۱۳۹۳ آبان ۲۸, چهارشنبه

عشق با گام مینور

عشق در این نواحی ملایم است
با برگ‏ های کوچکش، پای سیب و لبخند روز یک‏شنبه‏ از راه می ‏رسد
گوشه ‏ای می نشیند و پخش می ‏شود آرام
آرام
بر زمین و
دیوارها و
سقف

سرخوشانه می ‏گوید:
« اینجا، جا به اندازه کافی هست، آریلد!
گیج می خورم در یکی از گوشه‏ های گیج 
ها... بله هست» 

آریلد نیکوئیست
برگردان مهدی اروند 
سنگزاد 

با خواندن شعرهای 
آریلد نیکوئیست
ـ از پیشگامان شعر مدرن نروژ ـ
فهمیدم که اینجا هم 
« از فنجان های قهوه، هق هقِ زخم ها به گوش می رسد»، 
« چهره ی زن پیر، چشم اندازی است فشرده از
بستر رودخانه ها، جنگلزارها و کوه های سوگوار» 

 و وقتی زنی می رقصد
«رفت و آمد بازوهایش، گستردن قالیچه ی خردی است برای کسی»
این که
«کارلوس هم غصه ی خودش را دارد»
و 
«مرگِ بهتر از زندگی می فروشد.»،
 تجربه ی غریب و تازه ای بود.

مهدی اورند 
پایان    
سرچشمه:  
صفحه فیسبوک   
علی رضا آدینه 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر