میم حجری
نون نوشتن
محمود دولت آبادی
نه.
خصلتها تازه نیستند، حادث نشده اند،
و اتفاقاً بسیار قدیم اند.
ارتشاء
1
دیالک تیک ارتشاء و
رشاء
·
فقط توده نیست که تحت فشار مبارزه
بی امان طبقاتی از بالا، به طبقه حاکمه و اجامر آن رشوه می دهد.
·
خود طبقه حاکمه در رشوه خورانی،
مهارت خاصی کسب کرده است.
·
سؤال این است که چرا و به چه نیت
این رشوه خورانی توسط طبقه حاکمه صورت می گیرد؟
2
·
برای پاسخ به این پرسش باید تجارب
عینی مشخص در کارخانه و مزرعه و شرکت و اداره و غیره مورد بررسی قرار گیرند.
·
ما به برخی از آنها اشاره می کنیم.
·
تا خواننده این تحلیل خود به بررسی
مستقل مسئله بپردازد و به کشف حقیقت عینی در این زمینه نایل آید.
3
دیالک تیک ارتشاء و
رشاء
·
طبقه حاکمه در کارخانه و مزرعه و
اداره و شرکت و غیره، از رشاء (رشوه دادن و به عبارت دقیقتر رشوه خوراندن) به بعضی
از کارگران و کارمندان، جهت نفاق افکندن میان کارگران و کارمندان بهره برمی گیرد.
·
بدین طریق و با این ترفند، طبقه
کارگر به اقلیت مرفه و اکثریت ذلیل تجزیه می شود.
·
طبقه حاکمه از این اقلیت رشوه خور،
استفاده های متنوع و متفاوت به عمل می آورد:
4
دیالک تیک ارتشاء و
رشاء
·
اولا از آنها برای مانی پولاسیون
ایده ئولوژیکی کارگران و یا کارمندان استفاده می کند.
·
حتی بعضی از آنها را به پست ریاست
سندیکا و اتحادیه و غیره کارگران می رساند و از کانال آنان مبارزات طبقاتی کارگران
و یا کارمدان را بی ثمر می سازد.
5
·
ثانیا از آنان برای سرکوب مستقیم
توده کارگر و کارمند استفاده می کند.
·
مثلا اطلاعات مربوط به کار، با خست
خاصی از کارگران رشوه خور به کارگران تازه وارد منتقل می شود.
·
در نتیجه اعصاب کارگران و کارمندان
تازه وارد خرد می شود و غرور شان بکرات لگدمال می شود.
·
دیالک تیک عجیبی در این واویلا به
کار می افتد:
6
·
کارگر و کارمند تازه وارد از عهده
انجام کار محوله برنمی اید و مورد توهین و توبیخ و تخریب کارفرما (بورژوا، طبقه
حاکمه) قرار می گیرد.
·
این گام های اولیه برای اهلی کردن
کارگر و کارمند تازه وارد است.
·
مراجعه کنید به شازده کوچولو،
تکخال امپریالیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
7
·
طرفه این است که کارگر و کارمند تحقیر
و توبیخ شده، همه تقصیرات را به گردن همکار کارگر و کارمندش می اندازد.
·
چون او عملا از دادن اطلاعات کاری
به او پرهیز کرده است.
·
بدین طریق، تضاد میان کارگر و
کارفرما به تضاد میان خود کارگران و یا کارمندان استحاله می یابد.
·
در نتیجه، میان کارگران و یا کارمندان
تفرقه می افتد.
·
اکنون دیالک تیک تهوع آور جدیدی
تشکیل می شود:
8
·
رقابت بین کارگران و یا کارمندان
در اثر این تفرقه تشدید می شود.
·
این رقابت ذوالفقار امیر المؤمنین
است.
·
شمشیر دو لبه است:
الف
·
این رقابت از سوئی مانع وحدت
کارگران و و یا کارمندان و مبارزه کلکتیو (دسته جمعی) آنان بر ضد طبقه حاکمه می
گردد.
·
در نتیجه طبقه حاکمه به افزایش
ساعات کار، کاهش میزان دستمزد و پرهیز از بهسازی شرایط کار و زندگی کارگران و
کارمندان می پردازد و به سود هنگفت دست می یابد.
·
یعنی
چندین برابر رشوه ای که به برخی از کارگران و یا کارمندان خورانده، به جیبش برمی
گردد.
ب
·
از سوی دیگر، رقابت شرم انگیزی در
زمینه خوشخدمتی و حتی جاسوسی به طبقه حاکمه میان کارگران و یا کارمندان در می گیرد.
·
بدین طریق، بخش مهمی از کارگران و
کارمندان به چشم و گوش طبقه حاکمه بدل می شوند و در تحلیل نهائی به خودستیزی روی
می آورند.
·
یعنی تبر بر ریشه طبقاتی خود می
زنند.
·
آن سان که همه کارگران و یا
کارمندان به یکدیگر مظنون می شوند و رشته های پیوند تجربی و فکری میان آنان پاره
می شود.
9
·
نیت دیگر طبقه حاکمه از رشوه
خورانی به بعضی از کارگران و یا کارمندان، تخریب اخلاقی آنان است.
·
لومپن پرولتریزه کردن آنان است.
·
گداصفت سازی آنان است.
·
این رشاء طبقه حاکمه، توطئه ایده
ئولوژیکی پیش اندیشیده است.
10
·
طبقه حاکمه پس از خوراندن رشوه،
مثلا پس از پرداخت کرایه خانه اول کارگر و یا کارمند جدید، عمدا جلوی دیگر کارگران
و یا کارمندان ـ چه بسا بدون دلیل عینی مشخص ـ شخصیت او را لگدمال می کند.
·
او مطمئن است که فرد مورد نظر به
دلیل خوردن رشوه، مقاومت به خرج نخواهد داد و تمکین خواهد کرد.
·
کارفرما بدین طریق، گربه را دم
حجله می کشد تا اوتوریته طبقاتی خود را به کارگران و کارمندان دیگر نشان دهد.
·
یا از او می خواهد که یک ساعت
زودتر بیاید و یک ساعت دیرتر به خانه رود.
·
رشوه ی خورانده شده، بدین طریق
دوباره به جیب کارفرما برمی گردد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر