۱۳۹۶ اسفند ۱, سه‌شنبه

فرم های فئودالی آنتی کمونیسم در طویله عه «هورا» و عا «شورا» (۴)



تأملی در آثار همنشین بهار
 

ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
 
۱
مبارزه با فراموشی یک وظیفه تاریخی است.

چرا و به چه دلیل
همنشین بهار به این نتیجه می رسد؟

۲
مبارزه با فراموشی یک وظیفه تاریخی است.

فراموشی
مفهومی انتزاعی است.

فراموشی
 خورجینی گل و گشاد است 
و
در 
آن
همه چیز جا می گیرد.

به همین دلیل باید از عوامفریبان پرسید:
فراموشی چه چیزهایی و چه کسانی؟

۳
همنشین بهار 
طرفدار سینه چاک ارانی است.

من

 به 
امثال دکتر تقی ارانی
 ارج می‌ نهم.    

ما
قبل از شنیدن دلایل همنشین بهار
دنبال امثال ارانی
 در 
حول و حوش حریف
و
در
در و دیوار فیسبوک 
او می گردیم:

۴

یکی از هم ولایتی های ارانی 
که
بی کم ترین شک و تردید از امثال ارانی بوده،
سید احمد کسروی 
 بوده است.

همنشین بهار
اما
به عوض «ارج نهادن» به کسروی،
بدترین دشمنان او
را
یعنی قاتلین او
را
به
آب زمزم می شوید.


مثلا
آیة الله العظمی فی الارض و السماء 
کاشانی 
را.
 
دلایل تجلیل همنشین بهار
از 
آیة الله کاشانی
اما
از قرار بکلی دیگری اند.
 
آیة الله کاشانی
را
به
ضرب صد هزار شلاق
حتی
نمی توان
 جزو «جان‌ های شیفته‌ ای»
جا زد
 «که مانند شمع سوختند تا روشنی بخش محفل دیگران باشند.»
 
۵

  دیگر امثال ارانی
غلامحسین صدیقی 
از 
اعضای جبهه ضد ملی ایران
و
به مراتب، بدتر از او
آدولف داریوش فروهر
رئیس پان ایرانیسم
(فاشیسم وطنی)
اند.

عجب
«جان‌ های شیفته‌ ای

 که
 مانند شمع سوختند تا روشنی بخش محفل دیگران باشند.»

۶
من
 به 
امثال دکتر تقی ارانی
 ارج می‌ نهم.   


سؤال این است  
که
ارانی 
 در آیینه ضمیر همنشین بهار
چگونه منعکس می شود،
اگر
البته
راست گفته باشد.

۷
همنشین بهار
  شیفته به آذین و رومن رولان هم بوده است.

حتی
  وصیت نامه به آذین 
را 
پسندیده و منتشر کرده و مورد «تحلیل» قرار داده است.

ما باید به این «تحلیل» همنشین بهار هم سری بزنیم
تا
ببینیم 
چرا
از 
اینهمه توده ای
فقط به آذین
 از
 امثال ارانی 
بوده است.

ما
البته 
هنوز نمی دانیم
ارانی چه بوده است و که بوده است.

۷
مبارزه با فراموشی یک وظیفه تاریخی است.
 
 این شعار همنشین بهار
را
در هر صورت
باید 
در پیوند با شعار قبلی او بر زبان آورد:

مبارزه با فراموشی یک وظیفه تاریخی است
برای اینکه زندان (قصر) یکی از ارکان تاریخ معاصر است. 

اگر
همنشین بهار
مجری پیگیر همین شعار خود باشد،
کسب و کارش باید از قرار بکلی دیگری باشد.

منظور ما از این سخن چیست؟

۸
من مارکسیست نیستم
 
دلیل اول ناپیگیری و عوامفریبی همنشین بهار،
همین است.

کسی که مبارزه با فراموشی را وظیفه تاریخی خود جا می زند،
باید
 مارکسیسم 
را 
پیشاپیش
از آن خود کند
تا
قبل از هر چیز و هر کردوکار
قادر به تمیز «هر» از «بر»
و
خیر از شر
باشد.

مثلا زندان قصر را یکی از ارکان تاریخ معاصر نپندارد
 و
 کاشانی و فروهر و زباله های دیگر
را
از امثال ارانی جا نزند.

اکنون
باید به دلیل اصلی تعلق خاطر همشنین بهار به ارانی بپردازیم:
 
۸
من مارکسیست نیستم

 اما
 به 
امثال دکتر تقی ارانی 
که
 آزادی
 برای شان آرمان بود 
نه 
تجارت،
 ارج می‌ نهم.



تفاوت و تضاد ارانی با ملاعین،
در
قاموس همنشین بهار
نه
تفاوت ماهوی،
نه
سرباز سنگر توده بودن ارانی،
نه
سگ سرسپرده توده بودن ارانی،
بلکه 
«آزادی» خواهی ایدئالیستی (آرمان خواهی در قاموس اجامر بورژوایی) و بی غل و غش ارانی بوده است.

ارانی
از دید همنشین بهار
آرمانگرا بوده است
و
نه
اهل تجارت.

خیلی ممنون.

ولی این به چه معنی است
و
این مرزبندی ارانی با اهالی تجارت
(اصلا اهالی تجارت کیانند؟)
به
چه نیت و یا سوء نیت است؟

۹
من مارکسیست نیستم
 اما
 به 
امثال دکتر تقی ارانی 
که
 آزادی
 برای شان آرمان بود 
نه 
تجارت،
 ارج می‌ نهم.

 

از 
مفهوم آزادی
می توان به دلیل شیفتگی همنشین بهار به به آذین هم پی برد.

به آذین
هم
مقاله رقت باری راجع به مفهوم آزادی سرهم بندی کرده
و
هم
در
سخنرانی ئی در کانون ریسندگان ایران
پرت و پلاهایی راجع به آزادی بر زبان رانده است.

راستی
در قاموس همنشین بهار
آزادی
به چه معنی است
تا
آرمان ارانی  
باشد؟

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر