برتولت برشت
برگردان
برگردان
میم حجری
چهارسفر
ادامه
۳۸
تاشی لاما
۵۷
·
در سال دوم، در دبیرخانه پس از تأملاتی تصمیم گرفته شد که
نیمه دوم کاروان لایتناهی را یک سال بعد از نیمه اول آن اجازه حرکت بدهند.
۵۸
·
چون در این فاصله همه چیز دوباره رشد و نمو خواهد کرد.
۵۹
·
اما هراس از آن داشتند که دهقانان در صورت خبر داشتن از
حرکت نیمه دوم کاروان در سال بعد، اصلا دست به کشت و کار نزنند.
۶۰
·
راجع به چند و چون برگشت کاروان، کسی را جسارت تأمل نبود.
·
قیصر از این بابت واقعا نگران بود.
۶۱
·
قبلا فقط از خود تاشی لاما دعوت به عمل می آوردند.
۶۲
·
این بار بی احتیاطی کردند و گفتند که به مشاورت او نیاز
است.
۶۳
·
آیت الله اکنون با ۷۰ هزار تن از طلابش به راه افتاده است.
۶۴
·
۷۰ هزار طلبه که آمده اند و گله های گاوان را روانه تنور شکم
خویش ساخته اند.
۶۵
·
۷۰ هزار طلبه که در مسیر طولانی خویش، از هرجا گذشه اند، بسان لشگر مهاجم ملخ، برهوتی
ابدی برای انواع معینی از نباتات به جا نهاده اند.
۶۶
·
باغ ها، بستان ها و تاکستان ها، پس از عبور آنان به حال و
روزی افتاده اند که پس از حریقی ویرانگر می افتادند.
·
چه بسا حتی بدتر از آن گشته اند که پس از جنگ بوده اند.
۶۷
·
بودای زنده ـ پاندر لوبسام رهی ـ در نخستین ثلث سفر، گذاشت
و رفت.
·
واقعا پا پیاده رفت.
۶۸
·
هزاران تن از طلاب (لامای) او راضی شدند که از راه مرداب ها
و یا با وسایل نقلیه دیگر حمل و نقل شوند.
·
او اما گذاشت و رفت.
۶۹
·
او رفت با کفشی از چرم خام در پا.
·
کفشی که حتی در دهات قابل خرید به پشیزی بود.
۷۰
·
(کفش پاپ هر روز عصر، پس از رفتنش به خواب، زیر ناقوسی شیشه
ای به تماشا گذاشته می شد.
·
ناقوسی که پنج هزار بار گرانتر از کفش بود.)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر