۱۳۹۳ دی ۱۱, پنجشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (239)


پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین
بخش سوم
ماتریالیسم در فلسفه کلاسیک بورژوائی فرانسه
ادامه  

7
·        ماتریالیسم پیش شرط های تئوری سازی را نه در خود علوم طبیعی و یا در فلسفه های علمی موجود در آنها، بلکه در سنت فلسفی راسیونالیستی، امپیریستی و سنسوئالیستی (خردگرائی، تجربه گرائی، حسگرائی) می داند.

·        مراجعه کنید به تجربه گرائی، حسگرائی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

8
·        ماتریالیسم می تواند از طرح جان لاک در زمینه ی کسب شناخت از «تجربه» (ادراک و دانش تجربی) و تلاش اسلوبی در زمینه کسب دقت و از تئوری همزمان متافیزیکی و ضد اسکولاستیکی رابطه ماده و روح رنه دکارت و قبل از همه از فیزیک کارتزیانیستیِ ماده در تئوری شناخت مبتنی بر تصویرتئوری خویش، شناخت فلسفی را بر پایه ی شناخت طبیعت تضمین کند.
·        ماتریالیسم بدین طریق می تواند از طرح راسیونالیستی ماده، وحدت مادی همه موجودات (هر آنچه هست) را و بدین طریق، شرایط توضیح مونیستی جهان را بدست آورد.
·        آن سان که در رد فرضیه بافی اسپکولاتیو و در تأیید مشاهده، «کشف» «فلسفه اصول طبیعی ریاضی» نیوتون در سال 1687 سرمشق و سرلوحه بوده است.

·        مراجعه کنید به مونیسم، دیالک تیک ماده و روح در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 

9
·        ایدئال معرفتی ماتریالیستی و تعیین ناتورالیستی موضوع شناخت فلسفه ـ به مثابه علم ـ (فلسفه از دید دایرة المعارفی های فرانسه، «سیستم علم» بوده است) تنها گذار از تفکر شناسنده (دراک) به تفکر دگرگونساز (تفکر مبتنی بر تأثیرگذاری  مصممانه عملی) را منطقی و ضرور تلقی می کند:

الف
·        خرافه و مذهب و متافیزیک به دلایل معرفتی، به تیغ تیز انتقاد سپرده می شوند.

ب
 کلود آدرین هلوه تیوس (1715 ـ 1771) 
فیلسوف ماتریالیست

·        ماتریالیست های فرانسه به فونکسیون ایده ئولوژیکی خرافه و مذهب و متافیزیک در سیستم اجتماعی فئودالی پی می برند.

·        کلود ادریان هلوه تیوس می نویسد:
·        «فیزیک و اتیک (اخلاق) دو ستون بعید از یکدیگرند، ولی روزی با سرمایه ی واحدی به وحدت و پیوند با یکدیگر خواهند رسید.»
·        (هلوه تیوس، «در زمینه انسان، استعدادهای فکری آن و تربیت آن»، ورنر کراوس، «آثار فلسفی»، ص 547، 1974)  

10
·        طبیعت شناسی، آته ئیسم، برابری طبیعی حقوق انسان ها و انتقاد اجتماعی سنگپایه های این وحدت و پیوندند.
·        به قول کلود ادریان هلوه تیوس، «سعادت انسانی به موضوع پژوهش فلسفی ارتقا می یابد.
·        این سعادت انسانی هم وابسته به قوانین حاکم است و هم وابسته به تعالیم حاصله.»
·        (همانجا، ص 11) 

11
·        ماتریالیسم، رادیکال ترین فرم خود را در سال 1758 با کلام زیرین هلوه تیوس کسب می کند:
·        «ما فقط و فقط آن هستیم که محیط پیرامون از ما می سازد.» (ناومن، «هولباخ و مسئله ماتریالیسم»،  
·       (ص 121)  

12
·        ماتریالیسم در این کلام مبتنی بر نگرش علمی از تاریخ پیدایش شعور و عادات اجتماعی (اتیک و یا اخلاق) بنا بر علل عینی، تئولوژی، عقاید مبتنی بر وحی الهی و اوتوریته کلیسا و دولت فئودالی را مورد انتقاد شدید قرار می دهد.
·        چون هیچکدام از آنها واجد مشروعیت عقلی نیستند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر