۱۳۹۳ تیر ۱۴, شنبه

سیری در جهان بینی جلال آل احمد (9)


تحلیلی از شین میم شین
  
در حد این اوراق نیست که برای این دو قطب یا این دو نهایت (غرب و شرق) تعریفی 
از نظر اقتصاد یا سیاست یا جامعه شناسی یا روانشناسی یا تمدن بدهد.
جلال آل احمد
 
1
·        هر خواننده خود اندیشی از خود می پرسد:
·        «چگونه می توان راجع به مفهومی کتابی نوشت، ولی تعریف روشنی از آن مفهوم ارائه نداد؟»

·        چون پیش شرط تحلیل هر چیز، تعریف پیشاپیش آن چیز است تا خواننده بداند که موضوع بحث چیست.
·        جلال آل احمد در سنت آل عبا غرب کذائی را ابلیس واره می کند، ولی تعریف روشنی از آن ارائه نمی دهد.
·        چون مسئله ظاهرا خیلی خیلی مغلق و بغرنج است.
·        (خمینی هم ـ به روایتی پس از بند و بست با امپریالیسم جهانی یعنی با غرب معروف خاص و عام ـ امریکا را «شیطان بزرگ» و بقیه جوامع پیشرفته را شیاطین کوچک جا خواهد زد.)
  
·        این جمله جلال اما به چه معنی است؟

2
در حد این اوراق نیست که برای این دو قطب یا این دو نهایت (غرب و شرق) تعریفی 
از نظر اقتصاد یا سیاست یا جامعه شناسی یا روانشناسی یا تمدن بدهد.

·        اسلوب بررسی و طرز تفکر جلال، بی اعتنا به هارت و پورت آخوندی و شرقی اش، کپیه ی مو به موی اسالیب بررسی منحط نمایندگان و نوکران ایدئولوژیکی طبقه حاکمه همان غرب امپریالیستی است:
·        آنها هم همه از دم، بسان جلال، برای پرهیز از تصریح عینی و علمی مسائل و  مفاهیم، به قصد عوام فریبی دست به ارائه مدارک و دلایل بند تنبانی از نظرات مختلف می زنند.

3
·        مثلا برای جلوگیری از توضیح عینی و علمی مفهوم «بیکاری توده ای»، معرکه تلویزونی و یا نشست انترنتی با علمای رشته های مختلف علمی و هنری و ورزشی و غیره راه می اندازند.
·        همه از دم در برابر حقوقی دموکراتیک تام و تمام از زاویه دید رشته مربوطه خود راجع به آن چیز ابراز نظر می کنند:

الف
·        هم روانشناس راجع به مسئله بیکاری توده ای نظر می دهد.

ب
·        هم جامعه شناس

ت
·        هم اقتصاد دان

پ
·        هم انتروپولوگ (مردم شناس، انسان شناس)

ث
·        هم باستانشناس

ج
·         هم تنیس باز میلیونر

ح
·        هم فوتبالیست چهل میلیون دلاری

خ
·        هم شاعر، هم هنرپیشه، هم زن خانه دار و هم حتی روسپی و جاکش و شعبده باز و فالگیر.

4
·        دموکراسی صوری توخالی و خر رنگ کن به همین می گویند.

·        شنونده ساعت ها پای منبر تلویزیون و یا انترنت می نشیند و آخر سر، گیج تر از قبل به خانه برمی گردد.
·        ضمنا در ته دل به برتری مواعظ وعاظ منابر سنتی ایمان می آورد.

·        چون اگر خطبه عربی مکرر و مکانیکی آخوند جماعت را مورد صرفنظر قرار دهد، از بقیه لاطائلات شان حداقل جمله معنامندی از حکیمی و یا بیتی از شاعری به تور خالی ذهن گرسنه ی خویش می اندازد.

5
در حد این اوراق نیست که برای این دو قطب یا این دو نهایت (غرب و شرق) تعریفی 
از نظر اقتصاد یا سیاست یا جامعه شناسی یا روانشناسی یا تمدن بدهد.

·        طرز تفکر و تحلیل و تحریر جلال هم در حد  شعبده بازی های امپریالیستی است:
·        جلال آل احمد ـ بسان احمد شاملو ـ با هارت و پورت و گنده گوئی و عشوه به کهکشان فروشی، دوئالیسم من در آوردی شرق و غرب را به مقام معظم معمائی اعتلا می بخشد.
·        معمائی که هر کسی از رشته ای به میزان معرفت حرفه ای اش تعریف سوبژکتیفی از آن ارائه می دهد تا تعریف علمی و عینی روشنی از آن داده نشود.

·        چون تعریف چیزی از نظرات اقتصادی، سیاسی، جامعه شناسی، روانشناسی و غیره فقط به درد عمه درمانده ی خود همان علمای عوامفریب می خورد و نه به درد شناخت حقیقی آن چیز.

6
 در حد این اوراق نیست که برای این دو قطب یا این دو نهایت (غرب و شرق) تعریفی
 از نظر اقتصاد یا سیاست یا جامعه شناسی یا روانشناسی یا تمدن بدهد.

·        گذشته از این ها، چگونه می توان برای دو مفهوم من در آوردی شرق و غرب، تعریف پسیکولوژیکی (روانشناسی) ارائه داد؟

·        موضوع روانشناسی، پدیده ها و روندهای روانی انسان ها ست.
·        مفاهیم عام از قبیل شرق و غرب که نمی تواند موضوع روانشناسی باشد.

·        هارت و پورت عوامفریبانه و کر و فر خرده بورژوائی اما می تواند موضوع روانشناسی باشد.

·        این پرت و پلاگوئی ها نشاندهنده آنند که آل عبا از موضوع علوم منفرد از قبیل جامعه شناسی و روانشناسی حتی کمترین خبری ندارند.  

7
 در حد این اوراق نیست که برای این دو قطب یا این دو نهایت (غرب و شرق) تعریفی
 از نظر اقتصاد یا سیاست یا جامعه شناسی یا روانشناسی یا تمدن بدهد. 

·        گذشته از همه اینها چگونه می توان از نظر تمدن کذائی  مفاهیم عام شرق و غرب را تعریف کرد؟

·        تمدن که علم نیست.
·        علمی به نام تمدن که وجود ندارد.

·        علم کذائی تمدن جزو کدام دسته از علوم است؟
·        جزو علوم طبیعی است و یا جزو علوم طبیعی ـ ریاضی و یا جزو علوم اجتماعی؟

·        علم کذائی تمدن و امثالهم را شاید بتوان در حوزه های علمیه قم و قزوین و تبریز و کاشان  یافت.

8
·        اکنون این سؤال مطرح می شود که چرا از اینهمه علما و زعمای پر مدعای قوم، کسی کوچک ترین نقدی بر این جفنگیات جلال آل عبا ننوشته و بدتر از آن، به چه دلیل منطقی و تجربی جلال آل عبا جزو روشنفکران چپ و بقول یکی از زعمای راستگرا، سوسیالیست جا زده شده است؟
·        چه تفاوت و فرقی میان جلال آل احمد و آخوندهای ریز و درشت مرتجع، عوام واره، عوامفریب و عقب مانده وجود داشته است؟  
       
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر