۱۳۹۱ اسفند ۱۸, جمعه

هماندیشی با ناهید ناهیدی (6)


سرچشمه:
هماندیشی با محسن سیاری (7)
دایرة المعارف روشنگری 

  ناهید ناهیدی
می خواستم بدانم برده داری چه تولید می کرده و تراژدی یونان درسوگ جامعه اشتراکی بچه منظور بوده؟

·        برده درای مثل هر فرماسیون اجتماعی دیگر، مواد مورد نیاز بشری را تولید می کرد:
·        مواد غذائی، پوشاک، خانه، وسایل تهیه و تولید  اینها .
·         
·        وحوایج فکری و فرهنگی و روحی و معنوی بشریت را:
·        فلسفه، هنر، شعر، موسیقی، قصه، کمدی، تراژدی، ترانه

ناهید ناهیدی
آیا دوران خونین برده داری مترقی تر از اشتراکی بوده؟

·        فرماسیون های اجتماعی (مثلا جامعه آغازین، برده داری، فئودالیسم و غیره) دو مرحله عمده طی می کنند:

الف

·        مرحله رونق و شکوفائی که به توسعه شتابان نیروهای مولده منجر می شود.
·        (نیروهای مولده متشکل است از انسان مولد، وسایل تولید، مواد خام، علم و فن و غیره)

ب

·        مرحله واپسین و بحران فراگیر که به تخریب نیروهای مولده منجر می شود و تمدن بشری در خطر می افتد.
·         
·        در مرحله واپسین و بحرانی دو بدیل برای بشریت مطرح می شود 
:
الف
·        یا گذار به پله بالاتر

ب

·        و یا سقوط به بربریت و فنای دستاوردهای علمی و فنی و هنری و غیره.

1

·        کمونیسم آغازین در حال تلاشی و زوال بوده و راهی جز گذار به جامعه طبقاتی یعنی برده داری نداشته است.

2

·        این یک روند عینی است و بسته به اراده این و آن نیست و باید طی شود تا جامعه از بحران نجات یابد و تمدن بشری علیرغم دشواری های جدید حفظ شود.

3

·        برده داری خشن و خونین و غیرانسانی بوده است:
·        برادر به برده کردن برادر و زن و بچه اش و خرید و فروش آنها مجبور شده است.

4

·        با گذار به برده داری، انسان تا درجه وسیله تولید و مواد خام تنزل یافته است.
·        مقاومت توده ها هم به همین دلیل بوده است. 
5

·         ولی با ورود به برده داری، بشریت در تاریخ تکاملی خویش پله ای بالاتر رفته و زندگی در تحلیل نهائی تسهیل شده است.
6

·        ثمرات این روند تکاملی را خود برده ها بیشک نمی چینند، ولی در همین سیر تکاملی است که بشریت به نظام سرمایه داری می رسد و شرایط عینی و ذهنی برای نفی جامعه طبقاتی بطور کلی و برای همیشه مهیا می گردد:
·        نفی نفی!
7

·        حضرت عیسی و محمد و غیره به توجیه تئولوژیکی نظام برده داری می پردازند و بدان مشروعیت می بخشند.
8

·        شیوه تفکر آنها خردستیز است و اصولا ضدعقلی و نادرست است.

9

·        مسئله اما این است که برای توجیه ضدانسانی ترین نظام اجتماعی خردستیزترین ایدئولوژی لازم است:
·        اول باید خدا به مثابه برده دار و معبود آسمانی به خورد مردم داده شود و بشریت بدون استثناء به مثابه برده و عبد خدا.
·        محمد حتی خود را عبدالله می نامد.
10

·        بعد از اینکه مردم به یوغ برده دار و معبود آسمانی گردن نهادند و برایش خم و راست شدند، گردن نهادن به یوغ ظل الله ها به عنوان برده دار زمینی آسان می گردد.

11

·        به این دلیل هم بوده که موسی و عیسی و محمد را در عصر جدید سه کلاهبردار می نامیدند.

12

·        ولی نمی دانستند که هر مرحله تاریخی، ایدئولوژی متناسب با خود را، هر وجود اجتماعی، شعور اجتماعی متناسب با خود را پدید می آورد و دین فرم شعور آن روز بوده است و مترقی تر از بقیه فرم های شعور بوده است.

13

·        محمد و عیسی و غیره به مسئله ضرور و عینی زمان خود پاسخ داده اند و به تداوم تمدن بشری ره گشوده اند.

14

·        به این دلیل است که انقلابی و مترقی تلقی می شوند.

15

·        چون آنها به مثابه شخصیت های تاریخی، به حفظ و توسعه و پیشرفت نیروهای مولده جامعه کمک کرده اند.
·        اگرچه به بهای برده گشتن بشریت و بیگاری آن.

16

·        نظام برده داری بلحاظ توسعه نیروهای مولده پله تکاملی بالاتر از جامعه آغازین بوده است.
·        جامعه فئودالی پله بالاتر از برده داری و سرمایه داری بالاتر از همه آنها.

17

·        حالا نظام سرمایه داری از سال 1905 وارد بحران عمومی خود شده است و فقط با دو جنگ جهانی و صدها جنگ منطقه ای و کشتار بیش از 100 میلیون نفر و تخریب مهیب نیروهای مولده، توانسته جان سالم از زوال حتمی بدر برد و اکنون جنگ های بدتری تدارک دیده می شوند.

18

·        یا باید به پله بالاتر یعنی سوسیالیسم عبور کرد و یا خطر سقوط به بربریت می رود.

19

·        آنگاه بشریت ـ البته اگر کسی باقی مانده باشد ـ به قول اینشتین باید از نو به کشف آتش برخیزد و از صفر شروع کنند.
پایان
·         

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر