۱۳۹۳ آذر ۳, دوشنبه

حاکمیت طبقاتی (13)


دولت
(بخش اول)
 پروفسور دکتر ولفگانگ ایش هورن
برگردان شین میم شین

7
مسئله زوال دولت 

·        از آنجا که دولت یک پدیده و محصول تاریخی است، نمی تواند برای همیشه وجود داشته باشد.
·        نتیجه گیری اصولی از تعریف مارکسیستی ـ لنینیستی دولت حاکی از آن است که دولت بمثابه ابزار اعمال قدرت طبقات اجتماعی معینی بر ضد طبقات اجتماعی دیگر با گذار جامعه به جامعه بی طبقه کمونیستی محو خواهد شد و «خواهد مرد.»
·        اما این نظریه را نباید بطور دگماتیکی و غیردیالک تیکی تفسیر کرد.
·        در رابطه با زوال دولت باید در حال حاضر به مسائل زیرین توجه کرد :

1
·        اولا در جهان کنونی علاوه بر سیستم سوسیالیستی، سیستم امپریالیستی هم وجود دارد.
·        نیروهای امپریالیستی می کوشند با استفاده از کلیه امکانات نظامی، اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیکی موجود، نظام دولتی سوسیالیستی را سر به نیست سازند.
·        تا زمانی که این وضع بطور بنیادی تغییر نیافته، یعنی تا پیروزی سوسیالیسم در مقیاس جهانی، مسئله زوال دولت یک مسئله نظری صرف خواهد ماند و بلحاظ عملی محلی از اعراب نخواهد داشت.

2
·        ثانیا همان طور که کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم همواره تأکید داشته اند، پیش شرط زوال دولت سلسله ای از شرایط اوبژکتیف و سوبژکتیف، به شرح زیر است.

الف
·        توسعه نیروهای مولده است.

ب
·        افزایش راندمان کار بمراتب بیشتر از میزان کنونی آن است.

ت
·        غلبه بر تفاوت های ماهوی میان نیروها و گروه های اجتماعی مختلف است.

پ
·        غلبه کامل بر بقایای ایدئولوژی بورژوائی و خرده بورژوائی و پیشبرد کامل ایدئولوژی و جهان بینی سوسیالیستی است.

ث
·        بالاتر بردن درجه سازمان یابی توده های زحمتکش مردم و رساندن آن به درجه سازمان یابی آگاه ترین و سازمان یافته ترین پیشاهنگان طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی آن.

·        تا زمانی که این شرایط جامه عمل نپوشیده اند، صحبت از زوال دولت نامعقول است و گرنه این امر به معنی تخریب نظام دولتی و جامعه سوسیالیستی خواهد بود و به برگشت به امپریالیسم منجر خواهد گشت.

3
·        ثالثا از اشارات فوق معلوم می شود که زوال دولت را نباید با ازبین بردن سازمان یابی اجتماعی عوضی گرفت.
·        بلکه برعکس، زوال دولت با توسعه وسیعتر سازمان یابی در پیوند است.
·        تردیدی نیست که سلسله ای از فونکسیون ها که امروزه به عهده دولت سوسیالیستی و ارگان های مربوطه محول شده اند، همچنان بجای خود باقی خواهند ماند و توسعه خواهند یافت.
·        از آنجمله اند فونکسیون ها و ارگان های مرکزی هدایت مبتنی بر برنامه و پیش بینی تولید، فرهنگ، آموزش و مناسبات اجتماعی.
·        هم در رابطه با وظایف کنونی و آتی ساختمان سوسیالیسم و هم در رابطه با گذار بعدی به کمونیسم تقویت همه جانبه دولتیت سوسیالیستی در چارچوب ساختمان سیستم اجتماعی سوسیالیستی پیشرفته، گسترش نهادهای دموکراتیک آن با جلب توده ها به کردوکار دولتی و تکمیل همه جانبه فونکسیون رهبری طبقه کارگر و حزب آن ضرورت خواهد داشت. 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر