فروغ فرخزاد
(۱۳۱۳ ـ ۱۳۴۵)
(1934 ـ 1966)
عصیان
(۱۳۳۶)
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
۱
شمع می
در خلوتم
تا صبحدم می سوخت
مست از او در کارها تدبیر می کردم
می دریدم جامه پرهیز را بر تن
خود
درون جام می
تطهیر می کردم
معنی تحت اللفظی:
اگر خدا بودم،
می
بسان شمعی
در
تا سحر خلوتم می سوخت
و
من
در پرتو آن، به اداره امور جهان می پرداختم.
جامه تقوا
را
از
تن
بدر می کردم
و
در
جام می
خود
را
از
آلودگی ها
پاک می کردم.
۲
شمع می
در خلوتم
تا صبحدم می سوخت
مست از او در کارها تدبیر می کردم
فروغ
در این بند شعر عصیان خدایی
فلسفه ایراسیونالیستی (خردستیز) خواجه شیراز
را
به چالش می کشد.
همان خواجه ای
که
فروغ در شعر قبلی
او
را
به خاطر فروش بهشت به جو دانه ای
ستوده است.
فروغ
در این بند شعر عصیان خدایی
واژه معروف می
را
تخلیه می کند
و
با
محتوای دیگری
پر می سازد:
الف
می
در اشعار قرون وسطای فئودالی
وسیله ای برای تخریب خانه خرد خلایق است.
حافظ
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
معنی تحت اللفظی:
می
جامه پرهیز مرا برد
و
خانه خرد مرا به آتش کشید.
می
به دلیل فونکسیون ایراسیونالیستی اش،
در
ایده ئولوژی اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
ایدئالیزه می شود.
به عرش اعلی برده می شود.
مراجعه کنید به
تحلیل مفهوم می
در
اشعار خواجه شیراز
ب
شمع می
در خلوتم
تا صبحدم می سوخت
مست از او در کارها تدبیر می کردم
فروغ
فونکسیون می
را
تغییر رادیکال و ریشه ای می بخشد:
فروغ
اولا
از
می
چراغ
می سازد.
چراغی
که
در
خلوت شبانه توده ـ خدا
تا
سحر
می سوزد
و
توده ـ خدا
در
پرتو شمع می
تدبیر می کند.
سؤال
این است
که
چرا در پرتو شمع می؟
پ
می دریدم جامه پرهیز را بر تن
خود
درون جام می
تطهیر می کردم
فونکسیون دیگر می
در
فلسفه حکیم ۲۰ ساله
تطهیر
است
و
نه
تلویث
(آلوده کردن، لوث کردن)
«بر باد دادن خرقه زهد»
(حافظ)
چرا و به چه دلیل
فروغ
به
می
فونکسیون تطهیر می بخشد؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر