مرد و مرکب
از این اوستا
(1344)
ادامه
ویرایش و
تحلیل از
ربابه نون
مرد و مرکب
·
این عنوان این شعر بلند و بغرنج
اخوان است.
·
ما باید در روند تحلیل این شعر به
هویت و ماهیت مرد و مرکب پی ببریم.
1
مرد
·
واژه ی «مرد»، در این شعر اخوان
فرمی از بسط و تعمیم سوبژکت، شخصیت، قهرمان، منجی و امثالهم است.
2
مرکب
·
مرکب به اسب و استر و غیره اطلاق
می شود که وسیله نقلیه مرد است.
3
مرد و مرکب
·
می توان گفت که اخوان دیالک تیک ابزار
و آماج را به شکل دیالک تیک مرکب و مقصد بسط و تعمیم می دهد.
·
مرکب وسیله رسیدن سوبژکت به مقصد
است.
4
گفت
راوی:
«راه
از آیند و روند آسود
گردها
خوابید
روز
رفت و شب فراز آمد
گوهرِ
آجین کبودِ پیر باز آمد
چون
گذشت از شب دو کوته پاس
بانگ
طبل پاسداران رفت تا هر سو
که
شما خواب اید، ما بیدار
خرم
و آسوده تان، خفتار»
·
معنی تحت اللفظی:
·
راوی روایت کرد:
·
«رفت و آمد در راه به پایان رسید و گرد و
غبار خوابید.
·
روز جای خود را به شب سپرد.
·
نیلگون دیرسال مزین به الماس و در
و گوهر برگشت.
·
با گذشت پاسی از شب، بانگ طبل
پاسداران به هر سو رسید.
·
این بدان معنی زیر بود:
«شما در خواب اید و ما بیداریم.
«شما در خواب اید و ما بیداریم.
·
خواب تان راحت و خوش و خرم باد!»
·
این بند شعر فی نفسه از هر لحاظ
غنی و غوغا و پرمعنا ست:
5
گفت
راوی
·
ماجرا از قول راوی نقل می شود.
·
هویت و ماهیت راوی باید در روند تحلیل
شعر، تعیین شود.
6
گفت
راوی:
«راه
از آیند و روند آسود
·
اخوان در این بند شعر، دیالک تیک
جدیدی را توسعه می دهد:
·
دیالک تیک آیند و روند را.
·
منظور او دیالک تیک رفت و آمد است.
·
دیالک تیک تردد است.
7
گفت
راوی:
«راه
از آیند و روند آسود
·
اخوان، تصور و تصویر هنری ـ استه
تیکی ـ اتیکی هومانیستی فوق العاده کمیاب و زیبائی از دیالک تیک راه و رفت ـ آمد ارائه
می دهد:
·
راه از زحمت و مشقت کمرشکن رفت ـ آمد،
آسوده می شود.
·
راه بدین طریق، در آیینه ضمیر راوی،
انسان واره می شود.
·
هومانیزه می شود.
·
زحمتکش واره می شود.
·
باربر واره می شود.
·
آن سان که راه، با پایان آیند و روند،
نفسی به راحتی می کشد و احساس آرامش و آسایش می کند.
8
گفت
راوی:
«راه
از آیند و روند آسود
·
این تصور و تصویر اخوان ـ حتی در
مقیاس بین المللی ـ کمیاب و کیمیا است.
·
این یکی از خدمات هنری ـ استه تیکی
ـ اتیکی مهم اخوان به فرهنگ بشری است.
·
استعدادها و استنباط های نادر از
این قبیل، به آسانی کسب نمی شوند.
·
سؤال این است که اخوان در چه روند
و روالی به این استغنای فکری، فرهنگی، احساسی، هنری، استه تیکی و اتیکی دست یافته
است.
9
فریدریش شیللر (1759 ـ 1805)
شاعر، نمایشنامه نویس، مورخ، فیلسوف آلمانی
ویلند، گوته، هردر و شیللر
ستارگان چهارگانه جمهوری وایمار محسوب می شوند.
گفت
راوی:
«راه
از آیند و روند آسود
·
راوی ـ در هر صورت ـ نسبت به راه،
احساس همدردی و همبستگی دارد.
·
سیلی از عشق و احساس و عاطفه در جان شیدای راوی نسبت به راه، به راه
افتاده است.
·
نقش پداگوژیکی (تربیتی) هنر و استه تیک را نباید دستکم گرفت.
·
شیللر در چالش نظری مهمی با کانت،
یکی از فونکسیون های مهم هنر را تربیت اعضای جامعه برای بنای جامعه مبتنی بر هومانیسم،
همبستگی و حمایت از همنوع می دانست.
·
اخوان همین اندیشه تربیتی هنر و
استه تیک شیللر را بی کمترین هیاهو و خودنمائی جامه عمل می پوشاند:
·
همدردی با راه، به مثابه طبیعت انسانی
ـ اجتماعی گشته.
·
این سمتگیری هنری ـ استه تیکی ـ
اتیکی (اخلاقی) اخوان اما بلحاظ فلسفی به
چه معنی است؟
10
گفت
راوی:
«راه
از آیند و روند آسود
·
این ـ قبل از همه ـ به معنی دفاع
راوی از ناتورالیسم است.
·
این به معنی عشق شاعر به طبیعت است
که در هیئت راه در آمده است تا به بشریت خدمت کند.
·
تا پیوند اعضای جامعه را تسهیل کند
و بهبود بخشد.
·
راه بسان گاو خر و بزغاله و گوسفند،
طبیعت اهلی شده است.
11
گفت
راوی:
«راه
از آیند و روند آسود
·
اخوان در این جمله، ضمنا دیالک تیک
سوبژکت ـ اوبژکت را به شکل دیالک تیک آیند و روند (انسان) و راه بسط و تعمیم می دهد.
·
این ضمنا به معنی بسط و تعمیم دیالک
تیک انسان و جامعه از سوئی و به معنی بسط و تعمیم دیالک تیک جامعه و طبیعت اول (راه در تحلیل
نهائی) است.
12
گفت
راوی:
«راه
از آیند و روند آسود
گردها
خوابید
·
اخوان میان آیند و روند و تشکیل
گرد و غبار رابطه علی (علت و معلولی) برقرار
می سازد:
·
به همین دلیل پایان رفت و آمد به فرونشست
گرد و غبار می انجامد.
·
اخوان خواننده شعرش را گام به گام
و حتی دم به دم، بطور مثبت غافلگیر می سازد و به تحسین و تعجب وامی دارد.
ادامه دارد.
ویرایش:
پاسخحذفاین به معنی زیر بود: