۱۳۹۶ دی ۷, پنجشنبه

قیاس وجود (۲) (بخش آخر)



پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان
شین میم شین

۱۴
·      نتایج حاصل از نظریه قیاس وجود به شرح زیرند:

الف
·      وجود در چیزهای مختلف، مختلف است.

ب
·      «وجود» به معنی «بودن» صرف نیست، که واقعیت متعلق بدان باشد.

ت
·      وجود به این معنی است که آن به انحای متفاوت، به تعبیری، کم و بیش شامل حال اشیاء می شود.

۱۵
·      ماهیت قیاس وجود عبارت از این است که آن وجود را قادر به اعتلا می داند.

۱۶
·      قیاس وجود برای سیستم های فلسفی تومیسم و نئوتومیسم از سه نظر حاوی اهمیت اساسی است:

الف
·      قیاس وجود باید افکار نظری (تئوریکی)  اصلی سیستم تومیستی را اثبات کند که به شرح زیرند:

۱
·      وجود یعنی خدا.
·      بقیه اشیاء فقط در این وجود سهیم اند.
·      (ریزه خوار سفره ای به نام خدا هستند. مترجم) 

۲
·      واقعیت عبارت است از «سلسله مراتب وجود» (هیرارشی وجود)  که به صورت مراحل متوالی یکپارچه پله به پله از ماده اولیه ـ بمثابه بالقوه ی محض ـ تا به خدا به مثابه بالفعل محض (واقعیت محض)  می رسد.

ب
·      قیاس وجود برای تئوری تومیستی راجع به رابطه خدا و جهان از نقش تعیین کننده ای برخوردار است.

۱
·      قیاس وجود از سوئی مانع انطباق خدا و جهان می شود و جلوی خطر پیدایش پانته ئیسم (همه خدائی) را می گیرد.

۲
·      قیاس وجود از سوی دیگر به انطباق قیاسی در وجود منجر می شود و مانع جدائی کامل خدا از جهان می گردد و جلوی خطر پیدایش دوئالیسم را می گیرد.

ت
·      قیاس وجود برای ماهیت خداشناسی تومیستی از نقش تعیین کننده ای برخوردار است:

۱
·      قیاس وجود، شناخت خدا را ـ اگرچه نه بطور کامل ـ تضمین می کند.

۲
·      از آنجا که خدا و جهان در قیاس وجود به نحوی از انحاء بر هم انطباق می یابند، شناخت خدا امکان پذیر می گردد.

۳
·      اگرچه کلیه احکام و اظهارات راجع به خدا منشاء جهانی دارند، یعنی از موجود محدود نشئت می گیرند و بر خدا به مثابه وجود نامحدود نسبت داده می شوند که در واقع فقط می توانند قیاس هائی باشند و بس، فلسفه تومیستی بکمک قیاس وجود می کوشد تا میان دو نظریه افراطی موضع میانه اتخاذ کند:
·      فلسفه تومیستی هم به مخالفت با نظریاتی می پردازد که خواهان شناخت کاملا عقلی خدا هستند و هم به مخالفت با طرفداران تئولوژی منفی و یا سمبولیک می پردازد که به نظرشان خدا موجودی کاملا دیگر و نا معلوم است و بکمک وسایل عقلی نمی توان به درک آن نایل آمد و یا حداکثر می توان از خدا در سمبل ها، اشاره ها و استعاره ها سخن گفت. 

۴
·      قیاس وجود ـ به این معنی ـ هسته اصلی فلسفه تومیستی را تشکیل می دهد که در عین حال درست به خاطر همین طرز تفکر، حاکی از بطلان آن است.

۵
·      تصور مبتنی بر هیرارشی وجود، یعنی اینکه وجود، وجود قابل قیاس است و ادعای این که دانه به اندازه گیاه واقعی نیست، بکمک هیچ استدلالی قابل توجیه نیست.

۶
·      اشتباه اصلی تئوری قیاس وجود را می توان بشرح زیر نمودار ساخت:

الف
·      این نظریه تعین محتوائی متفاوت اشیاء را با نحوه وجودی آنها عوضی می گیرد.

ب
·      آنچه در واقع باعث فرق اشیاء مختلف می شود، عبارت است از ساختار درونی آنها، درجه بغرنجی آنها، تعین محتوائی آنها، اما نه درجه واقعی بودن شان، نه نحوه وجود و هستی آنها.

·      (تفاوت دانه گردو با درخت گردو در ساختار درونی، درجه بغرنجی و تعین محتوائی دانه و درخت است و نه در واقعی بودن دانه و درخت.
·      دانه و درخت در هر حال وجود واقعی و عینی دارند. مترجم) 

۷
·      به این معنی بحثی در آن نیست که جسم حیوانی عالی تر از (جسم) گیاهی است و (جسم) گیاهی عالی تر از عناصر (املاح) معدنی است.

۸
·      این مرحله بندی و هیرارشی تراشی (قایل شدن سلسله مراتب به چیزها) تنها با توجه به تعین محتوائی صورت می گیرد و نه با توجه به نحوه وجود:
·      در نحوه وجود حیوان و گیاه و غیره بطور کلی فرقی وجود ندارد.

۹
·      تئوری قیاس وجود، بلحاظ تاریخی به تعالیم فلاسفه زیر برمی گردد:

الف
·      به آموزش سهیم بودن  افلاطون

ب
·      به آموزش ارسطو مبنی بر متفاوت بودن وجود اشیاء.
·      (ارسطو، «متافیزیک»، فصل پنجم، ص ۲)

۱۰
·      چون ارسطو «جهان مرحله ای موجودات» را تعلیم می داده و تفاوت های تشکل و تعین را بیش و کم بمثابه درجات وجود تعبیر می کرده است.

۱۱
·      قیاس وجود در واقع از افلاطون و ارسطو آغاز می شود، به نئوافلاطونیست ها و آگوستین و سپس به فلاسفه اسکولاستیک (بویژه توماس فون اکوین) می رسد که آن را بطور همه جانبه توسعه می دهد.

·      مراجعه کنید به تومیسم، نئوتومیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر