۱۳۹۳ آبان ۱۶, جمعه

سیری در جفنگیات برتراند راسل (1)


تحلیلی از مسعود بهبودی

من مذهب را به منزله مرض فرض می کنم
که از ترس ناشی شده
و منبع بدبختی و بیچارگی های نگفتنی
برای نژاد بشری است.
برتراند راسل 

·        ما این جفنگ برتراند راسل را مورد تأمل قرار می دهیم:

1
من مذهب را به منزله مرض فرض می کنم

·        برتراند راسل، مذهب را مرضی تصور می کند.
·        مرض معمولا معلول است و علتی دارد.
·        علت مرض چه بسا میکروبی است.
·        خواننده پس از شنیدن این ادعا، به علت مذهب و یا به میکروب مرض مذهب می اندیشد.

2
برتراند آرتور ویلیام راسل (۱۸۷۲۱۹۷۰)
فیلسوف، منطق‌دان، ریاضی‌دان، و قرن بیستم
فعال صلح و خلع سلاح بریتانیائی
لیبرال، راسیونالیست، پوزیتیویست
مؤلف (در همکاری با وایتهد) اصول ریاضیات
در زمینه مقدمات ریاضی
یکی از مهمترین آثار قرن بیستم
از اساتید دانشگاه های زیر:
کامبریج، هاروارد، پکن، مدرسه اقتصاد لندن
برنده جایزه نوبل (1950)

·        برتراند راسل ریاضی دان بزرگی بوده است و هر کس چند ساعت در کلاس حساب و جبر و هندسه و غیره بنشیند، خواه و ناخواه منطقی اندیشی می آموزد.

·        چون در ریاضیات برای هر ادعائی دلیلی لازم می آید.
·        به همین دلیل معلمین کلاس های اول و دوم ابتدائی از بچه ها می خواستند که گردو و بادام با خود به کلاس ببرند.
·        تا جمع و تفریق را بطور تجربی اثبات کنند.
·        و بعد گردو ها و بادام ها را برای بچه های خود به خانه ببرند تا بخورند و قوی تر شوند.

·        برتراند راسل به همین دلیل، علت مرض مذهب را کشف و افشا می کند:

3
 من مذهب را به منزله مرض فرض می کنم
که از ترس ناشی شده

·        پس علت مرض مذهب، ترس بوده است.
·        برای تمرین تفکر دیالک تیکی می توان گفت که برتراند راسل دیالک تیک علت و معلول را به شکل دیالک تیک ترس و مذهب بسط و تعمیم می دهد.
·        سؤال اما این است که به چه دلیل تجربی و یا منطقی، علت مرض مذهب، ترس است و نه چیز دیگر.

4
من مذهب را به منزله مرض فرض می کنم
که از ترس ناشی شده

·        اگر بفرض حق با برتراند راسل باشد، یعنی مرض مذهب نه علت میکروبیولوژیکی، بلکه علت پسیکولوژیکی (روانی) داشته باشد، باز هم این سؤال مطرح می شود که علت ترس چیست؟

·        چون پدیده های پسیکولوژیکی ثانوی اند و نه اولین.
·        دلیل ترس گربه از چماق و چماقدار این است که ضرب و شتم را  تجربه کرده است.
·        یعنی ضرب و شتم بر ترس تقدم داشته است.
·        به زبان فلسفی عمل بر نظر مقدم بوده است.
·        پراتیک بر تئوری تقدم داشته است.

5
·        دست کسی در برخورد به آتش می سوزد و او نتیجه می گیرد که آتش سوزاننده است.
·        به همین دلیل از نزدیک شدن به آتش پرهیز می کند.
·        از آتش می ترسد.
·        مشکل برتراند راسل هم همین جا ست.
·        اگر ترس منشاء مذهب است.
·        مسئله هنوز حل نشده است.
·        چون خود ترس هم علتی و یا عللی دارد.

6
من مذهب را به منزله مرض فرض می کنم
که از ترس ناشی شده

·        بدبختی و یا بدبیاری پسیکولوژیسم هم همین جا ست.
·        پسیکولوژیسم می کوشد، همه مسائل را با تکیه بر پسیکولوژی توضیح دهد.
·        ولی پدیده های پسیکولوژیکی همه از دم ثانوی اند و با چیزهای ثانوی نمی توان چیزی را بطرز رادیکال و ریشه ای توضیح داد.
·        ولی می توان به خودفریبی و یا عوامفریبی دست زد و اجر دنیوی از طبقه حاکمه دریافت کرد.
·        در آن صورت است که هر جفنگ تو را هر ننه قمری تکثیر و نشخوار و توزیع می کند و عوامفریبی تمام ارضی به راه می افتد.

7
من مذهب را به منزله مرض فرض می کنم
که از ترس ناشی شده

·        اگر کسی عمیقتر بیندیشد، از همین جفنگ راسل نتایج متناقض متعددی و متنوعی خواهد گرفت:

الف
·        اولا این نتیجه را خواهد گرفت که هر کس ترسوتر، به همان اندازه مذهبی تر.

ب
·        ثانیا این نتیجه را خواهد گرفت که هر کس نترس تر، به همان اندازه لامذهب تر، آته ئیست تر.

ت
·        ثالثا این نتیجه را خواهد گرفت که هر کس جاهلتر، به همان اندازه مذهبی تر.
·        چون یکی از علل معرفتی ترس، جهل است.
·        هر چه آدمی نسبت به پدیده ای جاهلتر باشد، به همان اندازه بیشتر دچار ترس از آن می شود و با کسب دانش ترسش از آن  کاهش می یابد. 
·        مثلا اگر کسی مارو عقرب و غیره را مورد مطالعه قرار داده باشد، ترسش از آنها کاهش می یابد و می داند که چه رفتاری باید با آنها داشته باشد.

پ
·        رابعا این نتیجه را خواهد گرفت که هر کس داناتر، به همان اندازه مذهبی تر.
·        چون یکی از علل ترس، دانائی است. 
·        ترس واکنش معرفتی و غریزی برای حفظ نفس است.

·        به همین دلیل با خم شدن کسی برای بستن بند کفشش، کلاغ ها پر می کشند و گربه و سگ درمی روند.
·        این ترس نتیجه آگاهی است.
·        نتیجه شناخت تجربی است.
·        کلاغ خم شدن بچه ها را و برداشتن قلوه سنگ و پرتاب به سوی خود را تجربه کرده و به مثابه شناخت تجربی در ضمیر خود ذخیره است.

8
من مذهب را به منزله مرض فرض می کنم
که از ترس ناشی شده

·        مرید برتراند راسل اکنون باید حسابی کلافه شود.
·        چون دلیل ژرفتر مذهبی بودن دانائی هم می تواند باشد که منشاء ترس و احتیاط است.
·        در این صورت باید دانشمندی مثل برتراند راسل هم خیلی مذهبی باشد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر