دیکتاتوری
هنوز در ج. اسلامی نهادینه نشده
و
نباید بگذاریم بشود.
سرچشمه:
(راه توده 345 28 آذر ماه )
تحلیلی
از مسعود بهبودی
یعنی استبداد هنوز سیستماتیک
نشده است.
درحالیکه در زمان شاه، در سال های
پس از کودتای 28 مرداد چنین شد.
·
اکنون جای مفهوم «نهادینه گشتن» را
مفهوم «سیستماتیزه گشتن» می گیرد.
·
می توان به قبر قمر بنی هاشم قسم
خورد که حریف معنی مفهوم «سیستماتیزه گشتن» را نمی داند.
·
منظور از «سیستماتیزه گشتن» چیزی یکی
از عناصر متشکله سیستمی گشتن آن چیز است.
·
در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی از دیالک
تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم سخن می رود.
·
وحدت اتم های آهن پس از کسب ساختار
معین به تشکیل سیستم معینی از قبیل داس و یا تبر منجر می شود.
·
پیوند اتم های آهن با سیستم مثلا
داس، پیوندی سیستماتیک است.
1
یعنی استبداد هنوز سیستماتیک
نشده است.
درحالیکه در زمان شاه، در سال های
پس از کودتای 28 مرداد چنین شد.
·
قاعدتا باید پس از صدور حکم، دلیل اقامه
کرد.
·
حریف اما چون دلیل تجربی و منطقی در
چنته ندارد، عوامفریبانه به صحرای محشر می زند:
درحالیکه در زمان شاه، در سال های
پس از کودتای 28 مرداد چنین شد.
·
اما از فرط حواس پرتی فراموش می
کند که قبلا چه گفته است:
و در زمان شاه سابق نیز در دهه
1340 تا رسیدن به انقلاب (عنگلاب) نهادینه
شد.
2
·
حریف چون اندیشیدن بلد نیست، جفنگ
تحویل خواننده می دهد.
·
دیکتاتوری خاندان پهلوی در طرفة
العینی هم «نهادینه» و هم «سیستماتیزه» می
شود، ولی دیکتاتوری یأجوج و مأجوج پس از سی و چند سال نه «نهادینه» می شود و نه «سیستماتیزه».
·
حریف نمی داند که دیکتاتوری چیست؟
·
چون از کمترین سواد فلسفی بی بهره
است.
·
درد حریف اما فقط درد معرفتی و
نظری نیست.
·
درد حریف دردی طبقاتی است.
·
حریف حقیقت عینی را در تضاد با
منافع طبقاتی خود می بیند و لذا انکارش می کند.
3
·
دیکتاتوری و دموکراسی فرم اند.
·
یعنی در دیالک تیک فرم و محتوا
قابل ارزیابی اند.
·
دیکتاتوری و دموکراسی فقط بطور
مشخص وجود دارند و نه بطور مجرد و انتزاعی.
·
در فرهنگ بورژوائی غرب حتی میان دیکتاتوری
روشنگری گشته و دیکتاتوری عادی فرق گذاشته می شود:
·
گذار از فئودالیسم به سرمایه داری در
خیلی از کشورهای اروپا ببرکت دیکتاتوری روشنگری گشته سلاطین صورت گرفته است.
4
·
اتفاقا تفاوت و تضاد دیکتاتوری خاندان
پهلوی با دیکتاتوری فعلی نیز همین جا ست:
·
هم حزب کمونیست ایران و هم حزب
حقیقی توده به این حقیقت امر واقف بوده اند.
·
به همین دلیل میان رضا خان و رضا شاه
و میان محمد رضا شاه قبل از انقلاب سفید و
محمد رضا شاه بعد از انقلاب سفید تفاوت
گذاشته می شود.
·
از حریف چه پنهان، که رضا شاه و محمد
رضا شاه ادر زمان خود نقلابی بوده اند و روحانیت ارتجاعی بوده و است.
·
ما این مسائل را در تحلیل اشعار
شعرا (اخوان) و افکار این و آن به تفصیل
مطرح کرده ایم.
·
البته اکنون کمترین تفاوت ماهوی
میان سلطنت و تئوکراسی حاکم وجود ندارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر