
دنیای دیوانه دیوانه دیوانه
زهره تکابنی
منبع:
اخبار روز
ویرایش و تأمل
از
ربابه نون
۱
در
قرن بیستم
فیلمی
به
این نام
توجه بسیاری
را
به
خود
جلب کرد
اما
در
قرن بیست ویکم
این دیگر فیلم نیست.
واقعیت جهان ما ست.
زهره
با
این مقایسه
این
توهم
را
در
خواننده مقاله اش
پدید می اورد
که
انگار
قرن بیستم
قرن خیلی خوبی بوده است
و
اکنون
باید
در
حسرتش
به سر برد.
زهره
اصلا
به روی خود نمی آورد
که
سرمایه مالی کذایی
به
قول ناظم حکمت
دویچه بانک
هیولای فاشیسم
را
ارزانی بشریت داشته است
که
فقط
در
دوزخ رایش سوم
(آلمان فاشیستی)
۶ میلیون یهودی و کمونیست و کولی
را
نابود ساخته است
و
در
خارج از رایش سوم
۶۰ میلیون انسان معصوم و مظلوم و زحمتکش
را.
قرن بیستم
فقط
در
عوالم فانتزی و فیلم
وجود
نداشته است.
در
قرن بیستم
دو جنگ جهانی وحشتناک
شعله ور شده است
و
صدها جنگ منطقه ای و داخلی
که
بازماندگان
را
هنوز
هم
خون
از
دیده
روان است.
۲
دستگاه سیاستگذاری آمریکا
ست
که
ترامپ
را
دیوانه و غیرقابل پیش بینی
می خواهد
تا
شاید با جذب سرمایه های کشورهای دیگر،
کشور خود
را
از
این
بحران ساختار ی
که
ممیزه (مشخصه؟) سرمایه داری
است
نجات دهد.
فرمولبندی
را
باش.
دستگاه سیاستگذاری امریکا
حالا
باید
خری با خورجینی مملو از خیال آورد
و
مفهوم جمارانی زهره تکابنی
را
معنی کرد.
مادر
مادر
علامه هایت
چگونه و کجا
تربیت می شوند؟
من ـ زور زهره
از
دستگاه سیاستگذاری امریکا
چیست؟
از
تجرید چه چیزهایی
این مفهوم جمارانی و جمکرانی
تشکیل شده است؟
در
کله کسی
که
این
«اندیشه»
را
می اندیشد،
چه می گذرد؟
۳
دستگاه سیاستگذاری آمریکا
ست
که
ترامپ
را
دیوانه و غیرقابل پیش بینی
می خواهد
بنا بر این نظر زهره تکابنی
ترامپ
فاقد هویت درخود
است.
ترامپ
فردی
بی هویت
است.
ترامپ
عروسک خیمه شب بازی
است
که
به
اراده خیمه شب باز
عمل می کند.
اسم خیمه شب باز
دستگاه سیاستگذاری آمریکا
است.
۴
دستگاه سیاستگذاری آمریکا
ست
که
ترامپ
را
دیوانه و غیرقابل پیش بینی
می خواهد
علاوه بر این،
ترامپ
فاقد ماهیت طبقاتی
است.
یعنی
ترامپ
در
جامعه امریکا
فاقد جایگاه اجتماعی معینی است.
یعنی
اصلا
عضو جامعه نیست.
۵
دستگاه سیاستگذاری آمریکا
ست
که
ترامپ
را
دیوانه و غیرقابل پیش بینی
می خواهد
آدم
بی اختیار
یاد
توهمات کافکار
می افتد:
دستگاه بروکراتیکی مکانیکی خشک بی عطوفت بی هویت بی طبقه ای
طویله
را
اداره می کند.
جامعه
در
کله زهره تکابنی
به
صورت ماشینی مکانیکی
در می آید.
ماشینی تحت اراده دستگاه سیاستگذاری امریکا
که
برای رؤسای جمهور طویله
هویت کاذب
تعیین و تحمیل می کند:
برای بیل کلبه تین
هویت عیاش دخترباز جنگ افروزی
را
برای او با ما
هویت متفکر صلح جویی
را
برای
ترامپ
هویت هپیلی هپوی سود اندیش بی پرنسیپ، بی شخصیت و بی همه چیزی
را
سؤال
این است
که
از
این دستگاه های سیاستگذاری
فقط
در
طویله امریکا
هست
و
یا
در
طویله جماران
هم
وجود دارد؟
زهره
حتی
به
نیات دستگاه سیاستگذاری امریکا
وقوف دارد.
تفاوت زهره با کافکا
همین
جا ست.
در
جامعه ـ تئوری کافکا
دستگاه سیاستگذاری کذایی
مغز موجود در کله افراد
را
مانی پولیزه
(دستکاری)
می کند
و
از
آدم ها
دد درنده آدم ستیز
می سازد.
مراجعه کنید
به
فیلم کافکا
اما
در
جامعه ـ تئوری زهره
قضیه از قرار دیگری است:
۷
دستگاه سیاستگذاری آمریکا
ست
که
او
را
دیوانه و غیرقابل پیش بینی
می خواهد
تا
شاید با جذب سرمایه های کشورهای دیگر،
کشور خود
را
از
این
بحران ساختار ی
که
ممیزه (مشخصه؟) سرمایه داری
است
نجات دهد.
آماج دستگاه سیاستگذاری امریکا
از
دیوانه و غیرقابل پیش بینی نمودارسازی ترامپ،
شاید
جذب سرمایه های کشورهای دیگر (؟)
باشد.
جذب سرمایه های کشورهای دیگر؟
هی زهره
از
کی تا حالا
کشورها
جای طبقات اجتماعی
را
گرفته اند؟
راستی
چرا و به چه دلیل
زهره
به
این خرافه رسیده است؟
دلیلش
شاید
ترجمه تحت اللفظی واژه کشورهای سرمایه داری
باشد.
زهره
خیال می کند
که
کشورهای سرمایه داری
یعنی
کشورهای سرمایه دار.
زهره
کشورها
را
آدم واره
تصور می کند.
یعنی
به
کشورها
طبقاتیت
(خصلت طبقاتی)
می بخشد:
بدین طریق
می توان
کشورهای جهان
را
به
کشورهای سرمایه دار، کارگر، پیشه ور، دهقان و بی همه چیز (لومپن)
طبقه بندی کرد
و
کیف خر
کرد.
اگر
طبقه حاکمه امپریالیستی از طرز تفکر زهره تکابنی باخبر شود،
بیشک
کرسی تدریسی
در
دانش کاه های کشورهای سرمایه دار
در
اختیارش
قرار می دهد.
زهره
چه کم از فرانسیس و پوپر و عبدالکریم دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر