پروفسور
دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم
برگردان
شین میم شین
بخش
سوم
ماتریالیسم
در فلسفه کلاسیک بورژوائی فرانسه
ادامه
7
·
ماتریالیسم پیش شرط های تئوری سازی
را نه در خود علوم طبیعی و یا در فلسفه های علمی موجود در آنها، بلکه در سنت فلسفی
راسیونالیستی، امپیریستی و سنسوئالیستی (خردگرائی، تجربه گرائی، حسگرائی) می داند.
·
مراجعه کنید به تجربه گرائی،
حسگرائی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
8
·
ماتریالیسم می تواند از طرح جان
لاک در زمینه ی کسب شناخت از «تجربه» (ادراک و دانش تجربی) و تلاش اسلوبی در زمینه
کسب دقت و از تئوری همزمان متافیزیکی و ضد اسکولاستیکی رابطه ماده و روح رنه دکارت
و قبل از همه از فیزیک کارتزیانیستیِ ماده در تئوری شناخت مبتنی بر تصویرتئوری
خویش، شناخت فلسفی را بر پایه ی شناخت طبیعت تضمین کند.
·
ماتریالیسم بدین طریق می تواند از
طرح راسیونالیستی ماده، وحدت مادی همه موجودات (هر آنچه هست) را و بدین طریق،
شرایط توضیح مونیستی جهان را بدست آورد.
·
آن سان که در رد فرضیه بافی اسپکولاتیو
و در تأیید مشاهده، «کشف» «فلسفه اصول طبیعی ریاضی» نیوتون در سال 1687 سرمشق و
سرلوحه بوده است.
·
مراجعه کنید به مونیسم، دیالک تیک
ماده و روح در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
9
·
ایدئال معرفتی ماتریالیستی و تعیین
ناتورالیستی موضوع شناخت فلسفه ـ به مثابه علم ـ (فلسفه از دید دایرة المعارفی های
فرانسه، «سیستم علم» بوده است) تنها گذار از تفکر شناسنده (دراک) به تفکر
دگرگونساز (تفکر مبتنی بر تأثیرگذاری مصممانه
عملی) را منطقی و ضرور تلقی می کند:
الف
·
خرافه و مذهب و متافیزیک به دلایل
معرفتی، به تیغ تیز انتقاد سپرده می شوند.
ب
کلود آدرین هلوه تیوس (1715 ـ 1771)
فیلسوف ماتریالیست
·
ماتریالیست های فرانسه به فونکسیون
ایده ئولوژیکی خرافه و مذهب و متافیزیک در سیستم اجتماعی فئودالی پی می برند.
·
کلود ادریان هلوه تیوس می نویسد:
·
«فیزیک و اتیک (اخلاق) دو ستون بعید از
یکدیگرند، ولی روزی با سرمایه ی واحدی به وحدت و پیوند با یکدیگر خواهند رسید.»
·
(هلوه تیوس، «در زمینه انسان، استعدادهای
فکری آن و تربیت آن»، ورنر کراوس، «آثار فلسفی»، ص 547، 1974)
10
·
طبیعت شناسی، آته ئیسم، برابری
طبیعی حقوق انسان ها و انتقاد اجتماعی سنگپایه های این وحدت و پیوندند.
·
به قول کلود ادریان هلوه تیوس، «سعادت
انسانی به موضوع پژوهش فلسفی ارتقا می یابد.
·
این سعادت انسانی هم وابسته به
قوانین حاکم است و هم وابسته به تعالیم حاصله.»
·
(همانجا، ص 11)
11
·
ماتریالیسم، رادیکال ترین فرم خود
را در سال 1758 با کلام زیرین هلوه تیوس کسب می کند:
·
«ما فقط و فقط آن هستیم که محیط پیرامون از
ما می سازد.» (ناومن، «هولباخ و مسئله ماتریالیسم»،
· (ص 121)
12
·
ماتریالیسم در این کلام مبتنی بر
نگرش علمی از تاریخ پیدایش شعور و عادات اجتماعی (اتیک و یا اخلاق) بنا بر علل
عینی، تئولوژی، عقاید مبتنی بر وحی الهی و اوتوریته کلیسا و دولت فئودالی را مورد
انتقاد شدید قرار می دهد.
·
چون هیچکدام از آنها واجد مشروعیت
عقلی نیستند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر