۱۳۹۳ دی ۱۱, پنجشنبه

جهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (3)


  سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
 (اصفهان ـ وین)
لیسانس حقوق و علوم سیاسی
کارمند وزارت بهداری
شین میم شین

تحلیل شعر
له له و تنفس

·        سیاوش کسرائی را باید از نو شناخت.

·        ما نه اهل پیشداوری هستیم و نه اهل خیالبافی.
·        آشنائی با تئوری رهائی بخش مارکس ریشه های ما را از خطه اوتوپی ها و رؤیاها بر کنده و به عالم علوم افکنده است.
·        ما نوشته ها را که فرم و قالب اندیشه ها هستند، به همان سان تجزیه و تحلیل می کنیم که زیست شناسان لای و لجنی را که از اعماق رودها بدر می کشند و ذره ذره زیر میکروسکوپ می نهند.
·        سیاوش شاعری معمولی نبوده و نیست.
·        سیاوش تجسم بارز دیالک تیک شعر و شعور و شعار است.
·        سیاوش شاعری پرولتر و پهلوان و پارتیزان و فیلسوف است.
·        ما از طریق تحلیل تک تک اشعار او، با جهان و جهان بینی سیاوش آشنا خواهیم شد.

بند اول
خوابم نمی برد
گوشم فرودگاه صداهای بی صدا ست
باور نمی کنی
اما

·        شاعر توده ها بی قرار و بی تاب است و از ولوله بی امان  صداهای بی صدا خوابش نمی برد.
·        گوش شاعر به فرودگاهی از صداها بدل شده است.
·        چه صداهائی؟

بند دوم
من پچ پچ غمین تصاویر عشق را
ـ محبوس و چارمیخ به دیوار سال ها ـ
پیوسته باز می شنوم، در درون شب

·        یکی از صداها، پچ پچ تصاویر عشق است.
·        پچ پچ تصاویری است که در تصویرقاب ها محبوسند.
·        محبوس در قاب های مصلوب به دیوار سال ها:
·        یادها، رد پاها در جاده های بی پایان و خونین زندگی.

·        دلیل آن این است که مرده ها در زنده ها به زندگی دیگرگونه ای آغاز می کنند.


بند سوم
من رویش گیاه و رشد نهالان
پرواز ابرها، تولد باران
تخمیرهای ساکت و جادویی زمین
من نبض خلق را
از راه گوش می شنوم، آری

همواره من تنفس دریای زنده را
تشخیص می دهم
باور نمی کنی
اما
  
·        علاوه بر پچ پچ مجازی تصویرها، صدای حقیقی دیگری در فرودگاه گوش شاعر طنین می افکند:
·        صدای رویش گیاهان و رشد نهالان.

1
·        یادها و رد پاها پس از نفوذ در جان ها، انرژی رویش را آزاد می سازند و مرده های دیروز در زنده های امروز جان می گیرند و قد می افرازند:
·        دیالک تیک گسست و پیوست
·        دیالک تیک شکست و استمرار.

2
·        راه بی رهرو یاوه بی سر و تهی بیش نیست.
·        راه، همواره دیالک تیک رهرو و راه است و لذا بی رهرو نمی ماند و نمی تواند راه باشد و بی رهرو بماند.

3
·        شاعر علاوه بر اینها ـ همه ـ پرواز ابرها را می شنود و تولد باران را.
·        چشمه های خروشان رحمت که رویش گیاهان را و رشد نهالان را تضمین خواهند کرد:
·        دیالک تیک بارش و رویش که بسط و تعمیم دیالک تیک وسیله و آماج (تأثیر، هدف)  است.

4
·        داستان هستی در زمین مادر ـ به روایتی ـ  چنین آغاز شده است.
·        رشد گیاهان در دریاها و خشکی ها و پمپاژ بی امان اکسیژن به جو سرشاز از هیدروژن زمین، ترکیب اکسیژن با هیدروژن، تشکیل آب و پرواز ابر و بارش بی امان باران.
·        دیالک تیک بارش و رویش از این قرار بوده و است و خواهد بود.

5
·        رویش گیاهان و رشد نهالان به معنی تولید اکسیژن و مواد حیات بخش است، به معنی زندگی و حیات است.

6
·        گیاهان و نهالان گاز اختناق آور زمین (کربن دی اوکسید)  را جذب می کنند و با ترکیب آن با آب، به تولید مواد حیات بخش برای زنده ها می پردازند:
·        دیالک تیک جذب و دفع
·        دیالک تیک جذب گاز مهلک و دفع گاز حیات بخش برای دیالک تیک جذب گاز حیات بخش و دفع گازهای مهلک در اندام جانوران و انسان ها:
·        سیکل بی گسست حیات:

سعدی
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار اند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری!

7
·        در سرزمین سیاوش چه بسا شاعرانی زیسته اند و می زیند که ناتوان از شنودن صداهائی از این دست اند.
·        فرق، تفاوت و چه بسا، تضاد سیاوش با گله شاعران گندنده در خویش، در امید لایزال سیاوش است که از جهان بینی ماتریالیستی ـ دیالک تیکی اش سرچشمه می گیرد.

5
·        سیاوش نه شاعر پسیمیسم (بدبینی) و نومیدی، بلکه شاعر اوپتیمیسم (خوش بینی) و امید لایزال است.

6
·        اما از امید تا امید فرسنگ ها فاصله است:
·        شعرای دیگری نیز هستند که چه بسا همسنگر سیاوش بوده اند و از امید دم زده اند و به امید خویش نازیده اند.
·        امید سیاوش اما امیدی رزمنده است، نه توسری خور و منفعل.
·        امید سیاوش امیدی بالنده است، مثال گیاهان، مثال نهالان.

7

·        شاعر تخمیر خاک را ، نبض خلق را، تنفس دریای زنده را می شنود.
·        خلق بمثابه مفهومی دشوار، تضادمند چون دریا، مهربان و هراسناک در آن واحد:
·        دیالک تیکی از مهر و قهر.

·        ناظم حکمت اثری تحت عنوان «چشم انداز بشری» در این زمینه دارد که بوی دیالک تیک خدمت و خیانت می دهد، اگر اشتباه نکنیم.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر