    بلکه بنا بر نحوه و نوع معینی، مناسباتی با هم داشته باشند.   

۵
·    در سطح انتزاع سیبرنتیکی اتصالات عناصر، سیستمی را تشکیل می دهند. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر