حقوق اولیه (حقوق بشر) (۹)

 

پروفسور دکتر هرمان کلنر

برگردان

شین میم شین

III

طرح مارکسیستی حقوق بشر

 

۱۳

·      در این دوره، کارگران در مقایسه با دهقانان از حقوق بیشتری برخوردار بوده اند و طبقات استثمارگر فاقد حقوق بوده اند.

۱۴

·      حقوق مساوی برای هر شهروند در زمینه توسعه شخصیت با پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی و با غلبه بر آنتاگونیسم طبقاتی دروندولتی انطباق دارد.

۱۵

·      این حقوق شخصیتی بنیادی نتیجه مبارزه طبقاتی ـ قبل از همه ـ طبقه کارگر است، که «توسعه آزاد و همه جانبه کلیه اعضای جامعه» جزو آماج های دیرین آن است.

·      (ولادیمیر لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۶، ص ۴۰)

·      از این رو، راه نیل به سوسیالیسم، راه نیل به حقوق بشر است.

۱۶

·      این حقوق شخصیتی عام در کلیه کشورهای سوسیالیستی با کاتولوگ های (لیست های) حقوق اولیه جامه مشخص پوشیده اند.

·      به عنوان مثال، در قانون اساسی آلمان دموکراتیک  مواد ۱۹ ـ ۴۰ (۶ سپتامبر ۱۹۶۸)

۱۷

·      طبقه کارگر دوشادوش متحدین خویش در حاکمیت کشور بر طبق این لیست حقوق اولیه، نیازهای عاجل توسعه پیشرفت اجتماعی روند توسعه خود رهانی انسان ها را رهبری می کند.

۱۸

·      حقوق اولیه سوسیالیستی، حقوق غیرتاریخی نیستند که در همه زمان ها و تحت همه شرایط شامل حال هر فرد جامعه باشند.

·      بلکه برعکس!

·      حقوق اولیه سوسیالیستی بر پیش بینی اجتماعی مبتنی اند و معارف حاصل از پیش بینی اجتماعی به صورت هنجارهای حقوقی در آورده می شوند.

۱۹

·      بدین طریق، حقوق اولیه سوسیالیستی از عرصه بی چون و چرای «حقایق مبرهن» به مسئله عادی در زمینه تعین مندی جریانات عمل اجتماعی و قابل پیش بینی بودن آنها و امکان هدایت آنها بر مبنای پیش بینی ها می رسند.

۲۰

·      حقوق اولیه سوسیالیستی جامعه ای را تشکیل می دهند که در آن، هر فرد به همداری (مالکیت مندی) و همفرمائی (حکومت مندی) دست می یابد و بدین طریق در زمینه شرایط توسعه بالنده خود و کارخانه خود و تمامت جامعه خود تصمیم می گیرد.

۲۱

·      حقوق اولیه سوسیالیستی، آزادی شخصیت را بر طبق ضرورت های اجتماعی و امکانات مادی هنجاربندی می کنند.

۲۲

·      آن سان که به هر فرد جامعه حق شرکت در مهمترین فرم های کردوکارهای اجتماعی اعطا می شود (لیاقت ها ببرکت کردوکارها توسعه می یابند) و هر فرد را به انجام کارهای محوله مکلف می سازند.

۲۳

·      بدین طریق، حقوق اولیه سوسیالیستی مسئولیت زیرعرصه توسعه اجتماعی نسبتا مستقلی را و توسعه و تکامل شخصی خویش را به هر فرد جامعه محول می کنند و شرایط لازم برای کوشا گشتن هر فرد را تضمین می کنند.

۲۴

·      محتوای کلیه حقوق اولیه در سوسیالیسم نه در حوزه گسسته از دولت و جامعه مشخص می شود تا هرکس هرچه دلش خواست انجام دهد و نه افساری، هر فرد جامعه را به ماشین تصمیمگیری مرکزی می بندد که در هر گام او را به سوی شکوفا سازی شخصیت خویش راهنمائی کند.

۲۵

·      حقوق اولیه سوسیالیستی نه سدی میان فرد و همبود (اجتماع) اند و نه نافی فردیت افراد منفرد جامعه اند.

۲۶

·      حقوق اولیه سوسیالیستی بر بنیان مطابقت میان الزامات اجتماعی و منافع هر کدام از افراد جامعه قوام می یابند.

·       مطابقتی که ببرکت پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی امکان پذیر می گردد.

۲۷

·      حقوق اولیه سوسیالیستی زمانی که با امکانات مادی تغییر یابنده، دمساز شوند، به وسیله مهمی بدل می گردند که مهمترین نیروی محرکه اجتماعی را، یعنی همبستگی را اثربخش می سازد.

·      برای آشنائی با مقوله همبستگی، مراجعه کنید به انترناسیونالیسم سوسیالیستی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۲۸

·      آماج حقوق اولیه سوسیالیستی نه به حاشیه راندن افراد ایزوله و تنها گشته است و نه انحلال فردیت در توده است.

·      بلکه برعکس!

·      حقوق اولیه سوسیالیستی به تشکیل جامعه متشکل از شخصیت هائی کمک می کند، که بطور هماهنگ و همه جانبه توسعه و تکامل می یابند.

۲۹

·      بنابرین، تحقق حقوق اولیه، نه مسئله شخصی افراد منفرد است و نه کرامت و جوانمردی دولت است.

۳۰

·      حقوق اولیه و تکالیف اولیه منطبق با حقوق اولیه، بیانگر حقوقی ضرورت واحدی اند.

·      ضرورتی که کمک جبری و اختیاری به تحقق آن، وظیفه و مسئله، تکلیف و حق تک تک افراد همبود است.

۳۰

·      حقوق اولیه سوسیالیستی به هیچوجه مجموعه ای از حقوق بی پیوند با هم افراد نیستند.

۳۱

·      حقوق اولیه سوسیالیستی کاتالوگی (لیستی) از حقوق واجب الرعایه قانون اساسی اند که بر حق اعضای جامعه و بر برسمیت شناسی شرایط توسعه ماهوی شان دلالت دارند.

ادامه دارد.