سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
لیسانس حقوق و علوم سیاسی
کارمند وزارت بهداری
شین میم شین
تحلیل شعر
له له و تنفس
·
سیاوش کسرائی را باید از نو شناخت.
·
ما نه اهل پیشداوری هستیم و نه اهل خیالبافی.
·
آشنائی با تئوری رهائی بخش
مارکس ریشه های ما را از خطه اوتوپی ها
و رؤیاها بر کنده و به عالم علوم افکنده است.
·
ما نوشته ها را که فرم و قالب اندیشه ها هستند، به همان
سان تجزیه و تحلیل می کنیم که زیست شناسان لای و لجنی را که از اعماق رودها بدر می
کشند و ذره ذره زیر میکروسکوپ می نهند.
·
سیاوش شاعری معمولی نبوده و نیست.
·
سیاوش تجسم بارز دیالک تیک شعر و شعور و شعار است.
·
سیاوش شاعری پرولتر و پهلوان و پارتیزان و فیلسوف است.
·
ما از طریق تحلیل تک تک اشعار او، با جهان و جهان بینی سیاوش
آشنا خواهیم شد.
بند اول
خوابم نمی برد
گوشم فرودگاه صداهای بی صدا ست
باور نمی کنی
اما
·
شاعر توده ها بی قرار و بی تاب است و از ولوله بی
امان صداهای بی صدا خوابش نمی برد.
·
گوش شاعر به فرودگاهی از صداها بدل شده است.
·
چه صداهائی؟
بند دوم
من پچ پچ غمین تصاویر عشق را
ـ محبوس و چارمیخ به دیوار سال ها ـ
پیوسته باز می شنوم، در درون شب
·
یکی از صداها، پچ پچ تصاویر عشق است.
·
پچ پچ تصاویری است که در تصویرقاب
ها محبوسند.
·
محبوس در قاب های مصلوب به دیوار سال ها:
·
یادها، رد پاها در جاده های بی پایان و خونین زندگی.
·
دلیل آن این است که مرده ها در زنده ها به زندگی دیگرگونه
ای آغاز می کنند.
بند سوم
من رویش گیاه و رشد نهالان
پرواز ابرها، تولد باران
تخمیرهای ساکت و جادویی زمین
من نبض خلق را
از راه گوش می شنوم، آری
همواره من تنفس دریای زنده را
تشخیص می دهم
باور نمی کنی
اما
·
علاوه بر پچ پچ مجازی
تصویرها، صدای حقیقی دیگری در فرودگاه گوش
شاعر طنین می افکند:
·
صدای رویش گیاهان و رشد نهالان.
1
·
یادها و رد پاها پس از نفوذ در جان ها،
انرژی رویش را آزاد می سازند و مرده های دیروز در
زنده های امروز جان می گیرند و قد می افرازند:
·
دیالک تیک گسست و پیوست
·
دیالک تیک شکست و استمرار.
2
·
راه بی رهرو یاوه بی سر و تهی بیش نیست.
·
راه، همواره دیالک تیک رهرو
و راه است و لذا بی رهرو نمی ماند و نمی تواند راه باشد و بی رهرو بماند.
3
·
شاعر علاوه بر اینها ـ همه ـ پرواز
ابرها را می شنود و تولد باران را.
·
چشمه های خروشان رحمت که رویش گیاهان را و رشد نهالان را
تضمین خواهند کرد:
·
دیالک تیک بارش و رویش که بسط و تعمیم دیالک
تیک وسیله و آماج (تأثیر، هدف) است.
4
·
داستان هستی در زمین مادر ـ به روایتی ـ چنین آغاز شده است.
·
رشد گیاهان در دریاها و خشکی ها و پمپاژ بی امان اکسیژن
به جو سرشاز از هیدروژن زمین، ترکیب اکسیژن با هیدروژن، تشکیل آب و پرواز ابر و
بارش بی امان باران.
·
دیالک تیک بارش و رویش از این قرار بوده و است و خواهد بود.
5
·
رویش گیاهان و رشد نهالان به معنی تولید اکسیژن و مواد
حیات بخش است، به معنی زندگی و حیات است.
6
·
گیاهان و نهالان گاز اختناق آور زمین (کربن دی اوکسید) را جذب می کنند و با ترکیب آن با آب، به تولید
مواد حیات بخش برای زنده ها می پردازند:
·
دیالک تیک جذب و دفع
·
دیالک تیک جذب گاز مهلک و دفع گاز حیات بخش برای دیالک تیک جذب
گاز حیات بخش و دفع گازهای مهلک در اندام جانوران و انسان ها:
·
سیکل بی گسست حیات:
سعدی
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار اند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری!
7
·
در سرزمین سیاوش چه
بسا شاعرانی زیسته اند و می زیند که ناتوان از شنودن صداهائی از این دست اند.
·
فرق، تفاوت و چه بسا، تضاد
سیاوش با گله شاعران گندنده در خویش، در امید لایزال سیاوش است که از جهان
بینی ماتریالیستی ـ دیالک تیکی اش سرچشمه می گیرد.
5
·
سیاوش نه شاعر پسیمیسم (بدبینی) و نومیدی،
بلکه شاعر اوپتیمیسم
(خوش بینی) و امید لایزال است.
6
·
اما از امید تا امید فرسنگ ها فاصله است:
·
شعرای دیگری نیز هستند که چه بسا همسنگر سیاوش بوده اند و از امید دم زده اند و به امید خویش
نازیده اند.
·
امید سیاوش اما
امیدی رزمنده است، نه توسری خور و منفعل.
·
امید سیاوش امیدی
بالنده است، مثال گیاهان، مثال نهالان.
7
·
شاعر تخمیر خاک را ، نبض خلق را، تنفس دریای زنده را می
شنود.
·
خلق بمثابه مفهومی دشوار، تضادمند چون دریا، مهربان و
هراسناک در آن واحد:
·
دیالک تیکی از مهر و قهر.
·
ناظم حکمت اثری تحت عنوان «چشم انداز بشری» در این زمینه
دارد که بوی دیالک تیک خدمت و خیانت می دهد،
اگر اشتباه نکنیم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر