ویرایش و
تحلیل از
ربابه نون
·
سؤال سؤالات این است که چرا چشم
بشر این چنین به توان لایزال توده کور گشته است؟
1
·
در جامعه کمونیستی آغازین، توده از
همه نظر، همه کاره بود.
·
با تجزیه و تلاشی جامعه کمونیستی
آغازین که فاز آخرش 20 تا 30 هزار سال طول کشیده بود، بشریت وارد جامعه طبقاتی می
شود.
·
ورود بشریت به جامعه طبقاتی با
سیطره وسلطه اقلیت ممتاز متشکل از روحانیت و دیگر اربابان برده دار، توده به درجه
برده تنزل می یابد که ارسطو، به مثابه ایدئولوگ نظام برده داری، به برده ها عنوان
«ابزار سخنگو» می دهد و فراموش می کند که توده چندی قبل آدم بوده است و نه ابزار.
·
آزاد و مختار و خودمختار بوده است
و نه برده و بنده و کنیز و کلفت و نوکر و وابسته و غلام این و آن.
2
·
توده بدین طریق از نظر مادی، فکری،
روحی و روانی مورد غصب و غارت قرار می گیرد:
3
·
قبل از همه، وسایل اساسی تولید
توده غصب و غارت می شوند و تحت مالکیت خصوصی اربابان برده دار (روحانیان و دیگر
اربابان برده دار) قرار می گیرند.
·
وسایل اساسی تولید در آن مرحله از
رشد نیروهای مولده، اراضی کشت، مزارع، مراتع، باغات، قنوات، استخر، گوسفند و بز و گاو
و مرغ و خروس و خر، گاو آهن، خرمنکوب و داس و تبر و تیشه و بیل و کلنگ و قلاب
ماهیگیری و اره و غیره باید باشند.
·
توده فاقد وسایل اساسی تولید، از
این به بعد، مجبور به تمکین به اراده اربابان برده دار می گردد و برای زنده ماندن
یوغ بردگی طبقه حاکمه استثمارگر و ستمگر را بر گرده می نهد.
4
·
برده گاو و گوساله وار به سبب سطح
نازل توسعه نیروهای مولده، فقط به اندازه بخور ـ نمیر «مزد» دریافت می کند و
نتیجتا، بطور دسته جمعی از زن و فرزند تا پدر و مادر پیر جزو مایملک طبقه حاکمه می
گردد.
·
بدین طریق، سلب مالکیت بر وسایل
اساسی تولید به سلب آدمیت از توده منجر می شود.
·
توده، آدمیت زدائی می شود و تا درجه
اشیاء، تا درجه گاو و گاو آهن، به قول ارسطو، تا درجه ابزار سخنگو، تنزل می یابد.
5
·
توده قبل از (و یا همراه با) سلب مالکیت بر ابزار مادی تولید، سلب مالکیت بر ساز
و برگ فکری و هنری و غیره می شود.
·
توده روح زدائی می شود.
·
شعور زدائی می شود.
·
هنر زدائی می شود.
·
از این به بعد، واژه های توده به
گروگان گرفته می شوند.
·
واژه های گروگان گرفته شده از
محتوای مفهومی شان تهی می شوند و با مفاهیم مطلوب طبقه حاکمه پر می گردند.
·
پوسته همان می ماند که از دیرباز
بوده است.
·
هسته ی پوسته اما تعویض می شود.
·
توده از این به بعد نه با ساز و
برگ فکری و هنری خود، بلکه با ساز و برگ فکری و هنری طبقه حاکمه کار می کند.
·
یعنی با مفاهیم طبقه حاکمه «می اندیشد.»
6
·
با تشکیل دولت و بویژه قوای مسلح برده
داران، توده خلع تسلیحات تدافعی ـ رزمی می شود.
·
جنگ از این به بعد در انحصار اعضای
طبقه حاکمه برده دار قرار می گیرد.
·
شرکت توده ی برده در جنگ به میزان
شرکت اسب و شتر و قاطر و خر در جنگ است.
·
پیروزی و شکست طبقه حاکمه برده دار
«ملی» و یا «خودی» در جنگ ها و غزوات برای
توده برده همانقدر مهم است که برای اسب و شتر و قاطر و خر مهم است.
·
زوال نقش تاریخساز توده از این به
بعد رقم می خورد و رفته رفته دیالک تیک شخصیت و توده وارونه می شود.
·
یعنی نقش تعیین کننده در آن از آن نخبه
قلمداد می شود.
·
نخبه فقط می توان از اعضای نظامیف
سیاسی، اقتصادی، فکری، فلسفی و فرهنگی طبقه حاکمه باشد.
7
·
بردگی بشریت مولد و زحمتکش اکنون
تکمیل می شود:
·
بردگی مادی با بردگی فکری توأم می
گردد.
·
دیالک تیک بردگی فکری و بردگی مادی
·
دیالک تیک بردگی طبقاتی و بردگی ایده
ئولوژیکی
·
جای خدایان برابرحقوق جامعه کمونیستی
آغازین را خدایان نابرابر و نهایتا خدای واحد می گیرد که انعکاس آسمانی ـ انتزاعی اربابان
برده دار بوده اند و است.
8
·
بشریت از این به بعد وارد دوران
برده داری می شود.
·
دوران به چه معنی است؟
·
دوران مقطعی تاریخی ئی است که در آن
فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی معینی در مقیاس جهانی برقرار می گردد.
·
جنگ ها و غزوات مذهبی در این دوران
تاریخی، جنگ ها و غزوات ماهیتا برده داری اند.
·
خادم این روند و روال اند.
·
دیالک تیک این جنگ ها و غزوات از
قرار زیر است:
9
·
جنگ و غزوه و راهزنی و چپاول
کاروان های تجاری و غیره از سوئی منبع کسب و تکثیر ثروت مالی، مادی و انسانی طبقه
حاکمه برده دار است.
·
اهداف اصلی این جنگ ها و غزوات به
شرح زیر اند:
الف
·
تسخیر و تصاحب اراضی کشت، مزارع،
مراتع، باغات، قنوات و دیگر وسایل تولید.
ب
·
تکثیر تعداد برده های طبقه حاکمه
ت
·
برده ها اولا به عنوان وسایل اساسی تولید برای تولید ثروت و
نعمت مادی، به عنوان وسایل اساسی تولید مثل، به عنوان آلات لهو و لعب (سکس و عیش و
غیره) بکار می روند.
پ
·
برده های کودک و زن و مرد ضمنا به
عنوان کالا در بازارهای مختص خرید و فروش برده عرضه می شود و نتیجه حاصل از فروش آنها
به تکثیر ثروت طبقه حاکمه برده دار منجر می شود.
10
·
روی دیگر این مدال، توسعه نظام
برده داری در مقیاس جهانی از طریق تخریب جوامعی است که هنوز در نظام کمونیستی آغازین
بسر می برند.
·
جنگ خلفا بر ضد نظامات اشتراکی
بابک خرمدین و غیره، یکی از مظاهر همین گذار تاریخی ـ جهانی به نظام نوین برده داری
بوده است.
11
·
این جنگ ها و غزوات زیر پرچم های ایده
ئولوژیکی متفاوت، ولی بلحاظ طبقاتی واحد صورت می گیرند.
·
امپراطوی برده داری روم مثلا زیر پرچم
صدور تمدن و فرهنگ و دموکراسی به برده کردن ملل «وحشی» دیگر می پردازد و برده داری
شرقی تحت علم ایده ئولوژیکی اسلام.
·
ماهیت طبقاتی هر دو اما یکی است:
·
برده سازی ملل آزاد و توسعه جهانشمول
مناسبات تولیدی برده داری.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر