احسان طبری
(1295 ـ 1368)
چگونه بحث کنیم؟
نامه مردم شماره 194
(27 اسفند 1358)
تحلیلی از
شین میم شین
صرفنظر
از افرادی که «تصمیم خود را گرفته اند»،
اشخاصی
هستند که فقط طی زمان و به کمک حوادث
به
تدریج به نکته ای پی میبرند.
شما چرا عجله دارید؟
بگذارید «زمان» هم کمک کند؟
شما چرا عجله دارید؟
بگذارید «زمان» هم کمک کند؟
·
منظور از مفهوم «پی بردن به نکته ای در طی زمان» چیست؟
1
·
آیا فقط برخی ها در طی زمان به نکته ای پی می برند و یا
چنین روند و روالی شامل حال همه انسان ها و حتی حیوان ها می شود؟
2
·
آیا ما اینجا با روند طبیعی شناخت سر و کار نداریم؟
3
·
آیا شناخت نتیجه انعکاس چیزها در آئینه ضمیر انسان ها
نیست و همیشه خصلت تدریجی و گام به گام ندارد؟
4
·
آیا می توان به چیزها، پدیده ها و سیستم ها بطور برق آسا
پی برد؟
5
·
آیا دیالک تیک کمیت و کیفیت، قانون دیالک تیکی گذار از
تغییرات کمی به کیفی و برعکس در روند شناخت چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای
هستی صدق نمی کند؟
6
·
اینکه کسی سریعتر از دیگری به نکته ای پی می برد، آیا
دلیلش این نیست که بلحاظ کمی و کیفی سرمایه معنوی (تجارب، انعکاسات، تأملات و مفاهیم و قوانین) بیشتری در اختیار دارد؟
7
·
کودکی که برای اولین بار تبر در دست می گیرد و بر تنه
درخت فرود می آورد، آیا شناختش از تنه و تبر و نحوه فرود آوردن تبر کمتر از دهقانی
نیست که این کار را صدها بار انجام داده است؟
8
·
آیا می توان براحتی ادعا کرد برخی از انسان ها را باید
به حال خود گذاشت تا معلم زمان نکاتی را یادشان بدهد و وقت خود را فقط صرف آنهائی باید
کرد که منظور ما را برق آسا درمی یابند و چه بسا ادای دریافتن آن را در می آورند؟
9
·
در هر حال، از دو حالت قصه خالی نیست:
الف
·
این پی بردن به نکته ای یا با واسطه، بوسیله دیگری، به
وساطت دیگری، یعنی از طریق روشنگری صورت می گیرد.
ب
·
و یا بیواسطه، یعنی از طریق خود آزمائی، خود اندیشی، خود
جوئی، خود یابی.
10
·
بحث یعنی شرکت فعال در روشنگری.
11
·
بحث یعنی روشنگری همزمان خویشتن و دیگری.
12
·
کمتر بحثی می توان سراغ گرفت که شرکت کنندگان در آن، از
یکدیگر و یا از دینامیسم خود بحث، نیاموزند.
13
·
بحث هر دو طرف شرکت کننده در چالش فکری را به تفکر وامی
دارد.
14
·
بحث بسان موتوری، مغز هر دو طرف را هندل می زند و به تأمل
و تفکر و تعمق وامی دارد.
15
·
پی بردن با واسطه به نکته ای در هر صورت، تضمین شده تر
از پی بردن بیواسطه و با گذشت زمان به نکته ای است.
16
·
حتی می توان گفت هر پی بردن بیواسطه به نکته ای (حقیقت
امری) کاتالیزوری نیاز دارد.
17
·
بحث ـ حتی اگر بی ثمر جلوه کند و نتیجه فوری به بار
نیاورد ـ نقش کاتالیزور را بیشک بازی می کند.
18
·
بحث کاتالیزور خود آزمائی، خود اندیشی، خود جوئی و خود
یابی می گردد.
19
·
از این رو نمی توان با رهنمود طبری موافق بود.
·
طبری به نحوی از انحا، مریدان خود را به انفعال و کناره
جوئی از چالش فکری فرا می خواند.
·
چنین رهنمودی استالینیستی است و با آموزه ها و سنن فکری مارکس و انگلس و لنین بیگانه است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر