۱۳۹۶ آذر ۲۹, چهارشنبه

شغالی گر و ماهی بلند (۱۷)

ویرایش و تحلیل
از
میم حجری
 
 
۱
مرا به پند فرومايه 
جان خود مگزاي
که تفته نايدم آهن، بدين حقير آذر:

تو راه راحت جان گير و من مقام مصاف
تو جاي امن و امان گير و من طريق خطر
 
معنی تحت اللفظی:
زحمت اندرز فرومایه دادن
به
خود
مده.
 
آهن من 
در اثر آتش ناچیز تو
ملتهب نمی شود.
 
تو
به
دنبال آسایش خویش
باش
و
من
به 
دنبال رزم 
باشم.
 
تو
در
امن و امان
باش
و
من
در
راه خطر 
باشم.
 
شاملو
حتی
اعتنایی
به
ماهیت طبقاتی پدرش
ندارد.
 
او
خودش
بلحاظ ماهوی
فرقی 
با پدرش
ندارد.
 
اختلاف نظر با پدر
در
 فرم دست و پا شکسته ی زندگی 
خلاصه می شود.
 
چرا
در
فرم
و
چرا
در
فرم دست و پا شکسته؟
 
۲
مرا به پند فرومايه 
جان خود مگزاي
که تفته نايدم آهن، بدين حقير آذر:

تو راه راحت جان گير و من مقام مصاف
تو جاي امن و امان گير و من طريق خطر
 
برای شاملو و امثال بیشمار او،
تعیین کننده
نه
سنگر طبقاتی اعضای جامعه،
بلکه
سماجت، کله شقی و سرسختی 
است.
 
سماجت
یکی 
از 
مهمترین مفاهیم ادبی شاملو ست.
 
او
به
همین دلیل
کم ترین اعتنایی
به 
ماهیت طبقاتی پدرش 
ندارد.
 
 
این در زمینه رهبری حزب توده هم صدق می کند:
اگر 
رهبران حزب توده
در
سنت سقراط
دست به انتحار می زدند
و
به 
عوض دعوت از اعضای بازداشت شده
به
امضای توبه نامه،
فتوای پرهیز از توبه 
و
محکوم شدن به زندان و اعدام
می داند،
قابل تجلیل بودند.
 
اتیک و اخلاق اساطیری عهد عتیق
و
اشرافیت برده دار و فئودال
همین است.
 
این
 اما
 به چه معنی است؟
 
۳
مرا به پند فرومايه 
جان خود مگزاي
که تفته نايدم آهن، بدين حقير آذر:

تو راه راحت جان گير و من مقام مصاف
تو جاي امن و امان گير و من طريق خطر
 
این
اولا
به معنی فرمالیسم است.
 
هیتلر و گوبلز و دیگر اجامر فاشیستی و میلیتاریستی
هم
مظهر مبارزه تا آخرین گلوله
بوده اند.
 
هیتلر
معشوق زیبای خود
را
مسموم کرد و گلوله ای بر جممجمه خالی از مغز خود 
شلیک کرد.
 
 
گوبلز کثافت
همسر و ۶ کودک معصوم و مظلوم خود
را مسموم
کرد
و
بعد خودکشی کرد.
 
اینها
هم
نمی خواستند
تسلیم ارتش سرخ شوند.
 
۴
مرا به پند فرومايه 
جان خود مگزاي
که تفته نايدم آهن، بدين حقير آذر:

تو راه راحت جان گير و من مقام مصاف
تو جاي امن و امان گير و من طريق خطر
 
این
ثانیا
به معنی خودستیزی است:
 
اجامر فاشیسم، میلیتاریسم و فوندامنتالیسم
از
خودستیزی
معیار می سازند:
 
در
قاموس این زباله ها
هر کس خودستیزتر باشد 
به همان اندازه محق تر است.

دلیل گرویدن دهها هزار کره خر
به
سازمان فدائیان و مجاهدین و غیره
همین خودستیزی حضرات بوده است.

اشعار احمد شاملو
و
بویژه مجموعه شعر موسوم به «ابراهیم در آتش» او
چیزی
 جز
 تجلیل از خودستیزی
  نبوده اند و نیستند.

شاملو و شعرای الاغ دیگر
نمایندگان نیهلیسم نظری و عملی 
بوده اند.

فرقی
با
فریدریش نیچه
نداشته اند.


چرا
در
فرم دست و پا شکسته؟
 
۵
مرا به پند فرومايه 
جان خود مگزاي
که تفته نايدم آهن، بدين حقير آذر:

تو راه راحت جان گير و من مقام مصاف
تو جاي امن و امان گير و من طريق خطر
 
به
 این دلیل ساده
که
پدر احمد شاملو
هم
همین سماجت و مقاومت فرمال
را
در 
سنگر طبقاتی خود
از
خود 
نشان می دهد.
 
پدر شاملو
هم
از
مریدان هیتلر بوده است.
 
او
هم
می تواند
در 
راه آرمان ضد توده ای اش
به
هر ذلتی تن در دهد.
 
مثلا
خود
را
سپر گلوله
سازد
و
محمد رضا شاه
را
از
 مرگ حتمی نجات دهد.
 
به همین دیل
می توان گفت
که
شاملو
حتی 
در
فرمالیسم
ناپیگیر و نیم بند است.
 
مسئله بغرنجی
که
ضمنا
باید مورد حلاجی عمیق قرار گیرد:
شباهت شگرف استالینیسم با فاشیسم
در
این طرز تفکر فرمالیستی و نیهلیستی است.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر