۱۳۹۱ اسفند ۱۶, چهارشنبه

دیالک تیک آنالیز و سنتز (دیالک تیک تجزیه و تحلیل و ترکیب) (6) (بخش آخر)

سنتز (ترکیب)
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
·        سنتز (ترکیب)
·        معنی تحت اللفظی:
·        سنتز به جمع بندی و پیوند دادن اطلاق می شود.

1

·        سنتز به روش شناخت و یا روش تشکیل سیستم های مادی و یا فکری اطلاق می شود که ماهیتش در پیوند دادن فکری و یا عملی عناصر منفرد و تشکیل یک کل نهفته است.

2

·        سنتز اغلب به معنی خود کل، یعنی به معنی نتیجه کردوکار سنتزی نیز بکار می رود.

3

·        روش سنتزی با روش آنالیزی (یعنی روش ضد آن) پیوند ناگسستنی دارد.

الف

·        سنتز ـ به مثابه روش شناخت ـ از ماهیت شناخته شده هر پدیده (که ببرکت آنالیز صورت گرفته) آغاز بکار می کند.

ب

·        سنتز، منفرد را به پلکان عام و مشخص را به پلکان مجرد ارتقا می دهد. 

ت
·        سنتز تنوع را با وحدت پیوند می دهد.

4

·        شالوده عینی لازم برای کردوکار فکری سنتز به شرح زیر است:

الف
·        وحدت مادی جهان
ب
·        وجود عام در منفرد

ت
·        وجود هویت در تفاوت
پ
·        وجود وحدت در تنوع.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک وحدت و تنوع، دیالک تیک تفاوت و هویت، دیالک تیک منفرد (خاص) و عام، اصل وحدت مادی جهان  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

5
 شرط لازم برای صحت هر سنتز فکری

·        سنتز فکری باید چیزهائی را به هم پیوند دهد که در جهان واقعی بمثابه کل واحدی وجود دارند، یعنی وحدتی را با هم تشکیل می دهند.
الف

·        به قول کلاسیک های مارکسیسم، «تفکر خالی از خطا می تواند تنها آن دسته از عناصر ضمیر را بهم پیوند دهد و وحدتی را بوجود آورد که در آنها و یا در تصاویر اولیه آنها، این وحدت از قبل وجود داشته است.

ب

·        اگر کسی از طریق سنتز برس کفش با پستانداران بخواهد وحدتی (کل واحدی) را بوجود آورد، باید عمری به عبث در انتظار پستاندار شدن برس کفش بنشیند.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 39)  
6

در دیالک تیک هگل مفهوم سنتز بمعنی وحدت عالی تر تز و آنتی تز است، بمعنی نفی نفی تز بکار می رود.
·        مراجعه کنید به آنالیز (تجزیه وتحلیل)، نفی، نفی نفی، تز، آنتی تز در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر