پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان
شین میم شین
I
دستاورده های
فلسفه مارکسیستی
در رابطه
با
مفهوم «کردوکار»
ب
دیالک تیک به
مثابه ابزار انقلابی
۱
·
دیالک تیک اجتماعی واقعی کردوکار عملی ـ
انقلابی
انسان ها، شرایط اجتماعی و فرم های این کنش عملی (یعنی دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت) عنصر مرکزی دیالک تیک مارکسیستی
بمثابه تئوری و متد را تشکیل می دهد.
۲
·
دیالک تیک تنها به مثابه تبیین نظری دیالک تیک کنش عملی در
مبارزه طبقه کارگر و حزب آن و در ساختمان مبتنی بر برنامه نظام اجتماعی سوسیالیستی
و به مثابه دست افزار متدی آگاهانه در تحول سوسیالیستی عملی جهان است که می تواند به
قول مارکس، «انتقادی و انقلابی» و به قول لنین، «بهترین کارافزار ما و براترین
سلاح ما» باشد.
۳
·
چنین دیالک تیک انقلابی ئی به قول لنین، «بخش تعیین
کننده مارکسیسم است.»
پ
انسانتصویرعلمی و
جهان بینی انقلابی
۱
·
تفسیر ماتریالیستی کردوکار انسانی به مثابه روندی که در
آن، تغییر وضع حیات طبیعی و اجتماعی با تغییر کردوکار حیاتی انسانی و در نتیجه با
تغییر خود انسان، یعنی با تغییر سوبژکت کلیه پدیده
های اجتماعی همراه می شود، بنیان نظری تعالیم مارکسیستی در باره انسان
را تشکیل می دهد.
۲
·
تفسیر ماتریالیستی کردوکار انسانی بطلان و غیرعلمی بودن
کلیه نظرات مبتنی بر آنتروپولوژی فلسفی را اثبات می کند که اعتنائی
به درک تئوریکی توسعه اجتماعی واقعی و قانونمندی ها و نیروهای محرکه توسعه اجتماعی
ندارند.
·
مراجعه کنید به آنتروپولوژی،
آنتروپولوژیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۳
·
انسانتصویر علمی و جهان بینی مارکسیستی تعریف تئوریکی و
تاریخی ـ مشخص و مبتنی بر عمل ترقی طلبانه از انسان به دست می دهد.
۴
·
در عصر حاضر شیوه زندگی عملی انسان ها و نتیجتا محتوا و
وظایف هستی اجتماعی آنها تحت تأثیر سه روند بزرگ مربوط بهم قرار دارند:
الف
·
روند گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم در مقیاس جهانی (گلوبال)
و در رابطه با آن، مبارزه سرسختانه میان نیروهای سوسیالیسم، دموکراسی و صلح از
سوئی و نیروهای امپریالیسم از سوی دیگر.
ب
·
تولید و بازتولید کلیه عرصه های حیات اجتماعی بر بنیان جدید
مالکیت سوسیالیستی بر وسایل تولید، کار سوسیالیستی آزاد از استثمار و برنامه ریزی
و هدایت مبتنی بر پیش بینی توسعه اجتماعی با شرکت حتی الامکان وسیع اقشار زحمتکش.
پ
·
انقلاب علمی ـ فنی که در کلیه عرصه های حیات بشری عمیقا
نفوذ می کند.
۵
·
اصول آزادی، استقلال، خودفرمایی و بشردوستی با بنیانگذاری درک مارکسیستی از
انسان، تعریف جدید، عالی و واقعی کسب کرده است.
۶
·
اصول آزادی، استقلال، خودفرمایی و بشر دوستی در جهت
توسعه و ترقی همه جانبه فردیت انسانی است و مبتنی بر جنبه های زیر است:
الف
·
مبتنی بر توسعه همه جانبه کردوکار انسانی است.
ب
·
مبتنی بر همه جانبه شدن علایق و استعدادهای فردی است.
پ
·
مبتنی بر آشنائی،
تسلط ، کاربست و استفاده از وسایل مادی و معنوی و مناسبات حیات اجتماعی ببرکت
همکاری آگاهانه کلکتیو است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر