پروفسور
دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم
برگردان
شین میم شین
بخش
دوم
فونکسیون
معرفتی و اجتماعی مفهوم ماتریالیسم
در جامعه
بورژوائی
ادامه
7
·
فلسفه کلاسیک بورژوائی با برنامه
معرفتی ـ نظری خاص خود از همان آغاز، مسئله سوبژکت ـ اوبژکت را بطرز روز افزونی از
چارچوب تنگ مسئله امکانات انطباق جهان مادی با شناخت آزاد می سازد.
·
فلسفه کلاسیک بورژوائی مفهوم علل
مناسبات تصویر برداری معرفتی را از عرصه عینیت به حوزه ساخت های واقعی انسان بواسطه
خرد منتقل می کند.
8
·
انسان ها در می یابند که با
استفاده از طبیعت خود و خرد خود بلحاظ تاریخی قادر به انجام چه کارهائی اند.
·
ماتریالیسم و ایدئالیسم در فلسفه
کلاسیک بورژوائی اصولا و اساسا مکلف به
اثبات دعاوی بورژوائی در زمینه های زیر بوده اند:
الف
·
در زمینه آزادی نقشه کشی و هدایت
تاریخی
ب
·
در زمینه ی محسوب داشتن مقاومت
آشکار رژیم آنشی (ارتجاع فئودالی) در مقابل رهایش بورژوائی به مثابه مخالفت با
حقوق طبیعی و عقلی هر شهروند (به مثابه انسان)
ت
·
در زمینه پایه ریزی تحولات ممکنه
9
·
وجه مشترک برنامه های فلسفی
ماتریالیستی و ایدئالیستی در آغاز در زمینه مفاهیم زیر بوده است:
الف
·
در زمینه مفهوم وحدت طبیعت و تاریخ
ب
·
در زمینه مفهوم کلیت همه چیزهای
واقعی
ت
·
در زمینه مفهوم قانونمندی پیشرفت
پ
·
در زمینه مفهوم ضرورت نیل به آماج
های عقلی
10
·
نه ماتریالیسم و نه ایدئالیسم در
گرایشات افراطی دترمینیسم و اگنوستیسیسم (تعین مندی گرائی و ندانمگرائی) وارد نمی
شوند، اما در رابطه با اختلاف نظرها و مرزبندی ها به مثابه دو سیستم از مواضع خود
حتی وجبی عقب نشینی نمی کنند.
11
·
ماتریالیسم و ایدئالیسم اما در
مبارزه بر ضد متافیزیک اسپکولاتیو ـ به مثابه ایده ئولوژی رژیم آنشی ـ موضع فکری
مشترکی اتخاذ می کنند.
12
·
عناصر زیرین ماتریالیسم و
ایدئالیسم ـ قبل از همه ـ قابل مقایسه اند:
1
·
آماج های معرفتی
الف
·
ارتقای (تکامل و توسعه کمی و
کیفی) دقت توصیف
ب
·
ارتقای بغرنجیت توصیف
ت
·
ارتقای درجه بلوغ (استقلال فکری و
عملی) انسان ها
2
·
ساز و برگ تئوری سازی که در
استفاده از قیاس ها (آنالوژی) آشکار می
گردد.
3
·
فونکسیون فلسفه
الف
·
به مثابه انتقاد از پیشداوری
ها
ب
·
به مثابه انتقاد از کارآئی های فهم
ت
·
به مثابه انتقاد از سنت غیرعقلائی
تفکر
پ
·
به مثابه انتقاد از مناسبات ایده
ئولوژیکی، اجتماعی و سیاسی حاکم.
ث
·
به مثابه انتقاد از منشاء و
فونکسیون روشنفکریت فلسفی به مثابه حامل تغییر تغییر و پیشرفت در مغایرت با هوش
توده های ناآگاه تحت سلطه.
13
·
این مکمل یکدیگر بودن
تفاوت در دو سیستم تفکر فلسفی (ماتریالیسم و ایدئالیسم) هم در طی مرحله خیزشی و انقلابی بورژوازی ـ قبل
از همه در انگلستان و فرانسه ـ و هم بعدها
در آلمان، به مثابه یکی از پیش شرط های تئوریکی سوسیالیسم علمی اهمیت دارد.
14
·
فلسفه ماتریالیستی و فلسفه
ایدئالیستی در مرحله تشکیل بورژوازی به مثابه طبقه، همزمان وارد صحنه می شوند.
·
اندکی بعد با تشکیل پرولتاریا به
مثابه طبقه و تشکیل آنتاگونیسم طبقاتی به فرم دیگری از رابطه نسبت به یکدیگر می
رسند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر