۱۳۹۳ آذر ۹, یکشنبه

هماندیشی با حریفی که توده ای نیست (6)


یدالله سلطان پور   

1
انقلاب (ضد انقلاب)  ایران محصول کلیت جامعه بود در آن  دوران

·        منظور حریف از این اندیشه چیست؟

·        اگر کلیت جامعه ای بر ضد نظام اجتماعی ـ اقتصادی حاکم باشد، این بدان معنی خواهد بود که نظام اجتماعی ـ اقتصادی مورد نظر فاقد پایگاه اجتماعی بوده است.
·        چنین نظام اجتماعی ـ اقتصادی حتی چند ماه نمی تواند بر جامعه حاکم باشد، چه رسد به چند دهه.
·        آنچه ماستمالی شده و کماکان می شود، این حقیقت امر است که رژیم کودتا، به محض قبضه قدرت سیاسی و تحکیم موقعیت خویش، دست به اجرای بخش اصلی شعارهای جنبش انقلابی سرکوب گشته زده است.
·        یکی از بنیادی ترین شعارهای حزب توده، لغو فئودالیسم بوده است.
·        هر جا هم که متحدین حزب توده به قدرت رسیده بودند، به همین وظیفه انقلابی ـ دموکراتیک، کم و بیش جامه عمل پوشانده بودند.
·        بویژه در آذربایجان تحت رهبری فرقه دموکرات آذربایجان.

2
انقلاب ایران محصول کلیت جامعه بود در آن  دوران

·        به همین دلیل است که دربار و امپریالیسم پس از گذشت هفت سال، انقلاب بورژوائی سفید از بالا را اعلام می کنند:
·        رفراندومی همان و سرکوب ارتجاع فئودالی ـ روحانی، همان و هدایت جامعه در راه رشد سرمایه داری، همان.
·        چنین چرخش انقلابی در تاریخ را نمی توان دستکم گرفت.
·        دربار و امپریالیسم از تز مارکس موسوم به درک ماتریالیستی تاریخ بمراتب بهتر از «روشنفکران و نخبگان» هپیلی هپو خبر داشته اند.
·        چون انقلاب سفید تکخال بی همتای دربار و امپریالیسم بوده است.
·        ما در تحلیل شعری از مهدی اخوان ثالث به این مسئله پرداخته ایم.

3
انقلاب ایران محصول کلیت جامعه بود در آن  دوران

·        پیروزی شتابان انقلاب سفید، حزب توده را دچار بحران عظیمی می سازد.
·        با پیروزی انقلاب سفید و پیشرفت جامعه در راه رشد سرمایه داری، حزب توده پایگاه دهقانی و کارگری و حتی روشنفکری خود را از دست می دهد.
·        به همان سان که زیر پای حزب توده از توده های مولد و زحمتکش خالی می شود، به همان سان نیز پایگاه اجتماعی دربار و امپریالیسم و یا طبقه حاکمه بورژوائی مدرن بلحاظ حمایت توده ای دهقانی ـ کارگری توسیع، تقویت و تحکیم می شود.
·        اینکه شاه و کارتر بکرات از جزیره ثبات سخن می گفتند، یاوه بی پایه ای نبوده است.
·        توده های مولد و زحمتکش حتی پس از قبضه قدرت از سوی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی نسبت به دربار سمپاتی عمیقی داشته اند.
·        وعده ها و هدیه های طبقه حاکمه جدید به توده های مولد و زحمتکش از قبیل دادن زمین برای خانه سازی در شهرهای بزرگ، تعمیق اصلاحات ارضی و تطمیع رنگارنگ توده به همین دلیل هم بوده است.

4
انقلاب ایران محصول کلیت جامعه بود در آن  دوران

·        قضیه اتفاقا بر عکس تصور حریف بوده است.
·        اطمینان بی نظیر شاه به نظام اجتماعی نوین و رد هر حمایت و همکاری از سوی احزاب و سازمان ها و شخصیت های مترقی و انقلابی و حتی تشکیل حزب واحد رستاخیز، بی دلیل نبوده است.
·        شکست انقلاب سفید و پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی علل داخلی و خارجی، اوبژکتیو (عینی) و سوبژکتیو داشته است که بخشا مورد تحلیل قرار گرفته اند.

·        مراجعه کنید به  تحلیل اشعار و افکار سایه و سیاوش و اخوان و چریکیسم و آل احمد و احمد شاملو و غیره در تارنمای دایرة المعارف روشنگری    

5
  انقلاب ایران محصول کلیت جامعه بود در آن  دوران

·        احتمال آن می رود که پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی با استراتژی جدید امپریالیسم در منطقه و جهان در رابطه باشد.
·        حریفی به نام اطیابی چندی پیش پژوهشی منتشر کرده که از ساخت و پاخت ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی با امپریالیسم حکایت می کند.

·        احتمالا پژوهشگر یاد شده از توده ای های سابق است.
·        این پژوهش در سایت بورژوائی اخبار روز منتشر شده است.
·        ما متأسفانه هنوز فرصت مطالعه آن را نداشته ایم.

·        به همین دلیل، ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی هم در ایران و هم در کشورهای دیگر منطقه یکی از حلقه های مهم زنجیر استراتژیکی جدید امپریالیسم بوده است.

·        شاه در ملاقات خویش با اربابان امپریالیستی صریحا به این حقیقت امر تلخ اشاره می کند.
·        البته شاه فکر می کند که امپریالیسم قصد روی کار آوردن قبایل قاجار را دارد.
·        ظاهرا غصب سلطنت از قاجار برای پهلوی ها با نوعی عذاب وجدان همراه بوده است.

6
انقلاب ایران محصول کلیت جامعه بود در آن  دوران

·        در سرنگونی رژیم انقلاب سفید و جایگزینی آن با ارتجاع فوندامنتالیستی رژیم عربستان سعودی و شیوخ دیگر به احتمال قوی نقش تعیین کننده داشته اند.
·        کمر اتحاد شوروی را بلحاظ اقتصادی نه خود امپریالیسم، بلکه متحدین صادر کننده نفت و گاز آن در خاورمیانه شکسته اند.
·        این پیمان اتحاد کثیف میان امپریالیسم و شیوخ مرتجع عربستان و خلیج رفته رفته روشن تر نمودار می شود.
·        سران رژیم اسلامی ـ ارتجاعی ترکیه نیز بسان انور سادات و اخوان المسلمین و القاعده و داعش و غیره پرورده عربستان سعودی اند.
·        در هر صورت رژیم انقلاب سفید فاقد پایگاه اجتماعی نبوده است.

7
 انقلاب ایران محصول کلیت جامعه بود در آن  دوران

·        هسته معقول در این جمله حریف اما تشکیل سهل و آسان جبهه متحد ارتجاعی (ضد انقلابی) در ایران بوده است.
·        این مسئله خود به تحلیل طبقاتی و ایده ئولوژیکی همه جانبه ای نیاز دارد.
·        مفهوم گرهگشا در این میانه، طبقات اجتماعی واپسین است.
·        طبقات اجتماعی واپسین از طیفی از اشرافیت بنده دار و فئودال واپسین و بورژوازی واپسین تشکیل می یابد.
·        بغرنجی اوضاع ایران از آن رو ست که خود دربار پهلوی و امپریالیسم نیز جزو همین طبقات اجتماعی واپسین (بویژه بورژوازی واپسین) بوده اند.
·        طبقه حاکمه در مقیاس جهانی خلوص بورژوائی خود را از دست داده و به متحد ارگانیک اشرافیت بنده دار و فئودال واپسین بدل شده است.
·        خرید و فروش دختران و زنان از سوی باندهای فوندامنتالیستی حیرت انگیز نیست.    

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر