پروفسور
هرمان کله نر (1926)
فیلسوف
حقوق
مؤلف
کتب بیشمار
برگردان شین
میم شین
9
·
قلمداد کردن حقوق شهروندی بورژوائی بمثابه حقوق بشر،
کوشش عام بورژوازی را در زمینه جا زدن منافع طبقاتی خاص خود بمثابه منافع مشترک
همه انسان ها منعکس می کند.
الف
·
(حقوق
شهروندی عبارتند از حقوق قانونی که هر دولتی و یا هر نهاد قابل قیاس با
دولت برای شهروندان قائل می شود.
·
در دموکراسی ـ برای مثال ـ حق
انتخابات جزو حقوق شهروندی است و تمامت
حقوق اولیه نیز که حقوق
بشر محسوب نمی شوند، جزو حقوق شهروندی
اند.
·
حقوق شهروندی ـ قبل از همه ـ در رابطه میان دولت و
شهروندان مطرح می شوند و نه در روابط میان شهروندان. مترجم)
ب
·
(حقوق
بشر به حقوقی اطلاق می شود که فقط به شهروندان یک دولت اختصاص نمی یابند.
·
حقوق بشر که حقوق سوبژکتیف هم نامیده می شود، شامل حال
هر انسانی است.
·
طرح حقوق بشر حاکی از آن است که همه انسان ها بدلیل
انسان بودن از حقوق برابر و یکسان برخوردارند و این حقوق، خصلت عام و یونیورسال
دارند، استثناء نمی شناسند، غیر قابل انتقالند و تقسیم ناپذیرند.
·
ایده حقوق بشر با هومانیسم و با ایده حقوق
طبیعی توسعه یافته در عصر روشنگری
پیوند تنگاتنگ دارد. مترجم)
ت
·
(حقوق
اولیه (ویا حقوق شخصیتی) به حقوق
مهم تضمین یافته اطلاق می شود که اعضای جامعه در مقابل دولت دارند و در صورت
لگدمال شدن می توانند شکایت کنند.
·
حقوق اولیه، قبل از همه حقوق تدافعی شهروندان در مقابل
دولت است که البته میان خود شهروندان نیز مؤثر واقع می شود. مترجم)
پ
·
(حقوق
ملل به نظام حقوقی ماورای دولتی اطلاق می شود که میان سوبژکت های حقوقی ملل و یا در واقع دول
برابر حقوق برقرار می شود.
·
مهمترین منبع حقوقی مثبت حقوق
ملل را اعلامیه ملل متحد تشکیل می دهد.
مترجم)
10
·
«انسانی کردن» حقوق
شهروندی ـ دولتی به معنی برسمیت شناسی ظاهری تفکیک قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی است
که از طریق تقدیس حوایج مادی جامه عرفانی دربرمی کند.
11
·
تولید کاپیتالیستی گسترش یافته به نیروهای کار نیاز
داشت، نیروهای کاری که اختیارشان دست خودشان بود.
·
به عبارت دیگر، تولید کاپیتالیستی گسترش یافته به طرف
مبادله نیروی کار به ازای پول نیاز داشت.
·
حقوق نیروهای کار ـ اما ـ نه از منشاء طبقاتی شان، بلکه از تعلق شان به جامعه بورژوائی و به دولتی که این
جامعه را تضمین می کرد، نشئت می گرفت.
·
به همین دلیل، حقوق اولیه نه حقوق طبقاتی، بلکه حقوق
شهروندی بوده اند.
12
·
بورژوازی پس از تسخیر بازار داخلی، در صدد تسخیر بازار
خارجی نیز برمی آید.
·
چون بورژوازی در این بازار خارجی شرایط بهره وری سرمایه
را می جوید که با شرایط بازار داخلی انطباق داشته باشند، وابستگان طبقاتی به درجه شهروند دولت ارتقا یافته را ـ همزمان ـ به مثابه اشخاص «طبیعی» برسمیت می شناسد.
· از این رو ست که بخشی از حقوق شهروندی خصلت حقوق جهانوندی دارند، یعنی حقوق بشر هستند.
·
لیست های حقوق اولیه
ـ بدین طریق ـ توجیه و استتار سیستم سیاسی سرمایه
داری مبتنی بر رقابت بوده اند که دعوی ابدی بودن داشته اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر