۱۳۹۳ آذر ۵, چهارشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (218)


پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس   
فصل ششم
متافیزیک
برگردان شین میم شین

بخش دهم
اقدامات بورژوائی در زمینه نوسازی متافیزیک:
ژان پل سارتر
مارتین هایدگر
ارنست بلوخ

قسمت سوم
 ارنست بلوخ
ادامه

12
·        سمتگیری ارنست بلوخ در جهت مسائل فلسفی پیشرفت شعور پیشگو و آینده این امکان را برای او پدید می آورد که بر خلاف متافیزیک بورژوائی قرن بیستم به شناخت مسائل مهم فلسفی نایل آید.
·        مسائلی که اونتولوژی ماتریالیستی ـ دیالک تیکی مطرح کرده است. 

13
·        آنگاه این امکان برای ارنست بلوخ پدید می آید که برای این مسائل راه حلی بیابد.
·        راه حلی که در گنجینه سنن فلسفی وجود دارد.

14
·        اینجا به عنوان مثال، وضع اعمال شعور پیش بین و قرینه عینی ـ مادی آن، وضع مسائل مربوط به مقولات نحوه و نوع و مقولات مربوط به زمان (مودال و تمپورال)، وضع شاخص های فرهنگی تمایزشناس (دیفرنسیال) و غیره در بین بوده است.  
·        (هانس هاینتس هولتس، «راجع به فواید فلسفه ارنست بلوخ به مارکسیسم»، مجله سوپو، 2، 1978، ص 131)

15
·        ارنست بلوخ در این زمینه، تئوری کلیت جهان را در مد نظر قرار می دهد تا قواعد نظری متافیزیک کلاسیک را به خدمت گیرد و در مقابل آنها تاب آورد.
·        او می داند که بدین طریق وارد میدان متافیزیک می شود و به کار با متافیزیک می پردازد:

·        ارنست بلوخ می نویسد:
·        «اونتولوژی هنوز نا موجود با عمارت کاملا تغییر یافته ای در سطح متافیزیک قدیم قرار دارد.
·        متافیزیک نوین و اوتوپی مشخص بدین طریق معنای واحدی کسب می کنند و در ماورای تجربی بدون ماورای تجربی به وحدت می رسند.»
·        (ارنست بلوخ، «مجموعه آثار»، جلد 13، 1971، ص 356)

·        مراجعه کنید به اونتولوژی و اونتولوژی نوین در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

16
·        این متافیزیک اما به نظر ارنست بلوخ، بر خلاف متافیزیک سنتی باید ساختار دیگری داشته باشد.
·        این متافیزیک باید از گشتاور استاتیکی (ایستای) آن، یعنی از ابرام بر پایان سیستم در طرح پروسه ای (روندین) جهان فراتر رود:

·        ارنست بلوخ می نویسد:
·        «نام متافیزیک که به هیچ وجه با ماورای حسی فی نفسه سر و کار ندارد، می تواند روی هم رفته از اونتولوژی نوین تشکیل یابد.
·        اونتولوژی هنوز ناموجود، اونتولوژی بطور کلی کاملا دیگری عرضه می کند.
·        اونتولوژی متفاوت از اونتولوژی بکار رفته در متافیزیک سابق.
·        برای اینکه اونتولوژی سابق، همه جا اونتولوژی کمال (به اتمام رسیده)  بوده است. 
·        در اونتولوژی اوتوپیکی اما قضیه درست بر عکس آن است.
·        در اونتولوژی هنوز ناموجود بی وقفه شونده، کل جهان چیز دیگری غیر از آنچه که هست، است.
·        کار انسانی و امید انسانی مکمل امکان عینی ـ واقعی وجود واقعا ادراک شده است.
·        مثبتیت این کلیت ـ اگرچه آن هنوز بطور اوتوپیکی وجود دارد ـ در مجموعه اونتولوژی و در نحوه وجود پروسه ای (روندین) خود، اعلام وجود می کند.»
·        (همانجا ص 354)    

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر