دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (394)

پروفسور دکتر هورست هولتسر

فصل هشتم

علوم اجتماعی / جامعه شناسی

برگردان شین میم شین

بخش ششم

امپریالیسم به مثابه سیستم ایدئال:

پارسونس

پیشکش به

سرهنگ محمد علی مبشری

 (تاریخ تیر باران بیست و هفتم مهر ۱۳۳۳) 

65

·        پارسونس این ایده ئولوژی تعادل سازمان داده شده را به عنوان الگوی مبتنی بر علوم اجتماعی معتبر برای منطق سازمانی هر جامعه بطور کلی و برای «منطق فنی» (تکنومنطق) آن جا می زند.  

66

·        این ایده ئولوژی را ضمنا می توان به عنوان افسانه پارسونس در زمینه راسیونالیته «اجتماعی ـ فنی» سیستم های اجتماعی تلقی کرد.

·        برای اینکه تعیین هر پیوند اجتماعی به مثابه نوعی دستگاه اجتماعی که به اصطلاح، بطرز فنی ـ کامپیوتری بر اساس یک برنامه فونکسیونی (نظام هنجاری) اداره می شود و ضما خودش خودش را اداره می کند، از روش تبلیغاتی مبتنی بر هوا و هوس پارسونس پرده برمی دارد:

·        این کسب و کار پارسونس عبارت است از پرده پوشی دستگاه انحصاری دولتی حاکم با استناد به خزعبلات زیر:

الف

·        با استناد به «منطق فنی» کذایی اش.

ب

·        با استناد به راسیونالیته فنی اش.

ت

·        با استناد به کفایت در کیفیت شکل گرفته اجتماعی ـ طبقاتی اش.

67

·        به همان سان که تمکین بی چون و چرا به نظام هنجاری گوئیا به کارکرد بی عیب و نقص سیستم اجتماعی منجر می شود، به همان سان هم رقصیدن به ساز راسیونالیته فنی روند سیستم و قبول آن به مثابه آش کشک خاله، برای اعضای هر سیستم، عالی ترین درجه ارضای نیازهای شان را به دنبال می آورد.

68

·        این بافته ایده ئولوژیکی پارسونس، بدین طریق هر تغییر در سیستم هنجاری را و در نتیجه تغییرات سیستم اجتماعی را به مثابه خطر برای ثبات سیستم اجتماعی قلمداد می کند و مهر خصومت با نظام بر پیشانی اش می کوبد.

69

·        پارسونس مبلغ خستگی ناپذیر این ایده است که برای تشکیل کلیه شرایط لازم جهت تنظیم خود به خودی سیستم اجتماعی، لازم است که همه اعضای جامعه خود را به اجرای برنامه خالی از تضاد از سوئی و حراست از ثبات سیستم اجتماعی از سوی دیگر مکلف بدانند و ممانعت از خطرات ثبات شکن و سیستم ستیزی ها را به آماج سیستمی و حیاتی خود مبدل سازند.

ادامه دارد.