۱۳۹۱ اسفند ۲۰, یکشنبه

متاتحلیلی بر تحلیل سیاوش کسرائی (20)

تحلیل سیاوش کسرائی از «مرغ آمین» نیما
(آذرماه 1350)
سرچشمه:
راه توده
  تحلیلی از گاف سنگزاد

سیاوش
دادخواهانند و دادستانی كه با فراست محكوم می كند و بدرستی هشدارمی دهد:
زنهارازجانبداری اندیشه هائی كه خلق آزرده خاطر، خواهان آن نیست!
زنهاراز ترحم بدان كسان كه به حساب لب بستن از حق گویان و درتعب نگه داشتن نكویان به بند می نشینند و برای جلب ترحم درد و زخم خود را می نمایند!
 و تأسف برآن كسان كه از بیم حبس و شكنجه به طرفداری ازكج اندیشان برمی خیزند!
مرگ سزاوارشان باد آنان را كه چراغ خلق را خاموش می كنند و نور چشمان مان را می برند!
مرگ سزاوار شان باد كه رحم ندارند و نا پرهیزگارند و آبادی شان از راه بیداد است!
وهرچه كیفرخواست رو به پایان می رود غریو خلایق تداوم بیشتری می گیرد:

·        سیاوش در این فراز از نوشته خود، دیالک تیک توده و مرغ آمین را به شکل دیالک تیک دادخواه و دادستان بسط و تعمیم می دهد.
·        در درک ماتریالیستی ـ دیالک تیکی تاریخ، در دیالک تیک شخصیت و توده (مرغ آمین و توده)، نقش تعیین کننده از آن توده است، به همان سان که در دیالک تیک جزء و کل (در ماتریالیسم دیالک تیکی) نقش تعیین کننده از آن کل است.

1

·        وقوف و یا عدم وقوف قطعی سیاوش به این درک ماتریالیستی ـ دیالک تیکی از دیالک تیک شخصیت و توده را باید در روند تحلیل اشعار و آثار او کشف کنیم.
·        سیاوش مثل خیلی های دیگر می داند که سازنده تاریخ توده است و نه مرغ آمین، توده است و نه خبره، توده است و نه شخصیت، توده است و نه روشنفکر، توده است و نه تشکیلات سیاسی، توده است و نه رهبر.
·        ولی دانستن داریم تا دانستن.
·        سیاوش در شعری پس از پیروزی فوندامنتالیسم بر رژیم انقلاب سفید می نویسد:

تو به سوی آنچه دل ز تو ربوده می روی
من به سوی آنچه دانش زمانه ام نموده می روم
می روی به خانه
می روی به خواب، ای رفیق
شب خوشت
من به سوی توده می روم.

·        معلوم نیست که منظور سیاوش از مفهوم «توده» در این شعر زیبا و غول آسا، توده است و یا حزب توده.
·        منظور سیاوش با توجه به جو حاکم در زمان سرودن این شعر، باید حزب توده باشد.
·        این مسئله نظری در هر صورت باید کند و کاو شود.

2
دادستانی كه با فراست محكوم می كند و بدرستی هشدارمی دهد.

·        سیاوش پس از کشف فونکسیون دادخواهی برای توده در شعر نیما، فونکسیون دادستان را به مرغ آمین می دهد.
·        مرغ آمین به این ترتیب حلقه واسط میان دادخواه و بیدادگر تلقی می شود.
·        این تصور و تصویر درستی است:
·        مرغ آمین (حزب توده) در حقیقت هم نماینده ایدئولوژیکی و سیاسی توده است:
·        بانگ بی بند توده دربند است.
·        و چه کسی و یا ارگانی شایسته تر از مرغ آمین (حزب توده) برای انجام این فونکسیون می تواند باشد:
·        برای ستاندن داد توده  از بیدادگر و واپس دادن به توده!

3

·        اما در هر صورت، با این تصور و تصویر، پیوند دیالک تیکی ـ ارگانیکی مرغ آمین و توده مخدوش و یا در بهترین حالت، کمرنگ می شود.
·        حزب توده باید از توده برخاسته باشد و پیوند ناگسستنی و واقعی و مستمر با توده را حفظ کند.
·        حزب توده باید بسان ماهی بزرگ متشکل از هزاران ماهی کوچک، در دریای توده شناور باشد.

سیاوش
دادستانی كه با فراست محكوم می كند و بدرستی هشدارمی دهد.

·        فونکسیون دیگری که سیاوش در شعر نیما برای مرغ آمین کشف می کند، فونکسیون محکوم کردن بیدادگر است.

·        اما منظور از مفهوم «محکوم سازی» چیست؟

·        آنچه بظاهر پیش پا افتاده و بی اهمیت و حقیر جلوه می کند، حاوی نکات نظری (تئوریکی) بسیار مهمی است.
·        فقط باید با کلید تحلیل ماتریالیستی ـ دیالک تیکی، قفل های بسته این نکات نظری واشوند و محتوای آنها معلوم گردد.

1
دادستانی كه با فراست محكوم می كند

·        بزعم سیاوش، نیما دیالک تیک توده و طبقه حاکمه را به شکل دیالک تیک دادخواه و بیدادگر از سوئی و دیالک تیک محکوم و حاکم از سوی دیگر بسط و تعمیم می دهد.
·        با ورود دادستانی به نام مرغ آمین به صحنه و با برقراری رابطه با توده، روشنگری علمی و انقلابی آغاز می شود.
·        سیاوش با مفهوم «فراست» از ماهیت علمی و انقلابی روشنگری مرغ آمین پرده برمی دارد.

2

·        مرغ آمین اما نه پروفسوری حرفه ای و بی طرف، بلکه قاضی القضاتی عمیقا جانبدار است.
·        مرغ آمین پرورده توده و سرسپرده توده است، حزب توده است:
·        حزب به معنی تحت اللفظی کلمه هم یعنی جانبدار!

·        درست به همین دلیل است که مرغ آمین به تبلیغ بیطرفانه تئوری انتزاعی بسنده نمی کند.
·        بلکه تئوری انتزاعی را جامه مشخص می پوشاند، سنگر می کند و موضع می عملی می گیرد.
·        دیالک تیک تئوری و پراتیک نیز همین شیوه کردوکار را الزامی می سازد.
·        بدین طریق است که تئوری به چراغ رهنمای پراتیک بدل می شود.
·        سیاوش با مفهوم «محکوم کردن» از همین موضعگیری نظری و عملی مشخص مرغ آمین پرده برمی دارد.

3

·        سیاوش اما با مفهوم «محکوم کردن بیدادگر» از سوی مرغ آمین، اندیشه دیگری را نیز نمایندگی می کند:
·        مرغ آمین در جانبداری و به هواداری از طبقه محکوم، طبقه حاکم را محکوم می کند.

·        این اما به چه معنی است؟
4

·        این اولا بدان معنی است که طبقه حاکمه بیدادگر است و باید داد توده از دست بیدادگر بازپس گرفته شود و به مالکیت توده در آورده شود.
·        این به معنی سلب قدرت و حاکمیت از طبقه حاکمه است.
·        این به معنی طرفداری از انقلاب اجتماعی و تدارک نظری و عملی آن است.

5

·        این ثانیا بدان معنی است که  وضع موجود باید زیر و زبر شود:
·        طبقه حاکمه باید محکوم شود، یعنی از اریکه قدرت و حاکمیت به زیر کشیده شود.

6

·        این اما عملا بدان معنی است که دیالک تیک حاکم و محکوم حی و حاضر باید وارونه شود و حاکمیت توده استقرار یابد.

·        روایت می کنند که روزی حضرت علی و یاران از دهی می گذشتند.
·        دیدند که هر تاجر و کاسب و غیره وقتی به هنگام صبح از خانه بیرون می آید، بر گرده بنده و غلامش می نشیند و دم در حجره اش پایین می آید.
·        عصر هم همین روند و روال تکرار می شود.
·        حضرت علی گفت:
·        طولی نمی کشد که ورق برمی گردد.
·        واقعا هم چنین شد.
·        روزی به محض اینکه تجار و کسبه و غیره از خانه بیرون آمدند، بنده ها و غلامان بر گرده شان نشستند، نظم نوینی پی افکندند و همه را از دم سلب قدرت، حاکمیت و مالکیت کردند.

سیاوش
دادخواهانند و دادستانی كه با فراست محكوم می كند و بدرستی هشدارمی دهد.

·        هشدار درست مرغ آمین اما به چه معنی است؟

·        هشدار یکی از گشتاورهای مهم روشنگری است.
·        این یکی از وظایف اصلی مرغ آمین (حزب توده) است.
·        توده باید به هوش باشد، هم قبل از تسخیر قدرت و حاکمیت و هم در حین آن و هم بویژه بعد از آن.

·        چرا؟
1

·        توده باید قبل از آغاز مبارزه مرگ و زندگی به هوش باشد تا به چاله ها و چاه های متنوع آشکار و پنهان طبقه حاکمه نیافتد.
·        ضرورت بی چون و چرای مبارزه ایدئولوژیکی به خاطر همین است.
·        توده باید لحظه به لحظه آموزش ایدئولوژیکی ببیند تا بتواند به هوش باشد.

2

·        توده باید در حین مبارزه برای کسب قدرت به هوش باشد تا قربانی ضربه ناگهانی  طبقه حاکمه نگردد و به زانو در نیاید.

3


·        توده باید پس از تسخیر قدرت و حاکمیت و استقرار قدرت و حاکمیت خلق نیز به هوش باشد.
·        برای اینکه  طبقه حاکمه سابق با شدت و حدت بمراتب بیشتری به مبارزه همه جانبه دست می زند تا امتیازات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره پیشین خود را مجددا به دست آورد.
·        به همین دلیل است که مبارزه طبقاتی پس از استقرار حاکمیت خلق تشدید می شود و بیدارباش فعال و مسلح توده ضرورت حیاتی کسب می کند.
·        این به معنی استقرار دیکتاتوری توده ای است.

·        این هم یکی از وظایف بسیار مهم مرغ آمین است.

·        توده در طول تاریخ بارها و بارها به کسب قدرت و حاکمیت نایل آمده است.
·        مسئله اما نه فقط کسب قدرت و حاکمیت، بلکه حفظ و تحکیم آن نیز بوده است. 

·        توده مردم در شیلی تحت رهبری سالوادور آلنده نیز به تسخیر قدرت نایل آمد، ولی اندکی خوشخیالی، به فاجعه کودتای نظامی انجامید و توده هزاران تن از بهترین فرزندان خود را به طرز فجیعی از دست داد و در سعادت به روی توده در جامعه شیلی برای مدت مدیدی بسته ماند.
·        از این رو ست که مرغ آمین، مرغی بیدارنده و هشدارنده است.

ادامه دارد

۲ نظر:

  1. ممنون تحلیل روشن وآکاه کننده ایست وبزبان قابل فهم برای همگان است منهمیشه معتقد رتحلیل روا وساده برای توده ها هستم چرا که آنانیکه نیروی واقعا باید بمیدان مبارزه بیایند تودهای دانشگاه دیده نیستند وسطح معلوماتشان غالبا مشخص است بنا براین باید با زبان علمی ساده شدهای با آنان گفتگو کرد تا چه حد درست میگویم نمیدانم آیا درست میگویم نظر باشماست

    پاسخحذف
  2. مهم محتوای روشنگری است. فرمش را باید متناسب با مخاطب تغییر داد.
    محتوای روشنگری اما باید اکیدا حفظ و رعایت شود.
    علم را باید به مثابه علم تبلیغ کرد و فهماند. فرم تبلیغ همیشه فرق خواهد داشت. حق با شما ست. روشنگری باید قابل فهم برای همه باشد.ما سنگ اول را می نهیم. اگر کسانی روشنگری را پیگیری کنند، حتما در فرم توسعه آن تغییرات لازم به عمل خواهند آورد.
    علم را اما باید با الفبا شورع کرد.
    ما در صدد ترجمه و تهیه الفبای علم رهائی هستیم.
    همه کردوکار ما وقف تمرین این تفکر علمی است. بدون استثناء.
    ممنون از همراهی

    پاسخحذف